نویسنده: محمدهادی معرفت
مصحف قرآنی را كه مولی امیرمؤمنان (علیه السلام) گرد آوری كرده بود، دارای ویژگیهای خاصی بود كه در مصاحف دیگر وجود نداشت.
اولاً:
ترتیب دقیق آیات و سور، طبق نزول آنها رعایت شده بود. یعنی در این مصحف مكی پیش از مدنی آمده و مراحل و سیر تاریخی نزول آیات روشن بود. بدین وسیله سیر تشریع و احكام، مخصوصاً مسألهی ناسخ و منسوخ در قرآن به خوبی به دست میآمد.ثانیاً:
در این مصحف قرائت آیات، طبق قرائت پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله) كه اصیلترین قرائت بود، ثبت شده بود و هرگز برای اختلاف قرائت در آن راهی نبود. بدین ترتیب راه برای فهم محتوا و به دست آوردن تفسیر صحیح آیه هموار بود. این امر اهمیت به سزایی داشت، زیرا چه بسا اختلاف قرائت موجب گمراهی مفسر میشود. كه در آن مصحف هرگونه موجبات گمراهی وجود نداشت.ثالثاً:
این مصحف مشتمل بر تنزیل و تأویل بود. یعنی موارد نزول و مناسبتهایی را كه موجب نزول آیات و سورهها بود، در حاشیهی مصحف توضیح میداد. این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و رفع بسیاری از مبهمات بود و علاوه بر ذكر سبب نزول در حواشی، تأویلاتی نیز وجود داشت. این تأویلات برداشتهای كلی و جامع از موارد خاص آیات بود كه در فهم آیهها بسیار مؤثر بود. امیرمؤمنان (علیه السلام) خود میفرماید: «و لقد جئتهم بالكتاب مشتملاً علی التنزیل و التأویل» (1) و نیز میفرماید: «آیهای بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل نشد، مگر آنكه بر من خوانده و املا فرمود و من آن را با خط خود نوشتم. و نیز تفسیر و تأویل، ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه هر آیه را به من آموخت و مرا دعا فرمود تا خداوند فهم و حفظ به من مرحمت فرماید. از آن روز تاكنون هیچ آیهای را فراموش نكرده و هیچ دانش و شناختی را كه به من آموخته و نوشتهام، از دست ندادهام.» (2) بنابراین اگر پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از این مصحف كه مشتمل بر نكات و شرح و تفسیر و تبیین آیات بود استفاده میشد، امروزه بیشترین مشكلات فهم قرآن مرتفع میگردید. (3)سرانجام مصحف علی (علیه السلام)
سُلیم بن قیس هلالی (متوفای 90) كه از اصحاب خاص امیرمؤمنان بود، از سلمان فارسی (رضوان الله علیه) روایت میكند: موقعی كه علی (علیه السلام) بیمهری مردم را نسبت به خود احساس كرد، در خانه نشست و از خانه بیرون نیامد تا آنكه قرآن را كاملاً جمع آوری كرد. پیش از جمع آوری حضرت، قرآن روی پارههای كاغذ و تختههای نازك شده و ورقها نوشته شده و به صورت پراكنده بود. علی (علیه السلام) پس از اِتمام، طبق روایت یعقوبی آن را بارِ شتری كرده به مسجد آورد. در حالی كه مردم پیرامون ابوبكر گرد آمده بودند، به آنان گفت: «بعد از مرگ پیامبر (صلی الله علیه و آله) تاكنون به جمع آوری قرآن مشغول بودم و در این پارچه آن را فراهم كرده، تمام آنچه بر پیامبر نازل شده است جمع آورده ام. نبوده است آیهای مگر آنكه پیامبر، خود بر من خوانده و تفسیر و تأویل آن را به من آموخته است. مبادا فردا بگویید: از آن غافل بودهایم.» آنگاه یكی از سران گروه به پا خاست و با دیدن آنچه علی (علیه السلام) در آن نوشتهها فراهم كرده بود، بدو گفت: به آنچه آوردهای نیازی نیست و آنچه نزد ما هست ما را كفایت میكند. علی (علیه السلام) گفت: «دیگر هرگز آن را نخواهید دید.» آنگاه داخل خانهی خود شد و كسی آن را پس از آن ندید.(4)در دوران عثمان، كه میان طرفداران مصاحف صحابه اختلاف شدید رخ داد، طلحه بن عبیدالله به مولی امیرمؤمنان (علیه السلام) عرض كرد: به یاد داری آن روزی را كه مصحف خود را بر مردم عرضه داشتی و نپذیرفتند، چه میشود امروز آن را ارائه دهی تا شاید رفع اختلاف گردد؟ حضرت از جواب دادن سر باز زد. طلحه سؤال خود را تكرار كرد. حضرت فرمود: «عمداً از جواب سر باز زدم.» آنگاه به طلحه گفت: «آیا این قرآن كه امروزه در دست مردم است، تمامی آن قرآن است یا آن كه غیر از قرآن نیز داخل آن شده است؟» طلحه گفت: البته تمامی آن قرآن است. حضرت فرمود: «اكنون كه چنین است، چنانچه به آن اخذ كنید و عمل نمایید، به رستگاری رسیدهاید». طلحه گفت: اگر چنین است، پس ما را بس است و دیگر چیزی نگفت. (5) حضرت با این جواب خواستند تا علاوه بر حفظ وحدت، صلابت و استواری قرآن محفوظ بماند.
پینوشتها:
1. محمد جواد بلاغی، آلاء الرحمان، ج1، ص 257.
2. تفسیر برهان، ج1، ص 16، شمارهی 14.
3. برای اطلاع بیشتر در زمینه نظم و ترتیب مصحف علی (علیه السلام) رجوع كنید به: تاریخ یعقوبی، ج2، ص 113.
4. السقیفه، ص82.
5. همان، ص124.
معرفت، محمدهادی؛ (1389)، علوم قرآنی، قم: مؤسسهی فرهنگی تمهید، چاپ پانزدهم.