جامعه شناسی ، دور از جامعه(1)

وضعیت علم به طور كلی و علوم انسانی به صورت خاص در جامعه ایران، وضعیت تأمل برانگیزی دارد. عدم پاسخگویی به نیازهای جامعه ایران، وارداتی و ترجمه ای بودن آن و موارد دیگری كه به نظر برخی از صاحب نظران از جمله مشكلات این علوم در جامعه است...... باعث شد تا انجمن جامعه شناسی ایران همایشی تحت عنوان «سمینار مسائل علوم اجتماعی در ایران» ترتیب دهد كه هدف اصلی آن تأمل در وضعیت علوم اجتماعی در ایران بود. شاید برای نخستین بار صاحب نظران علوم اجتماعی ایران گردهم آمده بودند تا درباره مسائل مربوط به رشته علمی
چهارشنبه، 12 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جامعه شناسی ، دور از جامعه(1)
جامعه شناسی ، دور از جامعه(1)
جامعه شناسی ، دور از جامعه(1)

وضعیت علم به طور كلی و علوم انسانی به صورت خاص در جامعه ایران، وضعیت تأمل برانگیزی دارد. عدم پاسخگویی به نیازهای جامعه ایران، وارداتی و ترجمه ای بودن آن و موارد دیگری كه به نظر برخی از صاحب نظران از جمله مشكلات این علوم در جامعه است...... باعث شد تا انجمن جامعه شناسی ایران همایشی تحت عنوان «سمینار مسائل علوم اجتماعی در ایران» ترتیب دهد كه هدف اصلی آن تأمل در وضعیت علوم اجتماعی در ایران بود. شاید برای نخستین بار صاحب نظران علوم اجتماعی ایران گردهم آمده بودند تا درباره مسائل مربوط به رشته علمی خود تأمل كنند. می توان این گونه عنوان كرد كه آنها در صدد بررسی جامعه شناسانه جامعه شناسی ایران بودند. گزارشی از دیدگاه های عمده دوتن از آنها در رابطه با مسائل علوم اجتماعی و به خصوص جامعه شناسی آورده می شود.

●مناقشه های اصلی نسل های جامعه شناسی

تقی آزاد ارمكی بر این باور است كه جامعه شناسی ایران دارای چهار نسل عمده است كه از قضای روزگار هر چهار نسل نیز در این همایش حضور داشتند. او این حضور را هم یك امكان و هم یك تهدید ارزیابی می كند. او تأكید دارد كه یكی از راه های توسعه علوم اجتماعی در ایران تبدیل مسائل عمده این علوم به مناقشات بنیادی است: «اگر به تاریخ علوم اجتماعی نگاه كنیم، مسأله فرد و جامعه، فرهنگ و اقتصاد، عینت و ذهنیت، به معنایی از قدیم و در دانش بشری وجود داشته است. اما تنها زمانی موجب تحول شده اند كه به یك چالش و بحث بنیادین میان طرفداران و مخالفان با برداشت های متفاوت تبدیل و به واسطه آن، انشقاق و گروه بندی های مختلف ایجاد شده است كه سبب شده علوم اجتماعی از این منظر توسعه یابند و از سوی دیگر آنجا كه اصحاب علوم اجتماعی و منتقدان و مدافعان آن از توجه به این مباحث دست برداشتند، این علوم در زمان خود دچار ركود و خمودی شده اند.
تجربه علوم اجتماعی در شوروی سابق باعث شده است كه وی تأكید داشته باشد كه چنان وضعیتی همواره مانع اصلی توسعه این علوم خواهد بود. به نظر او« این سؤال قابل طرح است كه چرا علوم اجتماعی ایران آبستن مسائل اساسی نیست؟ »وی در پاسخ می گوید:« علت عمده این امر به اصحاب و سازمان های علوم اجتماعی برمی گردد و به طور كلی یكی از موانع عمده رشد این علوم، سازوكارها و نحوه استقرار آن در جامعه ایرانی است. «از همین روی تأكید می كند كه علوم اجتماعی در جامعه ایران وارونه استقرار یافته است.اما این تنها عامل عدم رشد این علم نیست،» مانع دوم به شرایط پیرامونی معطوف به این علم مربوط می شود، گرچه این شرایط خیلی متفاوت از شرایط پیرامونی علوم اقتصاد، سیاست، پزشكی و... نیست اما در مورد علوم اجتماعی شرایط حادتر است و عموماً افراد اصرار دارند كه علوم اجتماعی را به شكل مجموعه ای در نظر بگیرند كه قادر به حل سریع همه مسائل بوده و همواره پاسخ های دست یافتنی در دست دارد.»
دكتر ارمكی معتقد است تلاش هایی كه در جهت استقرار جامعه شناسی اسلامی و مهندس اجتماعی صورت می گیرد بخشی از این شرایط پیرامونی را شكل می دهد كه خود در قالب كلی می تواند در راه توسعه علوم اجتماعی در جامعه ایران مانع ایجاد كند. وی در این باره می گوید:«باید پذیرفت كه علوم اجتماعی در عین حال كه قابلیت تبیین شرایط اجتماعی را دارند، ولی نمی توانند پاسخ هر سؤالی را در هر شرایطی بدهند و این انتظاری بسیار ساده انگارانه و بازاری از این علوم است.»
با این همه دكتر ارمكی در تاریخ جامعه شناسی ایران از حضور چهار نسل حكایت می كند و می گوید:« نسل اول جامعه شناسان ایران، جامعه شناسی را به عنوان یك حوزه آموزشی مطرح كردند، دو چهره برجسته این نسل صدیقی و مهدوی بودند كه جامعه شناسان بنیان گذار خوانده می شوند و مناقشه اصلی كه در برابر خود داشته اند، مربوط به مشروعیت علم جامعه شناسی است، اما آنها تلاش اساسی برای پالایش جامعه شناسی و مناقشه اصلی خود به خرج نمی دهند. از همین روی تلاش آنها به سمت سازماندهی جامعه شناسی می رود تا دانشكده، گروه، انجمن و... برای جامعه شناسی تأسیس كنند. »وی در نقد گروه اول می گوید:« آنها از این روی كه مناقشه های بیرون از جامعه شناسی را به درون جامعه شناسی نبرده اند، قابل نقد هستند.»
ارمكی سؤال از مشروعیت جامعه شناسی را به عنوان یكی از مسائل اساسی جامعه ایرانی می داند و با ذكر این كه پس از نسل اول، گروهی از جامعه شناسان نسل اول و دوم سعی كردند تصویری پژوهشی از علوم اجتماعی ایران ارائه كنند و آنها نیز با مناقشه هایی روبه رو بودند. در ادامه می گوید:« اصلی ترین مناقشه آنها رابطه جامعه شناسی با محیط بیرونی است، زیرا مسأله اصلی جامعه ای كه جامعه شناسان نسل دوم در آن قرار داشتند نوسازی اداری- سازمانی است. سازمان مدیریت و برنامه ریزی مستقیماً جامعه ایرانی را سامان می دهد و در كار توزیع پول ایرانی است. بنابراین مناقشه ای كه ایجاد می شود این است كه آیا جامعه شناسی برای نوسازی مؤثر است یا نیست؟»وی با عنوان این كه این نسل از جامعه شناسان تلاش جدی در توسعه جامعه شناسی در عرض داشته اند یعنی گروه های آموزشی متعدد و متفكری را در دانشگاه های مختلف تأسیس كرده اند می افزاید:« اما آنها نیز همچون اسلاف خود مناقشه ای را كه مدیران در برابر آنها قرار دارند به چالش نكشیدند. آیا علم جامعه شناسی واقعاً مهندسی اجتماعی است؟ علم جمع آوری آمار اجتماعی است؟ و آیا جامعه شناسان صرفاً باید پرسشنامه پر كنند؟ كه كرده اند !! اینها نتایج جامعه شناسی است و نه خود جامعه شناسی، جامعه شناسان نسل دوم با پرداختن به این امور امكان تولید مناقشه بسیار سخت و بسیار خطرناك را فراهم می سازد. این مناقشه دوباره به مشروعیت جامعه شناسی، رابطه جامعه شناسی و ارزش ها و... می پردازد.»




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط