نويسنده: اصغر طاهرزاده
اگر تقوا به عنوان مقصد اصلي زندگي، مورد غفلت قرار گيرد همه چيز وارونه ميشود. قرآن ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ (1) اين آيه ميفرمايد خداوند شما و گذشتگان را خلق فرمود و دستور به عبادت و بندگي داد تا متقي شويد، روشن ميکند كه مقصد خلقت تقوا و حاكم شدن حکم خدا بر تمام ابعاد انسان است. حال اگر در زندگي چنين رويکردي مورد نظر باشد، همهي دستورات دين جاي خود قرار ميگيرند و زن و مرد نيز از وظايفي که خداوند به عهده هر کدام قرار داده است، راضياند. اما وقتي از اين موضوع غفلت شود، زن و مرد رقيب همديگر قلمداد ميشوند، در اين حالت زن حس ميکند مرد براي او يک شئ مزاحم است که جلو فعاليتهاي او را ميگيرد، چون منِ او را کنترل ميکند، و مرد هم نسبت به زن چنين احساسي دارد. هر دو يکديگر را شيئ مزاحم ميدانند و چون نميتوانند از همديگر جدا شوند، سعي ميکنند به زعم خود مزاحمت آن ديگري را به حدّاقل برسانند و او را تابع خود کنند، چون حقّ در ميان نيست، من در ميان است، هر من موقعي دلش حال ميآيد که آن ديگري نوکرش باشد. از طرفي چون در نظام الهي به واقع هر کدام تواناييها و سرمايههايي دارند که ديگري ندارد و لذا به يکديگر نيازمنداند، بدون آن که از هم جدا شوند، همواره اين جنگ ادامه مييابد، چون به جهت همان امکاناتي که هر کدام دارند به راحتي يکي نميتواند ديگري را برده خود کند، و در نتيجه در اين جنگ هيچ کدام پيروز نميشوند و هر چند يکي از آنها به ظاهر پيروز شود، به وقتش آن ديگري انتقام خود را ميگيرد. و از آن طرف چون با حفظ منيت خود ميخواهند زندگي را ادامه دهند، هر کدام براي ديگري ارزشي قائل نيست و به چيزي غير از اين زندگي نظر دارد و آرامش را در بيرون از خانه جستجو ميکند، هر دو از صبح تا بعد از ظهر مشغول کار هستند، عصر هم آقا يک طور خود را در بيرون خانه مشغول ميکند، خانم هم تا آخر شب به بازار ميرود و عملاً به جاي آمدن به خانه، به خوابگاه ميآيند، اينها هيچ وقت نميتوانند با هم باشند. اميدشان به ناکجا آباد است «روم جايي که آن اين جا نباشد».
اگر مرد و زن امامشان را درست انتخاب نکردند زندگي برايشان مردابي ميشود که همديگر را فرو ميبرند و عملاً بدون آنکه بخواهند، در سراسر عمر بلاي جان هم ميباشند نه وسيله تعالي همديگر. آري! وقتي منيتها رشد کند انتظاري جز اين نبايد داشت. آنهايي که سعي ميکنند با به شغلرساندنِ زنان به زعم خود به آنان خدمت کنند و عملاً در مسائل اقتصادي به آنان ميدان دهند، بايد متوجه باشند با ضعف مردان و زنان همتاي مناسب خود را از دست ميدهند و وقتي توازن اقتصادي به نفع زنان تغيير کرد عملاً تناسب مرد و زن بههم ميخورد و اين شروع سقوط خانواده است.
خداوند ميفرمايد: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً»؛ (2) آدميان را کرامت داديم پس خود را با رشد منيت کوچک نکنيد. دنيا دني و پائين است و حفظ کرامت خدادادي به اين است که انسان خود را در حدّ دنيا پائين نياورد. در جايي که بندگي خدا در ميان نيست انسان خود را در حدّ دنيا و نان و آب و پول پائين ميآورد و لذا به جاي نفي منيت در مقابل خدا، منيتها رشد ميکند و در چنين شرايطي هيچ کس با هيچ کس نميسازد، حتي دو همسر در يک خانه. در آيهي بعد ميفرمايد آدمها روزي را به ياد آوريد که شما را با امامتان ميخوانند و شما جذب مقصدي ميشويد که براي خود انتخاب کردهايد، در آن صورت اگر با پيدا کردن امامي قابل پذيرش، ابعاد راست و مبارک خود را رشد داده باشيد حاصل حيات شما و برآيند زندگي شما همواره با يمن و مبارکي و راستي همراه است، چون جنبههاي متعالي و مبارک خود را با خود به صحنه قيامت آوردهايد، در آنجا به ابديتي با برکت دست مييابيد، بدون آنکه احساس کنيد مورد ظلم قرار گرفتهايد. سپس ميفرمايد: «وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَهي أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلاً»؛ (3) هرکس در اين دنيا کور بود و امامي که او را هدايت کند انتخاب نکرد در آن دنيا نيز کور است و راه سير به سوي سعادت را نميشناسد و گمراهياش صدها برابرِ گمراهي در دنيا است. چون الگوهايي که براي رسيدن به مقصد انتخاب کرده است او را به رشد منيت و پيروي از نفس امّاره دعوت کردند. خانم «سيموندوبُوار» همسر ژانپلسارتر در مصاحبهي خود با نشريه «ابزرواتور» ميگويد:
«به عنوان اولين کار، زنان بايد خارج از خانه کار کنند. در گام دوم در صورت امکان بايد از ازدواج خودداري کنند، مسئله دوم شغل براي زنان است که به آنها اجازه ميدهد در صورت نياز از همسر خود جدا شوند. با داشتن شغل آنان ميتوانند خرج خود و فرزندانشان را تأمين کنند... به خوبي ميدانم کار در جامعه امروزي نه تنها رهايي بخش نيست، بلکه انسان را با خود بيگانه ميکند. امّا در نهايت زنان بايد ميان يکي از اين دو از خود بيگانگي را انتخاب کنند، خانهداري، يا اشتغال در بيرون خانه». (4)
بنده بدون هر شرحي عزيزان را به تأمل در سخنان اين خانم دعوت ميکنم تا معلوم شود چه چيزي را ميخواهند از زنان ما بگيرند و چه چيزي را به جاي آن پيشنهاد ميکنند، آيا اين نوع پيشنهادها مبارزه با مردسالاري و احياء حقوق زنان است؟
پينوشتها:
1. سوره بقره، آيه 21.
2. سوره اسراء، آيه 70.
3. سوره اسراء، آيه 72.
4. نشريه «نوول ابزرواتور» آغاز سال 1972.
طاهرزاده، اصغر، (1388) زن آنگونه که بايد باشد، اصفهان: لُبالميزان، چاپ اول