نویسنده: فرجالله میرعرب
نکتهی ظریفی در روایات جمع قرآن وجود دارد و آن، طرح «وصایت» در جمع و صیانت از قرآن است. از این روایات پرشمار استفاده میشود که غیر از «وصی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)» از جمع دقیق و سالم قرآن ناتوان است. در کنار اینها روایات فراوان دیگری با الفاظ دیگر در منابع شیعه و سنی وجود دارد که در آنها تصریح شده، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) علی (علیهالسلام) را به جمع قرآن مکلف کردهاند که در ادامه خواهد آمد.
بر اساس جمع این دو دسته روایات، همانگونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ادارهی امت و رهبری آنان پس از خود وصی نصب کردند و مردم را سرگردان رها نکردند، در امر جمع و تألیف و صیانت از قرآن نیز وصی مشخص کردند.
موضوع چنان واضح و محکم است که امام باقر (علیهالسلام) جمع قرآن از جانب غیر «وصی» را نفی میکنند: «ما أحَدٌ مِن هذه الأُمة جَمعَ القرآنَ إلا وَصی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)»: (1) هیچ کس از این امت، قرآن را جمع نکرد؛ مگر وصی [حضرت] محمد (صلی الله علیه و آله و سلم).
ممکن است اشکال شود که شاید مقصود از جمع در روایت، اعم از جمع منظم و چینش خاص باشد؛ چنان که عدهای این جمع را به معنای جمع مبانی و معانی دانستهاند. (2) پاسخ مثبت است؛ حضرت، مبانی و معانی را هم جمع کرده؛ ولی از آنجا که قرآن مکتوب بر چوب و پوست و ... نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) موجود بوده و او میخواهد آن را جمع کنند، (3) این جمع در مرحلهی نخست، غیر از نظام دادن، چه چیز میتواند باشد؟ از سویی، ظاهر روایت و به ویژه اطلاق «جَمع القُرآنَ» بیانگر آن است که هر نوع جمعی که کمترین آن جمع ظاهری و تنظیم سورههاست، تکلیف وصی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. افزون بر موارد یاد شده، جمع روایات نیز کمک میکند بگوییم جمع تألیفی نیز مراد است.
بر همین مبنا کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به امیرمؤمنان (علیهالسلام) باید معنا شود: «و الذی بعثنی بالحق نبیا لئن لم تجمعه بإتقان لم یجمع أبدا»: (4) سوگند به آن کس که مرا به حق برانگیخت! اگر تو آن را محکم و متقن جمع نکنی، هرگز جمع نخواهد شد.
علی (علیهالسلام) که ناقل سخن است، خود در ادامه میفرماید: «فخصنی الله عزوجل بذلک من دون الصحابه». (5) پس جمع متقن و بدون اشکال، مختص حضرت امیر (علیهالسلام) است.
فرمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیهالسلام) نیز در همین راستاست؛ «إن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال لعلی: یا علی! القرآن خلف فراشی فی المصحف و الحریر و اقراطیس فخذوه و اجمعوه و لا تضیعوه کما ضیعت الیهود التوراة»: (6) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیهالسلام) فرمود: یا علی! قرآن در [مجموعهای از] مصحف، [نوشته شده بر] حریر و کاغذ، پشت رختخواب من است. آن را بگیرید و جمع کنید و آن را ضایع نکنید؛ چنان که یهود، تورات را ضایع کردند.
گزارش علی بن رباح نیز مؤید همین حقیقت است: «أن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) أمر علیا (علیهالسلام) بتألیف القرآن فألفه و کتبه»: (7) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) علی (علیهالسلام) را مأمور تألیف قرآن کرد و او قرآن را تألیف کرد و نوشت.
در روایاتی که وصی جمع بسته شده، مقصود جمع اصطلاحی نیست؛ بلکه جمع بین ظاهر و باطن و لفظ و معناست؛ یعنی اوصیا هم الفاظ و هم معانی را جمع کرده و نزد خود دارند و این جامعیت نزد کس دیگری نیست. امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «ما أجد من هذه الأمة من جمع القرآن الا الأوصیاء»: (8) کسی از این امت را نمییابم که قرآن را جمع کرده باشد؛ مگر اوصیا.
در بیان دیگر حضرت، توانایی غیراوصیا بر جمع همهی قرآن نفی شده است: «ما یستطیع أحد یقول جمع القرآن کله غیر الأوصیاء»: (9) غیر از اوصیا کسی توان ندارد که بگوید همهی قرآن را جمع کرده است.
بیان دیگر حضرت، روشنتر مراد از جمع در این دسته از روایات را نشان میدهد؛ «ما یستطیع أحد أن یدعی أنه جمع القرآن کله، ظاهره و باطنه، غیر الأوصیاء»: (10) کسی غیر از اوصیا نمیتواند ادعا کند همهی قرآن، ظاهر و باطنش را جمع کرده است.
دقت در این روایت نشان میدهد که «جمع» در آنها غیر از جمع مصطلح است و مقصود، دانستن و علم به همهی ابعاد قرآن، اعم از تفسیر و تأویل است؛ زیرا روشن است که همهی اوصیا در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور نداشتند تا کار جمع قرآن را انجام دهند.
در حدیث دیگر که حضرت، مصداق اوصیا را مشخص کردهاند، بهتر فهمیده میشود که مقصود، جمع اصطلاحی نیست و احتمال اخیر منظور است؛ «ما من أحد من الناس ادّعی أنه جمع القرآن کله کما أنزله الله إلا کذب و ما جمعه و حفظه کما أنزل الله إلا علی بن ابی طالب (علیهالسلام) و الائمه من بعده»: (11) کسی از مردم ادعای جمع همهی قرآن - چنان که خدا نازل کرده - نکرد؛ مگر آنکه دروغ گفت و جمع و حفظ نکرد - چنان که خدا نازل کرد - مگر علی بن ابی طالب (علیهالسلام) و امامان پس از او.
پینوشتها:
1. علی بن ابراهیم قمی؛ تفسیر القمی؛ ج 2، ص 451.
2. مولی محمدصالح مازندرانی؛ شرح اصول الکافی؛ ج 5، ص 312.
3. «یا علی القرآن خلف فراشی فی المصحف و الحریر و القراطیس ...» علی بن ابراهیم قمی؛ تفسیرالقمی؛ ج 2، ص 451.
4. صدوق؛ الخصال؛ ص 579، ح 1.
5. همان.
6. علی بن ابراهیم قمی؛ تفسیرالقمی؛ ج 2، ص 451.
7. ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب؛ ج 1، ص 320.
8. محمدبن حسن صفار؛ بصائر الدرجات؛ ص 214، ح 5.
9. همان، ص 213-214، ح 4.
10. همان، ص 213.
11. همان، ص 213، ح 2.
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول