قرآن را به روی چه می‌نوشتند؟

نویسندگان وحی، آیات قرآن را بر روی هرچه می‌توانستند می‌نوشتند. اما حال دقیق‌تر ببینیم كه این ابزار نوشتن یا چنانكه مرسوم است این نوشت افزارها چه بود؟
شنبه، 10 مهر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
قرآن را به روی چه می‌نوشتند؟
 قرآن را به روی چه می‌نوشتند؟

 

نویسنده: محمود رامیار




 
نویسندگان وحی، آیات قرآن را بر روی هرچه می‌توانستند می‌نوشتند. اما حال دقیق‌تر ببینیم كه این ابزار نوشتن یا چنانكه مرسوم است این نوشت افزارها چه بود؟
نخستین منبعی كه در این مورد، مثل همه‌ی موارد دیگر، می‌تواند ما را بهتر راهنمایی كند خود قرآن مجید است. با توسل بدین منبع آگاهی‌های زیادی می‌یابیم. از جمله، این نوشت‌افزارهاست كه در قران مجید آمده است: (1)
1) اقلام، مفردش قلم به معنی خامه‌ی تراشیده كه چهار مورد در قرآن مجید آمده است از جمله 3: 44.
2) حریر كه گاهی برای نوشتن به جای كاغذ بعدها به كار می‌رفته است 22: 23.
3) دِهان جمع دهن به معنی ادیم یا پوست و چرم قرمز 55: 37.
4) رَقّ، پوست رقیق و نازكی كه بر آن می‌نوشتند 52: 3.
5) سِجل به معنی پیمان نامه، نامه 21: 104.
6) صُحُف جمع صحیفه كه هشت بار در قرآن آمده 20: 133.
7) قِرْطاس، كاغذ6: 7، جمعش قراطیس 6: 91.
8) كتاب كه فراوان آمده است.
9) مِداد به معنی مركبی كه در نوشتن به كار می‌رود 18: 109.
سیری در اخبار و تواریخ، نوشت افزار زمان پیامبر را بیشتر از این نشان می‌دهد. شوالی (2)‌ با مراجعه به منابع اسلامی، صورت مفصلی بدست آورده كه بررسی بیشتر، چند قلم بر آن می‌افزاید. این صورت نوشت افزارهای مختلفی را كه مورد استفاده‌ی كاتبان وحی قرار می‌گرفته، نشان می‌دهد:
1) رِقاع جمع رقعه: از پوست، برگ یا كاغذ.
2) لِخَاف جمع لَخْفه: صفحه‌های نازك و سپید سنگ.
3) عُسُب جمع عسیب، چوب بی‌برگ و پهن درخت خرما.
4) اكتاف جمع كتف، استخوان شانه‌ی گوسفند یا شتر كه صیقلی می‌كردند آن را.
5) اضلاع جمع ضلع یعنی دنده. استخوان‌های صاف دنده‌های حیوانات.
6) أدیم یا قِطع ادیم، تكه‌های چرم و پوست دبّاغی شده.
7) أقْتاب جمع قَتب، چوب‌هایی بود كه بر پشت شتر می نهادند.
8) قراطیس جمع قِرطاس به معنی كاغذ.
9) حریر، پارچه ابریشمی كه گاهی بعدها برای نوشتن به كار می‌رفته است.
10) لوح جمعش الواح، صفحه‌ی پهنی از چوب یا استخوان یا غیر از آن، كه بر آن می‌نوشتند.
11) قَضیم: صحیفة بیضاء، پوست سپیدرنگ.
اینها وسایلی بود كه آن روزها به كار برده می‌شد (3) و برای نوشتن آیات قرآن هم اصحاب از همین وسایل استفاده می‌كردند. در این مورد راهنمایی دیگری نیز داریم و آن چیزهایی است كه درباره‌ی نامه‌های پیامبر باز گفته‌اند. بررسی اجمالی در این نامه‌ها، نشان می‌دهد كه بیشتر آنها از چرم دباغی شده و پوست نازك شده‌ی حیوانات است. حتی در موقع هجرت، در وسط بیابان، سراقه بن مالك امان نامه‌ای می‌خواست كه پیامبر فرمود ابوبكر آن را نوشت. این نامه بر روی ادیم، چرم یا پوست بوده است. (4) پیش از هجرت نامه‌ای به «داریّین» داده شد، آن هم در چرم نازك دبّاغی شده بود. (5) در اواخر عمر حضرت، وقتی پیامبراكرم به تبوك سید (8هـ) مالك بن احمر (یا احیمر) آمد اسلام آورد. درخواست كرد امان نامه‌ای هم بگیرد. نامه‌ای كه بدو دادند در تكه‌ای از چرم بود به پهنای چهار انگشت و به درازای یك وجب. (6) نامه به اكیدرو دومةالجندل در قَضیم (صفحه‌ی پوست سپیدرنگ) بود (7). از این نامه‌ها باز هم یاد شده است. (8) كه نشان می‌دهد بیشتر نامه‌ها بر پوست و چرم‌های دبّاغی شده بوده، و بعد در زمان صحابه آنها را بر «رَقّ» یعنی پوست‌های نازك و احیاناً پوست آهو می‌نوشته‌اند. این درست است كه بعضی از نوشته های قرآنی بر لوح و كتف و چوب بوده ولی انحصار بدینها نداشته است. كاغذ نیز در دسترس بوده و این بیشتر بستگی به كاتب وحی و دسترسی او به نوشت افزار داشته است و الا اعراب كاغذ را از قدیم می‌شناختند. آن هنگام كاغذ در هند ساخته می‌شد و از آنجا به یمن فرستاده می‌شد و توسط كاروان‌های تجارتی تابستانی و زمستانی از یمن به شام و از آنجا به روم می‌رفت. عربستان آن موقع واسطه‌ی تجارت جنوب و شمال بود. كالاهایی كه از جنوب ایران و هند و حتی چین می‌رسید توسط كاروان‌های تجارتی به شمال و شام منتقل شده و از آنجا به روم می‌رفت. متقابلاً كالاهای رومی نیز از شمال روانه‌ی جنوب می‌شد. مكه بخصوص پایگاه تجارتی مهمی در دل عربستان بود. كاروانها ناچار از توقفی در دره‌ی مكه بودند و به همین دلیل مكیّان خود تجارت پیشگان سرمایه داری بودند. می‌گویند كاروان ابوسفیان دو هزار شتر باركش داشته، یك چنین داد و ستدی ناچار حساب و كتاب می‌خواهد. نوشت افزار می‌خواهد. صرف نظر از این كه كاغذ كالای ترانزیتی بوده، برای مصرف محل هم مورد احتیاج بوده است. این است كه نمی‌توان گفت مردم كاغذ و قلم را نمی‌شناخته‌اند و یا جز استخوان شتر و سنگ تراشیده و چوب خرما نوشت افزاری نبود كه قرآن بر آن نوشته شود.
خود آیات قرآن نیز چنانكه گذشت بهترین شاهد مدعاست. یكی دو مورد را توضیح می‌دهیم تا روشن‌تر شود. در قرآن هشت بار كلمه‌ی «صُحُف» جمع صحیفه آمده، یكبار با صفت «مُنَشَّره» است،‌ یعنی صفحه‌های پهن كه اشاره به وحی است. می‌فرماید: «هر یك از مشركان دلش می‌خواهد كه صفحه‌ای پهن بدو داده شود.» (74: 52) یعنی به او وحی نازل شود. این نشانه‌ی آن است كه وحی در آن هنگام بر صفحات پهن نوشته می‌شده است.
این از آیات اولیه‌ی نزول است یعنی در همان یكی دو سال اولیه‌ی وحی این آیه نازل شده است.
جای دیگر به صراحت سخن از اوراق كتاب و تاه زدن صفحات به میان آمده و در هم پیچیده شدن آسمان به تاه شدن و پیچیدن نامه‌ها در نامه دانها تشبیه شده است (21: 104).
قرآن به زبان مردم عرب و برای فهم آن مردم نازل شده، آیا می‌تواند مثالی بزند كه دور از فهم آنها باشد؟
آیات فراوانی دلالت دارند كه نسخه برداری از كتاب و نوشت افزارها در زمان پیامبراكرم رواج داشته و در دسترس اعراب بوده است.
«إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌ (45: 29)
ما هرچه بكنید می‌نویسیم، یا نسخه‌ای از آن برمی‌داریم. این خطاب به مردم مكه است. صحبت از نوشتن و نسخه برداری و كتابت است. یا «حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَاباً نَقْرَؤُهُ (17: 93)
اینجا مشركان مكه می‌گویند ایمان نمی‌آوریم «تا كتابی بر ما فرستی كه بخوانیمش.» طوری سخن می‌گویند كه كاملاً مفهوم كتاب، یعنی مجموعه‌ی اوراق نوشته شده را می‌رساند. یهود بخصوص كتب مقدسه‌ی خود را در آن هنگام بر كاغذ می‌نوشتند. بهترین دلیل آیه‌ی قرآنی است كه فرمود: «و قراطیس تبدونها... (6: 91) بگو تورات را كه موسی آورد و در آن نور علم و هدایت خلق بود چه كسی برای او فرستاد، كه شما آیات آن را در اوراق كاغذ نوشته، بعضی را آشكار نموده و بسیاری را پنهان كرده‌اید...»
پس كتب یهود در روی كاغذ بوده و عرب با آنها آشنا بوده است. گذشته از آنها به هنگام رحلت رسول خدا خواهیم دید كه تعدادی مصاحف در دست صحابه بوده است و مصحف مجموعه‌ای است از كاغذ كه بر آن نوشته باشند. اضافه بر آن، در حدیثی عایشه مدعی است كه فرمان رَجْم و رضاع بر صحیفه‌ای بود در زیر تختخواب پیامبر كه آن را بزغاله‌ای (و یا مرغی) بخورد. این دعوی جز در مورد كاغذ پیش نمی‌آید. باز پیامبر به هنگام رحلت فرمود: برای من دوات و صحیفه‌ای بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم كه پس از من گمراه نشوید. (9) اینها همه حاكی از این است كه كاغذ در آن دوران رواج داشته و چنین نبوده كه آیات قرآنی یكسره بر چنان افزارهایی كه نام بردیم نگاشته شده باشد. احادیثی كه در این باره نقل شده بیشتر توجه به این نكته دارد كه كار جمع آوری زید بن ثابت را برساند، نه اینكه نوع نوشت افزارهای بكار رفته را بیان كند. بنابراین در این مورد دقت لازم در بیان مطلب به كار نرفته است. گذشته از اینكه در همان نكته‌ی كار زید هم خیلی دقیق نیست. به هر حال، كاغذ آن رواج را داشت كه در زمان ابوبكر و عثمان، دیگر مصاحف كاملاً بر آن نوشته شود و حدود سال 88 هجری بود كه یوسف بن عمرو مكی توانست نوعی كاغذ تهیه كند (10) كه رواج بیشتری یابد.
یكی دیگر از دلایل رواج كاغذ، وجود قلم نی و دوات بود كه به آن «مِخبره» می‌گفتند و در آن لیقه می‌گذاشتند تا مركب را صاف كند و حدیثی داریم كه پیامبر به كاتب دستور فرموده كه قلم را بالای گوش خود بگذارد. (11) زیرا قلم نی زیر دست و پا می‌شكست.

پی‌نوشت‌ها:

1.رك: فهارس القرآن از نویسنده، باب اثاث، چاپ 1342 تهران.
2.تاریخ قرآن از نولدكه: 2: 13ح2، در آستانه‌ی قرآن 28 و 29 ح18.
3.منابع: بخاری: احكام37، تفسیر سوره‌ی توبه 129، ترمذی: تفسیر نساء 17، احمد1: 355، 5: 185، 191، اتقان1: 203 و 207 نوع 18، ابن اثیر3: 68، واقدی 388، ابن خلدون 2: 136، مقدمتان 21، مقدمه‌ی تفسیر قرطبی، تفسیر نیشابوری 1:‌ 23، ابوالفداء 1: 212، فهرست ابن الندیم 24، یا 37، تفسیر طبری1: 20، تاریخ طبری1: 1806، ابن سعد2: 2/ 37، فضائل القرآن ابن كثیر17...
4.مجموعه‌ الوثائق السیاسیه ص12.
5.ایضاً نامه 43.
6.ایضاً نامه 174.
7.ایضاً نامه 190.
8.ایضاً نامه‌ 142 و 216 و 96-97، 77...
9.صحیفه‌ای بیاورید، در احمد3: 346، كتابی بیاورید در بخاری: علم39، جهاد 176، مسلم: وصیة 20-23، احمد1: 222...
10.وفیات الاسلاف شهاب مرجائی 337، از كتانی 2: 242.
11.كتانی2: 240-242.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما