جنین در رحم مادر شب و روز در خواب به سر میبرد. زیرا کار و فعالیت ندارد و تمام نیروی او بایستی صرف سازندگی شود و از طرف دیگر سلولهای جوان و ناکامل او قادر به ایجاد و نگهداری نیروی زیاد نیست. لذا 24 ساعت میخوابد و احتیاجات خود را از مادر میگیرد. اطفال نارس هم به همین علت بایستی زیاد بخوابند.
پس از تولد نیز نوزاد نیاز شدیدی به خواب و استراحت کامل دارد و در روزهای اوّل تولد باید معمولاً 20 تا 24 ساعت در خواب باشد. یعنی در 24 ساعت شبانه روز فقط در موقع شیر خوردن بیدار شود و باقی ساعات در خواب باشد تا برای سازندگی نیرو ذخیره کند. این برنامه حداقل تا انتهای ماه اوّل تولد و یا چهلم ادامه خواهد داشت و اگر برنامهی نوزادی غیر از این باشد ممکن است دچار مشکلی باشد.
به تدیج هر قدر طفل بزرگتر و سلولهایش ضخیمتر و پر نیرو میگردد، احتیاجش به خواب کمتر میشود، زیرا تا زمانی که طفل نیازمند رشد سریع است؛ (چون تنها در ساعات خواب سلولهای فرسودهی بدن وی ترمیم میشود)، طبیعت توجه لازم را به رشد و نمو طفل مبذول میدارد و خواب وی به حداکثر مقدار خود میرسد.
1- مقدار خواب کودک
مقدار متوسط خواب در سنین مختلف بدین صورت است:در 1 ماهگی : 21 ساعت
در 6 ماهگی: 18 ساعت
در 1 سالگی: 16-14 ساعت
در 2 سالگی: 14-12 ساعت
در 10 سالگی: 11-10 ساعت
در 15 سالگی: 9 ساعت
در 25سالگی: 8 ساعت
در 50 سالگی: 7ساعت
در 8 هفتهی اول نباید نوزاد را از خواب بیدار کرد. زیرا خواب و بیداری نوزاد بر اساس احساس سیری و گرسنگی اوست. معمولاً 20 دقیقه شیر دادن ضامن استراحت 200 دقیقهای برای نوزاد است. البته اگر خواب طفل بیشتر از 5 ساعت شد بهتر است به آرامی او را بیدار کرد و به او شیر داد.
در ماه سوم به تدریج کودک عادت به بیداری روز و خواب شب پیدا میکند. باید توجه داشت که کودک در شب به 8 ساعت خواب متوالی از ساعت 10 شب تا 6 صبح احتیاج دارد. فقط کافی است فکر کنیم که چند شب بیخوابی یا نداشتن خواب کافی و مداوم به سلامتی یک انسان بالغ چه لطمهی بزرگی وارد میآورد. آن وقت متوجه خواهیم شد که ساعات کوتاه و نامتوالی خواب با جهاز اعصاب و مغز نورس طفل در حال رشد چه خواهد کرد و تا چه اندازه شیر دادن کودک در شب از تأمین صحت و تندرستی او دور است.
اطفالی که لاغر و عصبانی هستند و روی هم رفته ناراحت به نظر میرسند باید دانست که بیداری شب و نداشتن خواب کافی یکی از علل بزرگ این ناراحتیهاست.
عموم کودکان در 5 سالگی باید ساعت 6 بعد از ظهر به تختخواب بروند. باید به کودک عادت داد که خواب را شبانه سازد. این کار سبب میشود احتیاج غذایی شبانهی او نیز به تدریج کاهش یابد.
باید طفل را عادت داد بلافاصله بعد از صرف غذا به رختخواب برود و بخوابد به خصوص در بعد از ظهر، که این خواب برای آنها اهمیت دارد.
بعضی از مادران نیز به خیال این که اگر بچه روز نخوابد شب بهتر خواهد خوابید، مانع خواب روزانهی او میشوند. در صورتی که این طور نیست. یعنی خواب روز بچه به شرطی که طولانی نباشد اثری در خواب شبانه ندارد. بنابراین بهتر است در 6 سال اوّل بچه را عادت داد که بعد از ظهر یکی دو ساعت در اطاقی که هوایش تمیز است بخوابد. حتی اگر بچه خوابش نبرد بهتر است او را وادار کرد یکی دوساعت در رختخواب استراحت کند و اگر در این مدت حتی یک چرت هم بزند باز هم بیاندازه احساس راحتی خواهد کرد؛ ولی نباید گذاشت این مدت بیش از 1/5 تا 2 ساعت باشد زیرا در این صورت مسلماً در خواب و استراحت شبانه اثر خواهد گذاشت و بچه مدتی از شب را بیدار خواهد ماند.
2- رضا و رغبت کودک به خواب
در بچههای بزرگتر باید به آنان اطمینان داد که در ساعت معینی آنها را بیدار خواهند کرد و در غیر این صورت از ترس این که مبادا مدت درازی بخوابند و به بازیهایشان نرسند در رختخواب بیدار خواهند ماند. در مورد نوزادان اگر چنانچه بیجهت بیدار شوند و گریه کنند احتمالاً وضع غیر عادی مثل تر بودن لباس و غیره آن وجود دارد. به محض برطرف کردن علت دوباره خواهند خوابید. امّا اگر علت معینی برای بیدار شدن بچه نباشد، کمی گریه و تلاش خواهد کرد و به علت خستگی دوباره خواهد خوابید.نباید گذاشت اطفال بیش از حد خسته شوند. کودک باید احساس خستگی خوشآیند کند نه خستگی توأم با کوفتگی و درد.
با بزرگ شدن طفل خواب عصر کودک کم میشود و به تدریج سایر اوقات روز نیز طفل بیشتر بیدار خواهد بود. اوقات بیداری هر طفلی متفاوت است و معمولاً در همان ساعات بیدار خواهد ماند. در اواخر سال اول، فقط روزی دوبار میخوابد و بین 12 تا 18 ماهگی یکی از این دو را ترک میکند. و فقط روزی یک بار میخوابد. فقط در دو سال اوّل طفولیت است که مقدار و مدت خواب باید مطلقاً به عهدهی خود کودک گذاشته شود. امّا بعد از دو سالگی طفل موجود غامض و در هم پیچیدهتری میشود زیرا هیجانات، نگرانیها، ترس از تاریکی، رؤیا، خوابهای وحشتانگیز، تنهایی، ترس از خیس کردن و هیجاناتی که ناشی از اعمال و تجربیات تحریکآمیز باشد، رقابت با فرزندان بزرگتر و حسادت نسبت به کوچکترها و یا مبارزه و مجادلهای که بین او و مادرش هر شب بر سر تعیین موقع خواب در میگیرد، یا نگرانی طفل نسبت به انجام کارهای مدرسهاش و یا احساسات هیجانانگیزی که در نتیجهی تماشای تلویزیون در طفل به وجود میآید تمام اینها ممکن است عواملی باشند که مانع خوابیدن طفل به قدر کفایت گردد.
بنابراین باید مادر در برنامهی خواب کودک دقیق باشد. هیجانهای روحی باعث بیخوابی در کودک میشود، بچههایی که از نظر روحی تحریک شده یا به هیجان آمده باشند بیخوابی خواهند کشید و اگر این هیجانها ادامه داشته باشد هرگز به خواب خوب عادت نخواهند کرد.
مطلب دیگری که رعایتش لازم است عدم حضور بچه در مباحثات بزرگسالان است که اثر ناگواری در روحیهی کودک میگذارد.
هم چنین بعضی از مادران به عنوان تنبیه بچه را وادار میکنند که به رختخواب برود و بخوابد؛ این ناخوش آیندهترین تنبیههاست. زیرا در بعضی از کودکان روح عصیان ایجاد میکند و این کودکان هرگز حاضر نیستند با میل خود به رختخواب بروند. بنابراین بهترین برنامه برای خواب کودک عادت دادن وی به زود شام خوردن و زود خوابیدن است که باعث میشود پدر و مادر بر تمامی این مشکلات پیروز شوند.
نکتهی دیگری که در مورد خواب کودکان باید گفت این است که عدهی قلیلی از کودکان بدون اینکه کسالتی داشته باشند از همان ابتدا بسیار کم خوابند. اگر طفلی از نوع آخر باشد به هیچوجه جای نگرانی نیست و نمیتوان او را وادار به خوابیدن نمود.
3- مکان خواب کودک
کودکی که در هوای کثیف و اتاق پر جمعیت میخوابد به زودی بیحال و رنگ پریده و دارای عضلات شل و سست میشود، هر چند که دربارهی غذا و سایر امور مهمهی زندگی او توجه لازم به کار رفته باشد.نکتهی مهم این است که بیشتر اوقات روز حتی وقتی که آفتاب نباشد طفل را در گاهوارهاش خارج از اتاق و در هوای آزاد بگذاریم. ولی باید در نظر داشت مادری که تمام روز کودک خود را در هوای آزاد نگاه داشته و عصر او را به اتاقی ببرد که هوایش کثیف است به خوبی تهویه نشده و یا مثلاً بیش از اندازهی لازم گرم است، تمام زحمت خود را به هدر داده است.
4- اتاق خواب کودک
باید آفتابگیر باشد، و پیش از خواب طفل هوای اتاق باید تهویه شود، زیرا در اتاق در بسته فقط برای نیم ساعت آن هم برای یک نفر هوای آزاد و پاکیزه موجود است، البته باید توجه داشت که کودک نباید برای تنفس هوای آزاد در جریان مستقیم هوا (مثلاً بین دو پنجره که در مقابل هم باز است) بخوابد زیرا سرما میخورد.گهوارهی کودک باید در سمت مخالف در و پنجره باشد و از بخاری و هر منبع سرد و گرم کنندهای فاصله داشته باشد. زیرا هرگز حرارت بدن کودک به خودی خود تنظیم نمیشود و باید در گرما او را سرد و در سرما او را گرم نمود و آنچه فوقالعاده مهم است این است که باید در اتاق نوزاد مخصوصاً تا 3 ماهگی گل و گیاه قرار نداد و از ورود سگ و گربه به محل خواب او ممانعت کرد.
بنابراین کودکانی که به خوبی شیر خورده، روز در هوای آزاد خوابیده و دست و پا زده و همهی شب در هوای پاک و خنک تنفّس کرده باشند، هیچ گاه خواب 8 ساعتی پدر و مادر را بر هم نخواهند زد.
امّا از جهت «نور»، بعضی از بچههای بزرگتر اگر اتاق تاریک نباشد نمیتوانند بخوابند. این مربوط به عادت است، اگر عادت کنند که روز در روشنایی بخوابند عصرها حتی قبل از غروب آفتاب به راحتی میتوانندخواب شبانه را شروع کنند.
در بارهی مکان خواب کودک از نظر «شلوغی و خلوتی»، بعضی از مادران علاقه دارند که حتماً بچه در یک محیط آرام بخوابد. اینکار تا اندازهای خوب است امّا از آن جایی که زندگانی امروز سکوت و آرامش را به هیجان و سر و صدا مبدل کرده است و ممکن است همیشه محیط آرام میسر نشود لذا برای این که بچه در محیط پر سر و صدا دچار بیخوابی نشود بهتر است او را طوری عادت داد که در محیط پر سر و صدا نیز به راحتی بتواند بخوابد. مخصوصاً در خانوادههایی که چندین بچه دارند این عمل مفید است، زیرا نمیتوان کودکان دیگر را از سر و صدا باز داشت. بنابراین موقعی که بچههای دیگر حرف میزنند و آواز میخوانند باید بدانند که کودک خردسال به زودی به این سر و صداها عادت خواهد کرد. بنابراین با نوک پنجه پا راه رفتن یا آهسته صحبت کردن به هیچ وجه لزومی ندارد. (مثل شیرخوارگاهها و همسایگی با خیابان...)
مطلب آخر در مورد مکان خواب کودک «تعیین محل جداگانهای» برای خواب طفل از پدر و مادر میباشد.
کودک از بدو تولّد میتواند در اتاقی جداگانه، اگر اتاق به قدر کافی در اختیار باشد، به تنهایی بخوابد؛ مشروط بر این که پدر و مادر مجاور و خیلی نزدیک او باشند تا در صورتی که نوزاد گریه کند صدای او را بشنوند. اگر نوزاد در همان اتاق و پیش پدر و مادرش میخوابد لااقل باید بعد از «سه ماهگی» به تنهایی خوابیدن و بدون حضور شخص دیگری عادت کند و در «شش ماهگی» باید او را جدا ساخت زیرا در این سن طفل به قدر کفایت توانایی توجه و مراقبت از خود را دارد. به علاوه هنوز عقیدهای دربارهی محل خواب خود پیدا نکرده است. به هیچوجه صلاح نیست کودک بعد از «9 ماهگی» باز هم در اتاق پدر و مادر بخوابد زیرا طفل به خوابیدن نزد پدر و مادر کاملاً عادت میکند و بعدها به هیچوجه به جدا شدن تمایلی نداشته از خوابیدن در اتاق جداگانه ترس و وحشت شدیدی پیدا خواهد کرد. هرچه طفل بزرگتر شود جدا ساختن او مشکلتر و سختتر خواهد بود.
گاهی وقتی طفل خیلی کوچک است، شب با ترس و وحشت از خواب بیدار میشود و مکرر به اتاق والدین میآید و با شدت گریه میکند. پدر و مادر او را به رختخواب خود میآورند تا همه با هم قدری بخوابند. این عمل شاید کار خوبی به نظر برسد ولی اشتباه بزرگی است. حتّی اگر با این عمل اضطراب و وحشت طفل نیز طی چند هفته بهبودی یابد، طفل به تدریج به امنیتی که در رختخواب والدین حس میکند عادت کرده باز ممکن است این کار را تکرار نماید. بنابراین همیشه باید طفل را فوری به اتاق و رختخواب خودش برگرداند. مسئلهی مهمتر از اینها حضور کودک در مقابل اعمال زناشویی پدر و مادر است.
خداوند در قرآن میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید بدانید که باید بندگان ملکی شما و اطفالی که هنوز به وقت احتلام و زمان بلوغ نرسیدهاند شبانه روزی سه مرتبه از شما اجازه بخواهند:
1- پیش از نماز صبح، 2- پس از نماز خفتن، 3- هنگام ظهر که جامهها از تن بر میگیرید...» (1)
طرز خوابانیدن کودک:
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلم)، خواب بر 4 قسم است:1) پیامبران بر پشت میخوابند.
2) مؤمن بر دست راست رو به قبله میخوابد.
3) پادشاهان بر دست چپ میخوابند.
4) شیطان بر رو افتاده میخوابد.
از این حدیث استفاده میشود که وظیفهی ما این است که اگر اطفالمان به طور دمر خوابیدند آنها را به طرف راست برگردانیم.
اگر نوزاد در کنار مادر میخوابد، به توصیهی امام صادق (علیهالسلام) مادر او را در طرف چپ خود بخواباند. این توصیه قرنها مثل یک سفارش زاید و بیمورد جلوه میکرد. امّا اکنون اثر آرامشبخش شنیدن صدای قلب مادر برای نوزاد - که در رحم نیز با آن صدا آشنا بود - به اثبات رسیده است.
5- تکان دادن کودک و زمزمهی مادر برای او
نوزاد از سر و صدای زیاد و جا به جا شدن متنفر است امّا مخالف تکان دادن نیست، او دوست دارد در آغوش مادر یا در گهواره تکان داده شود. از تکان دادن احساس آرامش و دلگرمی میکند زیرا حرکت نشانهی آن است که کسی در نزدیکی او وجود دارد و مراقبش میباشد. در صورتی که خاموشی و بیحرکتی نشانهی تنهایی است؛ امّا نباید چنان شود که به صورت عادت درآید زیرا عادتی است که خیلی دیر ترک میشود.مطلب دیگر زمزمههای نرم و لطیف مادر است که به کودک احساس آرامش میدهد. امّا این هم نباید به صورت عادت درآید. هم چنین در کودکان بزرگتر داستانهای شیرین کودکانه خواب آرام و راحتی را برایشان فراهم میسازد.
بعضی از اطفال عادت دارند که در رختخوابشان حتماً عروسک و یا اسباببازی .... در کنارشان باشد که اشکالی ندارد.
6- اثر خواب مرتب و نامرتب
به طور خلاصه باید کودک را از بدو تولد به خواب خوب عادت داد و این خواب خوب باید در تمام دوران کودکی ادامه یابد. بیخوابی یکی از عوارض دوران کودکی است و علایم آن مرتب نخوابیدن و کم شدن اشتها است که رفته رفته او را موجودی عصبانی و تندخود بار آورده و حس بیاعتمادی و پریشانی در او به وجود میآید و موجودی نامنظم و لجباز میشود. بچههایی که در اثر بیخوابی خسته میشوند و یا برعکس، خستگی آنان را بیخواب مینماید بدنشان رنجور شده و تدابیر بهداشتی کمتر در آنها مؤثّر خواهد شد و این بیخوابی سنگ زیربنای بیماریهای مهم خواهد شد. بنابراین به هر نحوی که هست باید کودک به قدر کافی و به طور طبیعی بخوابد.7- علل بیخوابیهای کودکان
1- کسر تغذیه: نه به جهت کمبود شیر مادر بلکه هنگام شیر خوردن به علت غلبهی خواب بر کودک و یا ناتوانی، خسته شده و از مکیدن باز میماند، در نتیجه به مقدار لازم شیر نخورده و به علت گرسنگی زود بیدار میشود، فریاد میکشد و نمیخوابد.2- کم تجربگی مادر
3- کم شیری مادر
4- هواخوری
5- گوشدرد کودکان: علامتش این است که یک طرف یا دو طرف گوش برافروخته و گونهی همان طرف سرخ و متورم شده و با اندک فشار انگشت به زیر گوش، کودک به فریاد میآید.
راه از بین بردن:
الف) به محض اطلاع و تشخیص گوش درد، پارچهی گرم شده روی گوش کودک گذارده و با کلاه، سر و گوش کودک را پوشانده تا از جریان سریع هوا محفوظ بماند.ب) بدون اتلاف وقت به پزشک مراجعه کنید تا قبل از این که تورم گوش داخلی سبب پارگی پردهی صماخ گردد طفل معالجه شود.
6- تنگی نفس و خارشهای مخصوص.
7- دیگر خلل جسمانی از جمله علل مهم بیخوابیهای نوزادان عوارض عضوی است.
8- علل بیخوابی در کودکان بزرگ
1- کم خونی، 2- کسر ویتامینهای مختلف، 3- خارش مخصوص لثهها به علت بروز دندانها، 4- تبهای مختلف، گلو درد، گوش درد، برنشیت، مالاریا و...، 5- بیماریهای جلدی خارشدار کودکان.علل دیگر بیخوابیهای کودکان
1- امتناع از رفتن به رختخواب.2- بیدار شدن طفل در نیمه شب
راه از بین بردن وحشت و اضطراب در کودک
اگر طفل از تنها خوابیدن فوقالعاده وحشت دارد بهترین و سالمترین ولی مشکلترین کارها آن است که در نهایت آرامش و خونسردی در کنار گهواره یا تختخواب طفل بنشینید تا طفل به خواب رود و قبل از این که بخوابد هرگز سعی نکنید پنهانی از اتاق خارج شوید زیرا این عمل طفل را مجدداً متوحش و او را بیشتر خواب زده میکند و بیدارش نگاه میدارد.این عمل ممکن است هفتهها به طول بینجامد ولی علی القاعده باید مؤثّر واقع شود. اگر طفل به علت مسافرت مادر متوحش است باید تا چند هفته هر روز این عمل را تکرار کرد و اگر ترس او از جدایی به علت کار روزانهی مادر در بیرون خانه است باید مادر با مهربانی و قیافهای متبسم و مطمئن از او خداحافظی کند. اگر قیافهای غمگین و غصهدار و نامطمئن به خود بگیرد ناراحتی خاطر او افزایش مییابد.
9- شب ادراری
یکی از وظایف اساسی که همهی کودکان با آن مواجه میشوند پرورش خویشتنداری است. منظور ما از خویشتنداری روندی است که طی آن کودک از انجام آنچه موجب خشنودیاش میشود امتناع میورزد یا آن را به تأخیر میاندازد؛ چون معیارهای سنجیده و مسؤولانهتری برای رفتار خود قائل است. شب ادراری یکی از مشکلات مربوط به خویشتنداری است که غالباً والدین کودکان زیر شش ساله و یا بزرگتر را به چالش میطلبد.اگر فرزند از خیس کردن بسترش ناراحت است باید او را مطمئن ساخت که در صورت بروز چنین مسئلهای چندان اشکالی نخواهدداشت زیرا عشق و محبت شما نسبت به او تغییر نخواهد کرد. مواظبت و محافظت بیش از حد ترس اطفال را بیشتر میکند.
طفل با کثیف کردن خود شما را دلتنگ و متأثّر و مضطرب میسازد و این خود نوعی پرخاشگری است.
فوایدی که طفل از بیماری شب ادراری میبرد:
اگرچه بیماری ناخودآگاه است امّا فواید آن واقعی و قابل لمس است. فوایدی را که در بالا گفته شد، منافع ثانوی مینامیم.چه وقت طفل بستر خود را خیس میکند:
1- علل پزشکی مانند عفونت مجاری ادرار (2)2- تولد نوزاد دیگر
3- اضطراب و کنجکاوی در مورد مسایل جنسی
4- شکستهای تحصیلی
5- دشواریهای انطباق با محیط و به خصوص کشمکشهای خانوادگی
6- جدایی و طلاق
7- مواقعی که والدین با یکدیگر توافق ندارند
8- نه گفتنهای مکرر به طفل
اینها طفل را به سوی احساس عدم امنیت سوق میدهند.
هنگامی که محیط خانواده ناجور است، وقتی که دید و بازدیدهای خانوادگی زیاد میشود و آهنگ عادی زندگی طفل بر هم میخورد، شبادراری تشدید میشود. باید کاملاً درک کنیم که شبادراری علت واحدی ندارد.
چه باید کرد؟
به کودک خود اعتماد کنید. یک فضای شاد، آرام و اطمینان بخش بیش از هر داروی دیگری در درمان او مؤثر است.او را نترسانید و خجل نسازید، بر عکس به او امتیازات بهبودی را نشان داده، برایش موفقیت آرزو کنید... او ا در بزرگ شدن تشویق کنید.
به او نشان دهید که چرا خطاکار است.
اعتماد او را به خود جلب کنید.
به او حالی کنید که چه طور باید در آینده عمل کند.
علاقه و محبت خود را از اعم این که بسترش را خیس کند و یا نکند به او نشان دهید.
محبت مادرانه با مقدار ادراری که طفل بیمار دفع میکند اندازه گرفته نمیشود. یک فضای خانوادگی بدون دغدغه و خالی از اضطراب و تشویق مداوم، از این بیماری به مقدار قابل توجهی میکاهد.
هر چه بیشتر او را در زندگی شخصی خود دخالت دهید.
با گذشت باشید، کمی آزادی، کمی بیملاحظه بودن وچند شکست تحصیلی حق هر طفلی است. در مورد او جدیتر از آن که نسبت به خود هستید نباشید.
اقدامات شما باید منظم و معتدل باشد، از کودکان خود معتدلتر باشید.(3)
پینوشتها:
1. سورهی نور.
2. همانطور که روز ادراری ممکن است علل پزشکی داشته باشد.
3. با استفاده از: دکتر فیض، جواد، من و کودک من - دکتر پریور، علی، علل بیخوابی کودکان نشریه پیوند - دکتر استاد پرد، میریام، همه کودکان تیزهوشند اگر... - سینکلر، ادوارد، دنیای کوچک بزرگ من - جفری کِلی، والدین و بد رفتاری کودکان.
محمّدزاده، راضیه، (1393)، مادر اگر این گونه میبود، تهران: منیر، چاپ پنجم