نقش مساجد در جوامع اسلامي(1)
1ـ خانه مردم
2ـ پايگاه قضايي
در دورهي خلفاي راشدين اين شيوه همچنان معمول بود، چنانكه در گوشهاي از مسجدكوفه، به نام «دكةالقضا» حضرت علي ـ عليه السّلام ـ براي رسيدگي به كارهاي حقوقي و قضايي مردم به محكمهي قضاوت مينشستند.
لذا در سرزمينهاي اسلامي داوري، مبنايي داشت، و قضات مذهبي عهده دار اين مهم بودند و تشكيلات خاص و مكان ممتازي به جز مسجد، براي قضاوت ضرورتي نداشت.
در دورهي خلفاي فاطمي، ساختمان ضميمهي شمال شرقي مسجد عمر براي سكونت قاضي القضات اختصاص يافت. روزهاي شنبه و دوشنبه قاضي القضات در ملأ عام به قضاوت ميپرداخت. در زمان ياقوت نيز قاضي القضات شهر بغداد احكام قضايياش را در مسجد صادر ميكرد.
همچنين قاضي شهر دمشق در مسجد اموي رواق مخصوصي براي قضاوت داشت. چنين روشي در بسياري از شهرهاي مهم كشورهاي اسلامي معمول بود.[2]
3ـ جايگاه حسبه
4ـ خانهي خبر
اهميت اين مركز، به ويژه در زمان صدر اسلام كه از جهت اطلاع رساني فاقد رسانههاي گروهي بود، اهميت بسياري داشت، زيرا در همين اجتماعات، رهبران ديني فرصت را مغتنم ميشمرند و به مناسبتهاي گوناگون راهنماييهاي لازم به اطلاع عموم ميرسد.
هم اكنون نيز در بسياري از كشورهاي اسلامي مساجد از جهت پخش خبرهاي مربوط به جنبشهاي مردم و نهضت اسلامي نقش چشمگيري دارند.[4]
5ـ محل رفع مشكلات
6ـ پايگاه جهاد و نهضت
هم اكنون در كشور اسلامي ايران مسجد در قالب پايگاه نيروهاي بسيج مقاوت فعال است؛ در طول 8 سال دفاع مقدس، مساجد به عنوان مكانهاي جذب نيروهاي رزمنده بسيجي و پشتيباني و فعاليتهاي پشت جبهه، نقشي بسيار مؤثر و سر نوشت ساز ايفا كردند.
7ـ مركز آموزش
روزي رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ وارد مسجد شد و در آنجا با دو گروه مواجه شد. در يك قسمت، مردم سرگرم علم آموزي و در قسمت ديگر مسجد دستهاي مشغول راز و نياز با خدا بودند. پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمودند:
«اين دو نشست و گرد همايي با خير و سعادتاند، زيرا گروه دوم خدا را ميخوانند و گروه اول نيز سرگرم فراگيري بينش و دانشاند و ميخواهند دانش و آگاهي ديني خود را از رهگذر تعليم، به ديگران منتقل سازند. اما گروه اول بر گروه دوم مزيت دارند.
سپس، حضرت ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ در جمع گروهي كه سر گرم دانش اندوزي و تعليم بودند، نشست.[7]
پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ نخستين كسي بود كه (نو مسلمانان) عرب را براي كسب دانش، در يك حلقه گرد خود فرا خواند.[8]
آموزش اسلامي با دعوت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ نخستين مربي و معلم مسلمانان و از مسجد كه در واقع پايگاه تعليماتي مسلمانان بود، آغاز شد؛ مسجد كه در عصر نبوت و دورهي خلفاي راشدين بناي بسيار ساده و ابتدايي داشت، مجمع نو مسلماناني شد كه براي حل و فصل مسائل جديد، در آن آمد و شد داشتند. اقامهي نماز، استماع سخنان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در باب آياتي كه وحي ميشد،تبليغ دين و ابلاغ احكام شرع، اعلان جنگ و جهاد و عقد صلح، تقسيم غنايم جنگي، ارسال نامهها، تشييع جنازه و مسائلي از اين قبيل كه بيشتر آنها با هجرت رسول خدا به مدينه جاري شد، در واقع «مسجد» كهنترين دانشگاه اسلامي و اساسيترين پايگاه تعليمات در تاريخ اسلامي به شمار رفته و ميرود.[9]
2ـ نقش مسجد در فرهنگ اسلام
در اصطلاح روايي، تمام روي زمين، مسجد و سجدهگاه انسان است. رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود:
«جعلت لي الارض مسجداً و طهوراً».[10]
«زمين براي من سجدهگاه و پاك كننده قرار داده شد».
«قاضي عياض» گفته است مسجد بودن كل زمين از خصايص امت مسلمان است، زيرا امتهاي پيشين جز در مكاني كه يقين به طهارت و پاكي آن داشتند نميتوانستند در جاي ديگر نماز بگذارند، لكن امت مسلمان در همهي نقاط زمين ميتوانند نماز بگذارند، جز در مكان و جايي كه به نجاست و ناپاكي آن يقين و جزم داشته باشند.[11]
«قرطبي» گفته است: مسجد و عبادتگاه بودن همهي نقاط زمين، از ويژگيهاي دوران رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است، زيرا پيامبران پيشين، فقط در صومعهها و كليساها ميتوانستند به عبادت بايستند و نماز بگذارند، لكن براي حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ گسترهي زمين، مسجد بوده و آن حضرت در هر مكان كه وقت نماز فرا ميرسيد، به نماز ميايستاد.[12]
واژهي «مسجد» در عرف و اصطلاح مردم دنياي امروز، فقط بر معبد و مكان نماز مسلمانان اطلاق ميشود، اما مراكز عبادي پيروان ديگر اديان توحيدي با نام و عنوان ديگري مانند: صومعه،كليسا، كنيسه، دير و امثال آنها خوانده و شناخته ميشوند. با وجود اين، بر اين نكته تأكيد است كه در بنيان اعتقادي و فكري و عملي اسلام هر چند عبادات و فرايض يوميه و جز آنها وقتي معين دارند و برگزاري آنها در مساجد، فضيلت و اجر و پاداش فراوان دارد، اما به طور كلي براي ارتباط با خداوند هستي و اداي نماز و دعا و نيايش به درگاه الهي مكان و زمان خاصي لازم نيست، بلكه انساني كه خود را بندهي مطيع در برابر خدا ميداند، همه جا و همه وقت به دنبال رضاي پروردگار و در پي طاعت و فرمانبرداري حضرت حق تعالي است انسان مؤمن و پارسا همواره براي تحصيل رضاي الهي تلاش و جهاد ميكند و با گام سپردن در مسير كمال مطلوب و ممكن انساني، عمر خود را سپري ميسازد.
شاهد اين سخن حديث نبوي است:
«جُعِلَتْ لي الارضُ مَسجداً و تُرابُها طهوراً أَيْنَما أَدرَكتَنِي الصَلوة صَلَّيتُ».[13]
«زمين براي من سجدهگاه و خاكش پاك كننده قرار داده شده است؛ هر جا كه وقت نماز فرا رسد همان جا به نماز ميايستم».
مسجد با مفهوم مقدس و معناي والاي خود در فرهنگ اسلامي جايگاهي خاص دارد و در قرآن كريم و احاديث نبوي و روايات معصومين، نكات آموزنده و اساسي دربارهي آن وارد شده است.
مسجد، همانند ستاد مقدسي است براي تعليم و تربيت شايسته. مسجد، سنگري است براي ترويج اسلام و دفاع از حريم عقيده و ايدئولوژي حق. مسجد، آموزشگاهي است براي يادگيري اصول عبوديت و بندگي و مهدي است براي آموزش راه و رسم صحيح زندگي اجتماعي فردي. مسجد، دانشگاه انسان ساز و بستري است براي تربيت عنصر صالح انساني. مسجد،پايگاه يكتا پرستي، و مكاني است براي ايجاد زمينهي وحدت و يكپارچگي جامعهي موحّد و يكتا پرست. مسجد خانهي ارشاد و هدايت است و نهاد تحكيم بخش روابط عقيدتي و عاطفي آحاد انسان و سر انجام، مسجد، مكاني است براي تمرين و ممارست خلق و خوي و رفتار و كردار پسنديدهي انساني و محل مناسبي است براي پياده كردن و عملي ساختن ارزشهاي والاي اخلاقي و رفتاري در ابعاد گوناگون زندگاني و سكّوي پرواز است به ملكوت،پس از خود سازي فردي و اجتماعي:
«فيه رجالٌ يُحِبُّونَ أن يَتَطَهَّرُوا».[14]
«در مسجد تأسيس شده، بر اساس تقوا و پارسايي، مردماني هستند كه دوست ميدارند پاك و پاكيزه باشند و خداوند پاكان و پاكيزگان را دوست ميدارد».
بنابراين، مسجد تنها مكان عبادتهاي رمزي و نيايش و پرستشهاي ويژه نيست، بلكه در عين مركزي عبادي بودن، محل خاص فرهنگي و محلي براي تحقق آرمانهاي والاي انساني است.
پی نوشت:
[1] . تفسير نمونه، ج1، ص44.
[2] . بينش اسلامي و پديدههاي جغرافيايي، صص40 و 41.
[3] . همان مأخذ، ص41.
[4] . همان مأخذ، صص 41 و 42.
[5] . همان مأخذ، ص42.
[6] . همان مأخذ، صص 42 و 43.
[7] . حجتي، سيد محمد باقر، آداب تعليم و تعلّم در اسلام، 1359 ش، ص 55.
[8] . تاريخ دانشگاههاي بزرگ اسلامي، ص52.
[9] . همان مأخذ، ص4.
[10] . حرّ عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، ج3، ص422، مكتبة الاسلاميه، تهران، ابو عبدالله، محمد بن اسماعيل؛ صحيح بخاري، ج1، ص91، دارالاحياء التراث، بيروت.
[11] . زركشي، محمد بن عبدالله، اعلام المساجد باحكام المساجد، ص27، 1410 هـ ق، قاهره، البته اين نكته از لحاظ طهارت و نجاست است و الاّ بقيهي احكام مانند غصبي نبودن و امثال آن، همچنان به قوت خود باقي است.
[12] . همان مأخذ.
[13] . وسائل الشيعه، ج3، ص423.
[14] . توبه/108.
منبع: جايگاه مساجد در فرهنگ اسلامي