جمهوري سوسياليستي خلق آلباني (به ترکي عثماني ارناؤط يا آرناؤو [لق] و به عربي بلاد الأرناؤوط)، از کشورهاي حوزهي بالکان، واقع در غرب اين شبه جزيره، بر ساحل شرقي درياي آدرياتيک، که از شمال و مشرق به يوگسلاوي و از جنوب و جنوب غربي به يونان محدود است. (لفظ ارناؤط يا آرناؤد ضمناً به هر يک از سکنهي جمهوري آلباني و نواحي کوهستاني اطراف آن نيز اطلاق ميشود). مساحت اين کشور 28748 کيلومترمربع، پايتخت آن تيرانا، و جمعيت آن بنا بر سرشماري رسمي ژانويهي 1979 م/دي 1356ش، 2.591.000 نفر بوده است. مردم اين کشور به زبان آلبانيايي، که نوع خاصي از زبانهاي هند و اروپايي است، تکلم ميکنند.
اين سرزمين از اوائل قرن 15 ميلادي/9 هجري تدريجاً به تصرف ترکهاي عثماني درآمد؛ و از سال 1466 م/870ق رسماً به عنوان يکي از سنجاقها (يا ايالات) امپراتوري شناخته شد. دين اسلام توسط ترکهاي عثماني به اين سرزمين راه يافت، و تدريجاً اکثريت مردم اين سرزمين به اين دين درآمدند. سلطهي عثماني بر اين سرزمين تا سال 1912م/1330ق باقي بود؛ در سال 1913/1331ق براي مدت کوتاهي تحت اشغال و سلطهي صربها درآمد؛ در سال 1917/1336ق استقلال يافت؛ اين استقلال در سال 1920م/1299ش با ورود اين کشور به جامعهي ملل و طي معاهدهاي که با ايتاليا (آخرين اشغال کنندهي اين کشور) منعقد کرد، تثبيت گرديد. حکومت آن از 1925 تا 1928 م/1304 تا 1307ش جمهوري بود؛ از 1928 م/1307ش تحت حکومت احمد بيگ زوغو يا زوغوي اول به رژيم سلطنتي تبديل گرديد. در سال 1944 م/1323ش قدرت به دست انورخوجه افتاد؛ وي از ژانويهي 1946/دي 1325ش رژيم آلباني را به جمهوري (کمونيستي) خلق تبديل کرد؛ در سال 1955 م/1334ش به پيمان ورشو پيوست؛ و در سال 1968 م/1347ش از اين پيمان خارج شد. در سال 1970 م/1349ش معاهدهي جديدي با چين کمونيست منعقد ساخت، ولي روابط اين کشور با چين کمونيست نيز طي سالهاي بعد مختل گرديد. انورخوجه در آوريل 1985 م/ فروردين 1364ش چشم از جهان فرو بست.
حدود 70 درصد کل جمعيت اين کشور را مسلمانان (عمدتاً از اهل تسنن) و 30 درصد بقيه را مسيحيان تشکيل ميدهند. مسيحيان اين کشور اکثراً مسلمانان آلباني را به عنوان ترک (عثماني) ميشناسند. مسلمانان آلباني اگرچه در سراسر اين کشور پراکندهاند، ولي عمدتاً در بخش مرکزي آلباني متمرکزند. بنا بر سالنامهي 1895 م/1313ق عثماني، در اين سال در ايالت يانيا [يا ايوني يا يونيا، شامل اپيروس و آلباني در جنوب رود دول] 223.885 نفر مسلمان. 118.023 نفر يوناني، 129.517 نفر ارتدوکس آلبانيايي، 3517 نفر يهودي و 39 نفر کاتوليک زندگي ميکردهاند. بنابر آمار ايتاليائي سال 1942 م/1321ش، از کل جمعيت 1.128.143 نفري اين کشور در اين سال، 779.417 نفر مسلمان، 232.320 نفر ارتدوکس و 116.259 نفر کاتوليک بودهاند.
دولت آلباني در سال 1967 م/1346ش تمام نهادها و مؤسسات اسلامي را تعطيل کرد. بنا بر مادهي 37 قانون اساسي سال 1976 م/1355ش آلباني هيچگونه ديني را به رسميت نميشناسد و از تبليغات الحادي حمايت ميکند، و بنا بر مادهي 65 اين قانون نيز «تشکيل هرگونه سازمان و تشکيلات با ماهيت فاشيستي، ضد دمکراتيک، ديني و مذهبي، و يا ضد سوسياليستي ممنوع است». امروزه، اگرچه برخي سنن اسلامي کماکان در ميان مسلمانان آلباني معمول و متداول است، ولي هيچگونه مراسم و آئين رسمي ديني (اسلامي) در اين کشور اجرا نميشود؛ تمام مساجد و بناهاي ديني و مذهبي قديمي اين کشور در حال حاضر تعطيلاند و صرفاً به عنوان مراکز و مواريث فرهنگي تلقي ميشوند. در ميان مسلمانان اين کشور اقليت نيرومندي از فرقهي شيعهي بکتاشيه زندگي ميکنند. اين فرقه در عصر حکومت محمدعلي پاشا، که خود عضو فرقهي بکتاشيه از اوائل قرن، و پس از آن که در ترکيه ممنوع الفعاليت و تعطيل شدند، به اين کشور انتقال يافتند. عدهي افراد اين فرقه در عهد حکومت سلطان زوگ (يا همان زوغوي اول) در اين کشور، تخميناً به حدود 200.000 نفر ميرسيده است. مراکز بکتاشيه در آن ايام عبارت بودند از تيران، آقچه حصار (مرکز قديمي بکتاشيه)، برات و کوههاي تومور و پايتخت آلباني. در سالهاي گذشته تيرانا، پايتخت آلباني مقر جهاني فرقهي شيعهي بکتاشيه بوده است. جامعهاي که بکتاشيه از سال 1919م/1298ش براي خود تشکيل داده بودند، در سال 1945م/1324ش، و با روي کار آمدن رژيم کمونيستي در اين کشور از ميان رفت.
بخش مهمي از بکتاشيه آلباني را شيعهي اماميه تشکيل ميدادهاند. سهم معتنابهي از ادبيات اين کشور را ادبيات ديني شيعه تشکيل ميداده است. نعيم بک (1846-1900م/1262-1318ق) دارد، و نيز دوست وي، شمس الدين سامي بک (1850-1904م/1266-1322ق) که صاحب تأليفات فراواني است، از جملهي شعرا و ادباي مسلمان و شيعهي آلباني به شمار ميآيند.
کتابنامه:
The Europa Yearbook, 1983: A world survey. London, Europa publications Ltd., 1983, vo1. I, pp. 387-462; History of the Islamic people. Carl Brockelmann (Edi), London, R&K.P., 1982, p. 316; Atlas of world History, 2vo1., London, penguin Books, 1982, FF; An Encyclopedia of world history. wiliam L. Langer (Edi.), Boston The Ribersid Press, Cambridge, 1952, FF
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
اين سرزمين از اوائل قرن 15 ميلادي/9 هجري تدريجاً به تصرف ترکهاي عثماني درآمد؛ و از سال 1466 م/870ق رسماً به عنوان يکي از سنجاقها (يا ايالات) امپراتوري شناخته شد. دين اسلام توسط ترکهاي عثماني به اين سرزمين راه يافت، و تدريجاً اکثريت مردم اين سرزمين به اين دين درآمدند. سلطهي عثماني بر اين سرزمين تا سال 1912م/1330ق باقي بود؛ در سال 1913/1331ق براي مدت کوتاهي تحت اشغال و سلطهي صربها درآمد؛ در سال 1917/1336ق استقلال يافت؛ اين استقلال در سال 1920م/1299ش با ورود اين کشور به جامعهي ملل و طي معاهدهاي که با ايتاليا (آخرين اشغال کنندهي اين کشور) منعقد کرد، تثبيت گرديد. حکومت آن از 1925 تا 1928 م/1304 تا 1307ش جمهوري بود؛ از 1928 م/1307ش تحت حکومت احمد بيگ زوغو يا زوغوي اول به رژيم سلطنتي تبديل گرديد. در سال 1944 م/1323ش قدرت به دست انورخوجه افتاد؛ وي از ژانويهي 1946/دي 1325ش رژيم آلباني را به جمهوري (کمونيستي) خلق تبديل کرد؛ در سال 1955 م/1334ش به پيمان ورشو پيوست؛ و در سال 1968 م/1347ش از اين پيمان خارج شد. در سال 1970 م/1349ش معاهدهي جديدي با چين کمونيست منعقد ساخت، ولي روابط اين کشور با چين کمونيست نيز طي سالهاي بعد مختل گرديد. انورخوجه در آوريل 1985 م/ فروردين 1364ش چشم از جهان فرو بست.
حدود 70 درصد کل جمعيت اين کشور را مسلمانان (عمدتاً از اهل تسنن) و 30 درصد بقيه را مسيحيان تشکيل ميدهند. مسيحيان اين کشور اکثراً مسلمانان آلباني را به عنوان ترک (عثماني) ميشناسند. مسلمانان آلباني اگرچه در سراسر اين کشور پراکندهاند، ولي عمدتاً در بخش مرکزي آلباني متمرکزند. بنا بر سالنامهي 1895 م/1313ق عثماني، در اين سال در ايالت يانيا [يا ايوني يا يونيا، شامل اپيروس و آلباني در جنوب رود دول] 223.885 نفر مسلمان. 118.023 نفر يوناني، 129.517 نفر ارتدوکس آلبانيايي، 3517 نفر يهودي و 39 نفر کاتوليک زندگي ميکردهاند. بنابر آمار ايتاليائي سال 1942 م/1321ش، از کل جمعيت 1.128.143 نفري اين کشور در اين سال، 779.417 نفر مسلمان، 232.320 نفر ارتدوکس و 116.259 نفر کاتوليک بودهاند.
دولت آلباني در سال 1967 م/1346ش تمام نهادها و مؤسسات اسلامي را تعطيل کرد. بنا بر مادهي 37 قانون اساسي سال 1976 م/1355ش آلباني هيچگونه ديني را به رسميت نميشناسد و از تبليغات الحادي حمايت ميکند، و بنا بر مادهي 65 اين قانون نيز «تشکيل هرگونه سازمان و تشکيلات با ماهيت فاشيستي، ضد دمکراتيک، ديني و مذهبي، و يا ضد سوسياليستي ممنوع است». امروزه، اگرچه برخي سنن اسلامي کماکان در ميان مسلمانان آلباني معمول و متداول است، ولي هيچگونه مراسم و آئين رسمي ديني (اسلامي) در اين کشور اجرا نميشود؛ تمام مساجد و بناهاي ديني و مذهبي قديمي اين کشور در حال حاضر تعطيلاند و صرفاً به عنوان مراکز و مواريث فرهنگي تلقي ميشوند. در ميان مسلمانان اين کشور اقليت نيرومندي از فرقهي شيعهي بکتاشيه زندگي ميکنند. اين فرقه در عصر حکومت محمدعلي پاشا، که خود عضو فرقهي بکتاشيه از اوائل قرن، و پس از آن که در ترکيه ممنوع الفعاليت و تعطيل شدند، به اين کشور انتقال يافتند. عدهي افراد اين فرقه در عهد حکومت سلطان زوگ (يا همان زوغوي اول) در اين کشور، تخميناً به حدود 200.000 نفر ميرسيده است. مراکز بکتاشيه در آن ايام عبارت بودند از تيران، آقچه حصار (مرکز قديمي بکتاشيه)، برات و کوههاي تومور و پايتخت آلباني. در سالهاي گذشته تيرانا، پايتخت آلباني مقر جهاني فرقهي شيعهي بکتاشيه بوده است. جامعهاي که بکتاشيه از سال 1919م/1298ش براي خود تشکيل داده بودند، در سال 1945م/1324ش، و با روي کار آمدن رژيم کمونيستي در اين کشور از ميان رفت.
بخش مهمي از بکتاشيه آلباني را شيعهي اماميه تشکيل ميدادهاند. سهم معتنابهي از ادبيات اين کشور را ادبيات ديني شيعه تشکيل ميداده است. نعيم بک (1846-1900م/1262-1318ق) دارد، و نيز دوست وي، شمس الدين سامي بک (1850-1904م/1266-1322ق) که صاحب تأليفات فراواني است، از جملهي شعرا و ادباي مسلمان و شيعهي آلباني به شمار ميآيند.
کتابنامه:
The Europa Yearbook, 1983: A world survey. London, Europa publications Ltd., 1983, vo1. I, pp. 387-462; History of the Islamic people. Carl Brockelmann (Edi), London, R&K.P., 1982, p. 316; Atlas of world History, 2vo1., London, penguin Books, 1982, FF; An Encyclopedia of world history. wiliam L. Langer (Edi.), Boston The Ribersid Press, Cambridge, 1952, FF
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول