وقف در خدمت نهادهای علمی - آموزشی

وقف در خدمت نهادهای علمی - آموزشی کارنامه ای به طول قدمت اسلام دارد.در این مقاله به مواردی اشاره می گردد.
پنجشنبه، 16 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقف در خدمت نهادهای علمی - آموزشی
مقدمه:
در آیین اسلام وقف را کارنامه‏ای است به پیشینه‏ی پر افتخار نیکان و نیکوکاران ؛ مؤمنان راستین به این دین مبین آیات الباقیات الصالات خیر عند ربک ثوابا و تعاونوا علی البر و التقوی...1) را به عنوان اشاراتی الهی در کارهای خیر به کار بسته‏اند.

توصیه‏ی رسول خدا (ص) به عمر بن خطاب که قطعه زمین بهره یافته از خیبر را حبس یعنی وقف در کار خیر کند اسوه‏ای حسنه در شناخت بهترین شیوه‏های مددکاری و نیکوکاری شد 2) امیرالمؤمنین علی (ع) نیز با الهام از این سنت نبوی دو چشمه‏ی آب در منطقه‏ی مدینه را برای کمک به نیازمندان و ابناء السبیل آن دیار وقف کرد 3)


نخستین واقف در تاریخ اسلام شخص رسول خدا (ص) است، آنگاه که در صف آرایی مشرکان قریش برای نبرد با نو مسلمانان در آوردگاه احد، مخیریق نامی از اغنیای احبار یهود بنی قینقاع اسلام آورده به صف مجاهدان اسلام پیوست و خویشان را وصیت کرد که اگر کشته شدم هرچه مراست از آن محمد استو

تا بر هر خیر که خدایش فرموده و خود خواهد هزینه کند، چون آتش جنگ فرونشست، و مخیریق را که مقدر بود در واپسین لحظات حیات توفیق رستگاری یابد کشته یافتند، پیامبر خدا این وصیت او را به کار بست و دارایی‏اش را برای کمک به نیازمندان وقف فرمود.

از پرداختن به تفصیل این اموال و چگونگی وقف آن در می‏گذریم و خوانندگان را به مقالتی مستقل و محققانه در این باب حوالت می‏دهیم4) و یادآور می‏شویم که پیروی مسلمانان از این سنت حسنه‏ی رسول خدا در رویکرد به وقف و کثرت موقوفات برای تأمین گونه‏گون نیازمندیهای جامعه‏ی انسانی چندان انبوه و اعجاب انگیز می‏نمایدو

که اشارتی ولو اندک به فرازهایی از آن به درازا می‏کشد، از این رو به بیان نمونه‏هایی از موقوفاتی می‏پردازیم که به قصد تأسیس، اداره و نگهداری مراکز علمی و آموزشی وقف گردیده و این ایثار و احسان مسلمانان در بزرگداشت دانش و رسیدگی به حال دانشمندان و و جویندگان دانش اوراقی درخشان از کارنامه‏ی نیکوکاران را برای بشریت به یادگار نهاده است.

مساجد جامع در حکم نخستین دانشگاهای عمومی برای عبادت و ارشاد و آموزش در امر دین و دنیای مسلمانان بود که از گاه تأسیس مسجد النبی در مدینه‏ی منوره به عنوان خانه‏ی خدا مورد تعظیم و احترام نو مسلمانان قرار گرفت.

از این رو دیگر نهادهای عبادی و آموزشی پس از مسجد النبی در جای جای جزیرة العرب و پس از آن در سرزمین‏هایی که به قلمرو اسلام پیوست با پشتوانه‏ی مشروع‏ترین و مقبول‏ترین اموال موقوفه تأسیس گردید.

با فزونی آمد و شد مسلمانان به این آموزشگاههای عمومی، دیگر نهادهای آموزشی چون دارلقرآن، دارالعلم، مدرسه، دارالحدیث، خانقاه، کتابخانه، مکتب یا کتاب به عنوان رسمی‏ترین نهادهای آموزشی علمی در سرزمین‏های اسلامی بنیان گردید،

بانیان و واقفان این مراکز بیشتر خلیفگان، سلاطین، امیران، وزیران و توانگران نیکوکار بودند که گذشته از سنخیتی علمی، خدمت به علم و عالمان را وظیفه و رسالت حکمرانی و انسانی خود می‏دانستند.

امامان، پیشوایان مذاهب و دانشمندان نیز به فراخور توان مالی خود مسجد یا خانه‏ی شخصی را وقف بر تعلم و تعلیم شاگردان و پیروان خود می‏کردند. در تاریخ آموزش و پرورش اسلامی از این گونه نهادهای عبادی آموزشی نمونه‏ها بسیار است.

خراسان بزرگ خاستگاه نخستین نهادهای آموزشی با عنوان »مدرسه« است. این مراکز از اواخر سده‏ی سوم بنیادی روز افزون یافت و دامنه‏اش بتدریج دنیای اسلام را فراگرفت و از آن پس از ماوراءالنهر در خاور تا آندلس در باختر دنیای اسلام مدارس بسیار و برخوردار از پشتوانه‏ی مالی موقوفات شخصی یا دولتی تأسیس گردید.

نقد و نظر در کارنامه‏ی آموزشی این مدارس و اینکه در مواردی رواج فرقه‏گرایی و مجادلات مذهبی در این نهادهای رسمی آموزشی مسیر دانش و آموزش را به انحصار طلبی‏ها و دور نگهداشتن طالبان دانش از اصالت‏های علمی سوق داد نیازمند به بحثی جداگانه در این موضوع است.

منظور و مقصود ما در این مقال بازیابی باقیات الصالحات و مراکز عام‏المنفعه‏ای است که تأسیس و تأمین نیازهای مالی آن مأمن و مأوای بسیاری از دانشمندان شده است که در این مؤسسات موقوفه مجال زندگی و رشد و شکوفایی علمی یافته‏اند.

ابن‏خلدون مورخ و جامعه‏شناس شهیر مغربی، پیشرفت دامنه‏ی دانش و آموزش در مشرق زمین را مرهون خوی میهمان نوازی و بخشندگی و نیکوکاری ایرانیان در حق دست‏اندرکاران و پویندگان راه دانش بر شمرده است 5)در عصر حکمرانی سامانیان فرهنگ پرور، امام ابوالحسن محمد بن شعیب بیهقی (م 324 ه ق) مدرس و مفتی شافعیان خراسان که از نزدیکان ابوالفضل بلعمی (م 329 ه ق) وزیر دانشمند ایرانی بود،

در کوی سیار نیشابور مدرسه‏ای تأسیس کرد و مبالغی هنگفت از اموال خود را برای اداره‏ی این مدرسه و کمک به دانشجویان شاغل به تحصیل در آن وقف کرد 6)

این مدرسه‏ی خصوصی بیش از صد سال پیش از مدارس نظامیه تأسیس گردیده که بسیاری از نویسندگان قدیم از آنها به عنوان کهن‏ترین مدارس در جهان اسلام یاد کرده‏اند 7)حدود یک قرن پس از تأسیس این مدرسه که به بیهقیه معروف گردید،

بیهقی دیگری به نام امام ابوالحسن علی بن حسین از دوستان و پروردگان ابوالعباس اسفراینی وزیر دستگاه غزنویان، این مدرسه را از نو بازسازی و اموالی را بر آن وقف کرد 8)

سرپرستی موقوفات این مدرسه بر عهده‏ی ابوصالح مؤذن احمد بن عبد الملک نیشابوری (م 470 ه ق) و پس از او پسرش ابوالفضائل بود که هر دو در این مدرسه اقامت داشتند و درآمد حاصله از موقوفات آن را در تعمیرات و تأمین معاش و نوشت افزار استادان و دانشجویان مدرسه صرف می‏کردند9) *

گفتنی است که یکی از استادان بنام و جامع الاطراف این مدرسه ابومنصور عبدالقاهر بغدادی (م 429 ه ق) دانش آموخته‏ی همین بیهقیه بود که نه تنها بسیاری از رشته‏های علمی را به صورت رایگان به دانشجویان آموزش می‏داد، از ثروت سرشار خود نیز به صورت وقف برای حمایت مالی از استادان و طلاب بیهقیه مایه گذاشت10)

ضیاءالدین ابوالمعالی معروف به امام الحرمین جوینی (م 478 ه ق) از پیشوایان بزرگ شافعیان خراسان و رئیس مدرسه‏ی نظامیه نیشابور و استاد امام محمد غزالی از دانش آموختگان این بیهقیه بوده است 11)

ابن‏حبان بستی (م 354 ه ق) از دیگر بانیان مدارس و کتابخانه‏های موقوفه در جهان اسلام است. او دانشمندی کثیر السفر، استادی نامور و نویسنده‏ای پرآوازه بود که از دوردست ماوراءالنهر در شرق تا اسکندریه‏ی مصر در بیش از چهل مرکز علمی دنیای اسلام از محضر محدثان، فقیهان و عالمان بنام دانش آموخت و در شرح احوال مشایخ و مدرسان خود بلدانیه‏ها نوشت و کتاب کم حجم اما بسیار ارزنده‏ی مشاهیر علماء الأمصار و اعلام فقهاء الأقطار را در معرفی عالمان دارالعلم‏های اسلامی از صحابه تا تابعین تابعین زمان خویش را از خود به یادگار نهد.

ابن حبان پس از آن همه سفرهای دور و دراز در بازگشت و اقامت در نیشابور، خانقاهی برای آموزش دانشجویان خود وقف کردو پس از چند سال خدمات آموزشی در این خانقاه در زادگاه خود بست رحل اقامت افکند و خانه‏ی بزرگ خود را مدرسه‏ای موقوفه کرد تا دانشجویان بومی و غیربومی در آن اقامت کنند و با برخورداری از مدد معاش و ابزار آموزش رایگان به تحصیل پردازند.

بستی همه‏ی مصنفات خود در چندین رشته‏ی علمی را که بالغ بر پنجاه عنوان و حدود چهارصد کتاب و رساله بود و دستیابی به آنها برای اهل مطالعه و تحقیق غیر ممکن می‏نمود، بر کتابخانه‏ی این مدرسه وقف کرد به وصی خود نوشت استفاده و استنساخ از این کتابها برای همگان رایگان است به شرط آنکه کتابی را از کتابخانه بیرون نبرند 12)

از اوایل سده‏ی چهارم هجری نهادهای آموزشی علمی دیگری در جهان اسلام با عنوان »دارالعلم« تأسیس گردید که این مراکز نیز با پشتوانه‏ی مالی خصوصی و موقوفات شخصی اداره می‏شد. کهن‏ترین دارالعلم‏ها از آن ابوالقاسم جعفر بن محمد موصلی (م 324 ه ق) از ادیبان و فقیهان بنام شافعی در موصل بوده است.

این فقیه توانگر چنوان موقوفاتی برای این دارالعلم نهاد که هر داsنشجویی می‏توانست با استفاده از نوشت افزار و کمک هزینه‏ی نقدی در آنجا مقیم شود و از کتابخانه‏ی موقوفه‏ی آن استفاده نماید.

موصلی هر روز برای تدریس در این دارالعلم حضور می‏یافت و از کتابهای خود دانشجویان را تعلیم می‏داد 13)پس از موصلی ابونصر شاپوربن اردشیر (م 416 ه ق) وزیر شیعی مذهب بهاءالدوله دیلمی (403 -379 ه ق)

و برادرش شرف الدوله (379 -372 ه ق) دومین دارالعلم را در محله‏ی کرخ بغداد که شیعه‏نشین بود، تأسیس کرد و بیش از ده‏هزار مجلد از کتابهای نفیس در رشته‏های مختلف علمی و از جمله قرآن‏هایی را وقف بر کتابخانه‏ی آن کرد.

این شاپور که خود برخاسته از خاندانهای بزرگ فارس و دبیری ادیب و وزیری با تدبیر بود بی‏هیچ تعصب مذهبی درگاهش قبله‏گاه شاعران، ادیبان و دانشمندان با گرایش‏های فکری و مذهبی متفاوت بود. از جلمه ابوالعلاء معری (م 449 ه ق)

ادیب و شاعر، مدتی با اشتیاق و آزاد در این دارالعلم مجالس درس و بحث داشت. این دارالعلم تأسیس یافته در اواخر سده‏ی چهارم چندان شهرت و اعتبار علمی یافت که جبریل بن عبیدالله بن بختیشوع (م 396 ه ق)

پزشک پرآوازه‏ی بیمارستان عضدی بغداد یک دوره از مجموعه‏ی طبی (کناش) دائرة المعارف گونه‏ی خود را که به نام کافی در تقدیم به کافی الکفاة صاحب عباد وزیر دانشمند آل بویه تألیف کرده بود به عنوان وقف به این کتابخانه اهدا کرد 14)

شریف رضی (م 406 ه ق) و برادر سید مرتضی علم الهدی (م 436 ه ق) از بزرگان نقیبان علوی در حوزه‏ی عراق که هر دو از ادیبان و فقیهان دانشمند عصر آل‏بویه بودند کتابخانه‏های معتبر خود را با عنوان دارالعلم به صورت موقوفه در اختیار طالبان دانش نهادند

. شریف رضی چندان پشتوانه مالی بر دار العلم خود تدارک دیده بود که هریک از دانشجویان بی‏نیاز از کمک‏های دولت با در اختیار داشتن کلیدی شبانه‏روزی می‏توانست نیازهای خود را از انبار دارالعلم تأمین کند 15)

تأسیس مدارس و نظامیه در نیمه‏های سده‏ی پنجم هجری تحولی بزرگ و بی‏سابقه در تاریخ آموزش و پرورش جهان اسلام ایجاد کرد. خواجه نظام‏الملک طوسی (م 485 ه ق) وزیر توانا و با اقتدار آلب ارسلان (465 - 455ه‏ق) و پسر و جانشین او ملکشاه سلجوقی (485 -465 ه ق) از حامیان اهل سنت و نگاهبان اطاعت روحانی از خلافت عباسیان بود که با بذل مال و جان در مقابل داعیان اسماعیلی مخالف خلفای آل عباس بپاخاست و این مدارس را که در انتساب به او نظامیه شهرت یافت، برای مقابله با تبلیغات جامع الازهر فاطمیان مصر تأسیس کرد

و با تشکیلات و امکانات مالی و مقررات آموزشی، اداری در شهرهای خراسان و جبال و عراق و جزیره و آسیای صغیر که بسیار گسترده‏تر از جامع ازهر بود.

پرآوازه‏ترین این مدارس که در حکم دانشگاههای کهن سده‏های میانه‏ی اسلامی است، نظامیه‏ی بغداد بود که خواجه مبالغی هنگفت از دارایی شخصی و درآمد وزیر از خزانه‏ی دولت را برای آن هزینه یا وقف کرد.

هدف خواجه از تعیین این موقوفه‏ها برای آن بود که پشتوانه‏ی مالی مدرسه در روزگاران پس از او مورد اختلاس یا تجاوز و مصادره‏ی غاصبان قرار نگیرد. از این رو به ابوسعید صوفی نماینده‏ی خود در کار ساختمان نظامیه‏ی بغداد دستور داد که در اطراف مدرسه بازارهایی وقف بر آن بسازد،

علاوه بر آن حمام‏ها، دکان‏ها، کاروانسراها و... خرید و همه را وقف نظامیه کرد تا مخارج آن را از محل درآمد این موقوفات تأمین نماید.به دستور خواجه صورت مفصل موقوفات و اموال مدرسه در دفاتری مخصوص به این کار ثبت و ضبط گردید.

و برای آن ضوابط و شرایط و مقررات مؤکد نوشت و مسؤولان و متولیان پس از خود را به اجرای مفاد آن ملزم ساخت. ابن‏جوزی درباره‏ی این وقف‏نامه نوشته است که: خواجه کتبا شرط کرده که این مدرسه وقف بر اصحاب شافعی است.

در اصل و فرع و املاک آن نیز وقف شافعی مذهبان است از مدرس و واعظ و متولی کتابها و استاد قرائت قرآن و استاد نحو که هرکدام را از محل درآمد این موقوفات بهره‏ای معین است.

خواجه نظام‏الملک سهم قابل ملاحظه‏ای از درآمد موقوفات مدرسه را به خرید و استنساخ کتاب برای کتابخانه‏ی نظامیه‏ی بغداد اختصاص داده بود و چندان نپایید که در این کتابخانه‏ی موقوفه گنجینه‏ای غنی از کتاب‏های نفیس فراهم گردید.

و امیر عمید ابونصر متصدی اوقاف نظامیه در جمادی الاخر سال 462 صورتی از کتابهای موقوفه‏ی مدرسه و کتابهایی را که پس از آن به کتابخانه اهدا شده بود در حضور اعیان و اشراف بغداد قرائت کرد.

یکی از محاسن سنت وقف پیروی دیگر نیکوکاران و مردم خیر از این سیره‏ی حسنه بود. که اهدای کتاب به کتابخانه‏های موقوفه‏ی گذشته و کتابخانه‏ی‏های دانشگاهی در زمان معاصر بیشترین بهره را از این رهگذر برده‏اند.

کتابخانه‏ی نظامیه‏ی بغداد با توجه به شهرت و حرمتی که از آغاز تأسیس کسب نموده بود بسیاری از دانشمندان و بزرگان را بر آن می‏داشت که کتابهای ارزنده‏ی خود را به صورت وقف در اختیار این نهاد علمی آموزشی قرار دهند.

این کتابها مرتب محل مراجعه‏ی استادان و دانشجویانی بود که در حجره‏های مسمکونی نظامیه زندگی شبانه روزی داشتند و از خوراک و مدد معاش نظامیه استفاد می‏کردند. از معروف‏ترین اهدا کنندگان کتاب به کتابخانه‏ی نظامیه این بزرگان را می‏توان نام برد:

ابوجعفر لازری طبری فقیه شافعی (م 598 ه ق) دانش آموخته‏ی نظامیه که کتابهای بسیار به خط خود نوشت و همه را بر کتابخانه‏ی نظامیه وقف کرد.

ناصر خلیفه‏ی عباسی (622 -575 ه ق) که کتابخانه‏ی بزرگی در کنار کتابخانه‏ی قدیم نظامیه ساخت و بالغ بر ده هزار کتاب نفیس درالخلافه را که مانندش در جایی یافت نمی‏شد، وقف بر این کتابخانه کرد.

ابن‏النجار محب الدین بغدادی (م 643 ه ق) نویسنده‏ی ذیل تاریخ بغداد بر تارخ خطیب بغدادی، کلیه‏ی کتابها، از مصنفات خود را که بالغ بر 22 عنوان کتاب بود، وقف بر کتابخانه‏ی نظامیه کرد.


ابن‏ساعی بغدادی (م 674 ه ق) از فقیهان و مورخان و شاعران معروف که در قرائتهای هفت گانه نیز استاد بود، همه‏ی آثار علمی خود و مصنفات دیگران را که بیش از شصت مجلد بود، به صورت مقوفه به این کتابخانه اهدا کرد 16) با گسترش دامنه‏ی تأسیس مدارس و نهضتی که از پرتو مدارس نظامیه در جهان اسلام ایجاد شد دیگر پیشوایان و پیروان مذاهب نیز به تأسیس مدارس موقوفه تشویق و ترغیب شدند.

و این همه ممر معاش استادان و دانشجویانی شد که پیش از آن زندگی علمی آنان چندان نظم و استقراری نداشت. در حمله‏ی مغول و خصوصا لشکرکشی هولاکو به بغداد بسیاری از موقوفات مدارس بزرگ مانند نظامیه و مستنصریه آسیب فراوان دید.

و امر رسیدگی به موقوفات مختل شده و احیا و بازسازی آنها چندان مهم می‏نمود که خواجه نصرالدین طوسی (م 672 ه ق) صدر کبیر و سر رشته‏دار کلیه‏ی امور در دستگاه این ایلخان و جانشین او آباقا مسؤولیت ریاست و نظارت بر کل موقوفات قلمرو وسیع هولاکو را بر عهده گرفت و نسبت به ترمیم ویرانی‏ها و تأمین زندگی دست اندرکاران دانش کوشش فراوان کرد 17)

شرح موقوفاتی که در تأسیس بیمارستانها خصوصا بیمارستان معروف عضدی از ساخته‏های عضدالدوله بویهی (م 372 ه ق) در بغداد و شیراز کارگر افتاد و با برخورداری از این پشتوانه‏های کلان مالی توانست

در چندین قرن امر بهداشت و درمان بغداد بزرگ و نواحی اطراف آن را نظم و سامانی علمی دهد، از حوصله‏ی این مقال خارج است 18)

گفتار درباره‏ی این مراکز علمی آموزشی موقوفه را با گزارش جالب یاقوت حموی از کتابخانه‏های موقوفه مرو در آستانه‏ی حمله‏ی مغول به این شهر پایان می‏دهیم. زندگی یاقوت حموی که از بردگی به نویسندگی در دستگاه تاجری بغدادی راه یافت و پس از آن با خرید و فروش کتاب و مطالعه و تحقیق، ادیب و جغرافیادانی بزرگ و کم مانند شد، خود نشانه‏ای است .

از روحیه‏ی دانش پژوهی و فضای فرهنگی در جامعه‏ی اسلامی، آن هم در دورانی که روند دانش و معرفت از رشد و بالندگی عصر مأمون و سامانیان و آل‏بویه بازایستاده بود و می‏رفت تا در سراشیب رکورد و ایستایی قرار گیرد. تألیف دو کتاب گران قدر معجم الادبا یا ارشاد الادیب و دائرة المعارف جفرافیایی معجم البلدان توسط یاقوت نشانه‏هایی است .

از بقایای آن میراث و ما ترک عظیم معنوی روزگاری که رواج مجادلات و فرقه‏گراییها مسیر دانش و آموزش را تا حدود زیادی از راه به بیراهه برده بود. یاقوت که اندکی پیش از سقوط و ویرانی مرو به دست تاتار خون آشام در آن شهر به تحقیق و تتبع و تصنیف اشتغال داشت از وفور کتابها و کتابخانه‏های موقوفه و عمران و آبادی شهر خبر می‏دهد.

یاقوت گفته است: من در مرو شاهجان روزگار می‏گذرانیدم. در آنجا کتابها در علوم و آداب و نوشته‏ها از صاحبان درک و فهم چندان یافت می‏شد که مرا از یاد کسان و زادگاه و دوست و همسالان بازمی‏داشت.

در آنجا بر گمشده‏ی خود دست یافته و به آرزوی دیرین رسیده و به سان آزمندی به این گنجینه‏ها روی آورده بودم...

اما چندان نپایید که مصیبت ویرانی گریبان خراسان را گرفت و من در سال 616 ه ق مروی را وداع گفتم که در نیکوترین احوال روزگار می‏گذرانید، و اگر یورش مرگبار تاتار بر آن روی نمی‏نمود بر آن بودم که تا زنده‏ام از آن دل برنکنم که مردمی نرمخوی و نیک رفتار و انبوهی از کتابهای ارزشمند داشت.

در حالی این شهر را وداع گفتم که ده کتابخانه‏ی موقوفه داشت و من مانندش را در انبوهی و نفاست در دنیا ندیده بودم. یاقوت آنگاه از این کتابخانه‏ها نام برده و یادآور شده که دسترسی به کتابهای این کتابخانه‏های موقوفه بسیار آسان بود.

و من همواره دویست مجلد یا بیشتر از این کتابها را که دویست دینار ارزش داشت بدون گروی در خانه‏ام نگاه می‏داشتم و در آنها می‏کاویدم و از دانش‏هایش بهره می‏بردم. انس با این کتاب‏ها هر شهر و دیار دیگر را از یاد من برده و فکر زن و فرزند را از خاطرم زدوده بود. بیشترین بهره‏های این کتاب (معجم البلدان) و دیگر کتابها که تألیف کرده‏ام حاصل خوشه‏هایی است که از خرمن دانش این گنجینه‏ها چیده‏ام.

این شیوه‏ی استفاده‏ی یاقوت از کتابخانه‏های موقوفه‏ی مرو در حدود هشت قرن پیش که درست با مقررات و نحوه‏ی کتابداری پیشرفته‏ترین کتابخانه‏های دانشگاهی در جهان امروز هماهنگی داشته، سندی است.

افتخارآمیز از موقوفاتی که منافع معنوی آن متوجه محققان و دانش پژوهان شده است. تأثیر معنوی این نهادهای وقفی و عام‏المنفعه در همان روزگاران چندان عمیق بوده است.

که همین یاقوت محروم از مزایای مادی که عمری را به آوارگی در سر کار علم و کسب معنویت سپری ساخت، پس از فرار از دم تیغ مغولان و آنگاه که به حوزه‏ی عراق بازگشت نقد عمر و حاصل حیات معنوی خود را که مشتی کتاب از مصنفات خود و یا آثار علمی دیگران بود همه را بر کتابخانه‏ی مسجد زیدی بغداد وقف کرد و در اختیار ابن‏الاثیر مؤلف تاریخ معروف به کامل التواریخ قرارداد تا او این کتابهای موقوفه را به آن کتابخانه حمل کند 19)

این بود گزارشی اندک از موقوفات بسیار که از اغاز طلوع اسلام تا زمان‏های واپسین از سوی واقفان این مراکز دانش و آموزش برای بهره‏گیری‏های علمی در اختیار دانشجویان و دانشمندان قرار گرفته است.

اما یادآوری این نکته ضروری می‏نماید که این نخبه‏ی اموال ناب و پاک با آن نیات نیکوکارانه در موارد بسیار چنانکه شاید یا طبق اهداف انسان دوستانه‏ی این بانیان خیر مورد استفاده قرار نگرفته یا به مرور ایام در معرض تصاحب، تجاوز، غصب و مصادره یا سوء استفاده‏ی سودجویان واقع شده است.

چه بسیار از مهاجمان و سلطه جویان و دست یافتگان به مسند قدرت که به دور از انصاف و مراعات عرف مردمی و احکام شرع نام نیک واقفان را ضایع کرده‏اند، غافل از آنکه رسالت تاریخ به گونه‏ای است که به هر روی از صالح و طالح در نمی‏گذرد و سپیدنامه و سیاه‏نامه‏ی نیکنامان و نااهلان را چنان که هست برای عبرت آیندگان از خود به یادگار می‏نهد.

از آن هنگامه‏ی وااسفا که دنیای غرب مسیحی خفته در قرون وسطی از خواب بیخبری سر برداشت و کاروان فرهنگ و تمدن پویای اسلامی از پیشروی بازایستاد.

این ما ترک معنوی مسلمانان در موارد بسیار میراث مغرب زمینیانی گشت که آنچه را جامعه‏ی اسلامی وانهاد، برداشت، و رسید به آنجا که رسید. توجه به نیت وقف و منافع موقوفات از آن جمله است .

که به رغم بی‏سابقه و بی‏پیشینه بودن در آیین غربیان، مراکز موقوفه در جای جای جهان غرب جوششی روز افزون یافته و در خدمت به مراکز آموزشی و تحقیقاتی و تأسیس کتابخانه‏ها و دانشگاهها و کارخانه‏ها و پژوهشگاهها و مؤسسات انتشاراتی کارگر افتاده است.

واژگونه‏اش بایر و بی‏بهره ماندن بسیاری از اراضی و اماکن مستغلات موقوفه‏ای است که در مشرق زمین و در قلمرو اسلام در حکم اموال بی‏صاحب غالبا از حیز انتفاع افتاده است و این زبان حال حافظ ابراهیم (م 1932 م) شاعر مصری است در این اشعار ظنرآمیز:

انکر الوقف شرعهم فلهذا
کل ربع بأرضهم معمور
لیس - فیها مستنقع او جدار
قد تداعی او مسکن مهجور
کل شبر فیها علیه بناء
مشمخر او روضة او غدیر
نضروا الصخر فی رؤوس الرواسی
و لدینا فی موظن الخصب بور
قد وقفنا عند القدیم و ساروا
حیث تسوی الی الکمال البدور 20)


اوج شکوه نیکوکاری واقفان اموال موقوفه و بهره‏گیری از آن در بنیان و نگاهداشت نهادهای دانش و آموزش، درخشش دور اندیشی مرد بزرگ و نامدار ایرانی خواجه نصیرالدین طوسی (م 672 ه ق) و خواجه رشید الدین فضل الله همدانی (م 718 ه ق) است.

که تاتار بیگانه از فرهنگ و تمدن را وامدار دانش و درایت خویش ساخته، در صدر وزیران عصر مغول و ایلخانان خوش درخشیدند و در آن سیاه روزگار تاریخ سیاسی اجتماعی ایران برای احیای میراث معنوی این مرز و بوم مردانه بپا خاستند و سر رشته‏ی گسسته‏ی دانش و معرفت را با سر انگشت تدبیر از نو به هم پیوستند

. خواجه نصیر الدین طوسی با وقف کتابهای پراکنده در حمله و یورش تاتار که در مراغه گرد آورد کتابخانه‏ی موقوفه‏ی چهارصد هزار مجلدی برای بقیة السیف دانشمندان تدارک دید و رصدخانه‏ی بزرگ پایتخت ایلخانان را بنیان نهاد. خواجه رشید الدین فضل الله همدانی نیز با بنایی بی‏نظیر به نام نامی ربع رشیدی اساس دانشگاهی بی‏مانند.

و جهانی را استوار ساخت که صورت موقوفات بی‏سابقه‏ی آن در مجموعه‏ی بزرگ »موقوفات ربع رشیدی« اوراقی است زرین از دفتر ایام خدمات انسانی وزیری وزین و خردگرا و بلند همت که هنوز که هنوز است .

جهان پیشرفته‏ی غرب منادی مدنیت با آن همه سرمایه‏های مادی و معنوی که در سرکار دانش از خود مایه گذاشته در برابر عظمت این مجموعه‏ی بزرگ دانشگاهی و موقوفات خرد و کلان آن در شگفت مانده است 21)
 

پی نوشت ها:

1-استاد دانشگاه تهران، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی
2-بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحیح،قاهره 1352 ه ق / 1931 م، ج 2، صص 89،30.
3-فیاض، عبدالله، تاریخ التربیة عند الأمامیة و اسلافهم، بغداد، 1392 ه ق / 1972 م، ص 124.
4-عالمزاده، هادی، مقاله‏ی »نخستین موقوفه در اسلام«، مجله‏ی میراث جاویدان، ش 3، پاییز 1372، صص 45 -44.
5-ابن‏خلدون، مقدمه، ترجمه و تدوین گنابادی، تهران، ترجمه و نشر کتاب، 1359 ش، ج 2، صص 1146،881.
6-بیهقی، ابوالحسن،تاریخ بیهق، تهران، فروغی، 1308 ش، ص 158.
7-کسایی، نورالله، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی اجتماعی آن، تهران، امیر کبیر، 1374 ش، ص 75.
8-بیهقی، همان، ص 172.
9-*زیرنویس=صریقینی، ابواسحاق، منتخب السیاق، تحقیق محمد کاظم محمودی، قم، 1403 ه ق/ 1362 ه ش، صص 133 -132، فارسی عبد الغافر، السیاق، ذیل بر تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری، به اهتمام ریچارد فرای، افست 1965 م، ص 83.
10-ابن خلکان، و فیات الاعیان، تصحیح احسان عباس، قم 1364، چ 1، ص 203.
11-همو، همانجا، ج 3، صص 167 -168.
12-کسایی، نورالله، مقاله‏ی »ابن‏حبان بستی، تحصیلات، سفرها، آثار علمی و خدمات آموزشی«، مجله‏ی تحقیقات اسلامی، س 10، ش 1 و 1374، 2 ه ش، یادنامه‏ی دکتر عباس زریاب، صص 81 -69.
13-غنیمه، عبدالرحیم، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ترجمه‏ی نورالله کسائی، دانشگاه تهران، 1377 ه ش، ص 92.
14-کورکیس عواد، خزائن الکتب القدیمه فی العراق، بیروت، 1406 ه ق / 1986 م، صص 145 -140.
15-همو، همانجا، صص 235 - 231.
16-همو، همانجا، صص 178 -177.
17-ابو فوطی بغدادی، الحوادث الجامعة بغداد، بی‏تا، ص 350.
18-کسائی، نورالله، مقاله‏ی »عضد الدوله دیلمی و بیمارستان عضدی بغداد«، مجموعه‏ی مقالات کنگره‏ی بین لمللی تاریخ پزشکی، مؤسسه‏ی توسعه‏ی دانش و آموزش، صص 414 -397.
19-کسائی، نورالله، مقاله‏ی »گزارش یاقوت از کتابخانه‏های مرو«، مجموعه‏ی ارج‏نامه‏ی ایرج، تهران، توس، 1377 ه ش، ج 2، صص 423 -415.
20-محمدی ملایری، محمد، درس اللغة و الادب، بیروت 1959 م/ 1338 ه ش، ج 2، ص 51 -49.
21-نک: وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، 1356 ه ش، و نور الله کسائی مقاله‏ی »سرگذشت دانش و دانشمندان در حمله‏ی مغول«، فصل نامه‏ی پژوهش، ش 4، بهار 1376، صص 315 -314.

منبع:
میراث جاویدان

نویسنده: نورالله کسائی
* این مقاله در تاریخ 1402/7/16 بروز رسانی شده است.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط