از زباني سودمند استفاده کنيد .
زبان و نوع حرف زدن شما نه تنها منعکس کننده رفتارتان است بلکه روي آن تأثير نيز مي گذارد . بنابراين براي مثبت بودن در زندگي لازم است از عبارات و لغات مثبت استفاده کنيد .
کلمات صحيح را انتخاب کنيد .
از لغات و عباراتي که به طور طبيعي از آنها استفاده مي کنيد آگاه باشيد . اگر لازم باشد از ديگران سؤال کنيد که در صحبت کردن از چه اصطلاحاتي بيشتر استفاده مي کنيد . سپس لغاتي را که نشاني از بدبيني ، منفي بودن و يا حتي تمرکز روي مشکلات است ، پيدا کرده و هر گاه متوجه شديد هنگام صحبت کردن از آنها استفاده مي کنيد ، فوراً جمله خود را قطع کرده و عبارت خوش بينانه تري را جايگزين آن سازيد . بعد از چندين بار تکرار ، زماني که منفي صحبت مي کنيد به صورت خودکار گفته خود را اصلاح خواهيد کرد .
با خود صحبت کنيد .
اگر يک مشکل کاري داريد مثلاً جا به جايي شغلي ، و احساس نگراني و ترس مي کنيد مرتباً لغات و عبارات زير را با خود تکرار کنيد :
ـ من مي توانم مهارت هاي جديد را خوب ياد بگيرم و مسووليت هاي آن را قبول کنم .
ـ مي توانم نيازهاي گروه خود را يادداشت کرده و در همان زمان احتياجات خود را نيز بررسي کنم .
ـ اين موضوع را به فال نيک مي گيرم و براي خود ارزش قايل مي شوم .
در صحبت کردن خود تجديد نظر کنيد .
اگر هنگام حرف زدن از عبارات منفي و ضعيف استفاده مي کنيد آنها را با عبارات قدرتمندتر عوض کنيد . مثلاً به جاي اينکه بگوييد :"چه کار کنم ؟ "، بگوييد :" نهايت سعي خود را مي کنم " و ...
از لغت بايد اجتناب کنيد .
احتمالاً هرگاه بخواهيد کاري متفاوت از آن چه هميشه انجام مي داديد ، بکنيد ، از عباراتي مثل :" من بايد ... " ، " من نبايد ... " استفاده مي کنيد . اما استفاده از اين لغات مي تواند اين مفهوم را به شما تلقين کند که روش يا عملي را که تا به امروز انجام مي داديد اشتباه بوده و اين باعث مي شود که احساس بي انگيزگي کنيد .
بدانيد که عوض شدن سخن نيست اگر نياز به تغيير درخود مي بينيد از عباراتي مثل :" اگر ... پيشرفت مي کنم " ،" تمايل دارم ... " ، " مي خواهم که ... " ، و ... استفاده کنيد .
نکته : براي اينکه لغات مثبت را حفظ کنيد از دوستان خود بخواهيد همين که متوجه شدند شما از لغات منفي استفاده مي کنيد ، به شما تذکر دهند .
فهرستي از لغات مثبت تهيه کنيد و هر روز يک بار آنها را به کار ببريد تا زماني که اين لغات جزو لغات مورد استفاده شما شوند .
از عبارات مثبت استفاده کنيد .
عبارات مثبت عباراتي هستند که قسمت هاي خوب زندگي را در بردارند . مثل :" من خوشحال هستم " يا " مردم مرا دوست دارند ". عبارات مثبت ،باورهاي مثبت را در نيمه آگاه مغزتان ثبت کرده و به اين وسيله به شما کمک مي کنند به اهداف خود برسيد . براي بيان عبارات مثبت اول ببينيد هدف تان چيست ؟ آن را به طور خلاصه بيان کرده و سعي کنيد آن را به زمان حال بياوريد تا ضمير ناخودآگاه شما تشخيص دهد که درحال حاضر مي خواهيد عملي را انجام دهيد . بعد آن عبارت را با انرژي و مرتب تکرار کنيد تا اثربخش شود .
هدف تان يک زندگي خوب باشد .
هدف خود را مشخص کنيد ، مثلاً مي خواهيد زمان بيشتري را با خانواده بگذرانيد .
اين هدف مثبت را در چند لغت خلاصه کرده و دايم آن را با خود تکرار کنيد مي بينيد که خيلي زود اثر بخش مي شود .
در مورد باورهاي خود دوباره فکر کنيد .
باورها عقايد استواري هستند که از تجارب زندگي شما نتيجه گرفته شده اند . بهترين حالت اين است که در مورد خودتان و ديگران و دنياي اطراف خود مثبت فکرکنيد و بدترين حالت اين است که احساس ناتواني کنيد . باورهاي مفيد خود را شناسايي کنيد و ياد بگيريد آنهايي را که مفيد نيستند ،تغيير دهيد .
اگر از تجارب خود عاقلانه استفاده کنيد ،هيچ کاري اتلاف وقت نيست ." رودين "
باورهاي مثبت بسازيد .
باورهاي مورد استفاده خود را با هر چيزي که آن را تأييد مي کند تقويت کنيد . براي مثال باور شما اين است که : ديگران براي من ارزش قايل هستند " در طول يک هفته هرکس چيزي گفت يا کاري کرد که نشانه ي تأييد اين باور بود آن را يادداشت کنيد . دقت کنيد هرگاه کسي عقيده ي شما را مي پرسد يا از شما تعريف مي کند و يا به شما مي گويد که چه قدر مهم هستيد . تأييدي بر باور بالاست .هر احساس منفي راجع به بي ارزش بودن خود را دور بريزيد و به شواهد واقعي نظر بيندازيد .
نتايج مثبت را قبول کنيد .
هنگامي که با دوستي صحبت مي کنيد متوجه باشيد که او چه قدر از همراهي شما لذت مي برد و براي عقايدتان ارزش قايل است .در نظر گرفتن ديد مثبت ديگران راجع به شما باعث بالا رفتن خودباوري و اعتماد به نفس تان
مي شود .
نکاتي را که باورشما را اثبات مي کند ، جمع آوري کنيد .
1 ـ اگر مي خواهيد يک باور خود را مثل ديگران براي من ارزش قايلند " را به خود اثبات کنيد از دوستي بخواهيد تا به شما بگويد در چه مواردي شما را تحسين مي کند و يا براي ارزيابي کار خود از مديرتان بخواهيد تا ليستي از کارهاي ارزشمندي را که انجام داده ايد تهيه کند و به شما بدهد .همين طور از ديگران راجع به احساس با ارزش بودن خود سوال کنيد . مي بينيد که خيلي ها مثل شما احساس ناامني مي کنند ، اگر چه نظر مي آيد اعتماد به نفس دارند .آن گاه متوجه مي شويد که تنها نيستيد و احساس ناامني درخيلي ها وجود دارد .
باورهاي اصلي خود را مورد آزمايش قرار دهيد .مثلاً همين باور که " ديگران براي من ارزش قايل هستند " را مورد آزمايش قرار دهيد براي اين کار از ده نفر از دوستان خود بخواهيد کاري را براي تان انجام دهند ، مطمئناً اين ترس در شما به وجود مي آيد که شايد آنها روي شما را زمين انداخته و آن کار را انجام ندهند .اما اکثر مواقع نتيجه بهتر از آن چيزي است که انتظار داريد .اگر شش نفر از دوستان اين کار را براي تان انجام دادند شما بايد به اين نتيجه برسيد که ديگران براي شما ارزش قايلند و باور خود را تقويت کنيد .ولي اگر هر ده نفر جواب منفي به شما دادند حتماً بايد با کمک يک مشاور تغييراتي را در خود به وجود آوريد .
در يک نگاه
ـ توجه داشته باشيد هرگاه مردم به عقايد شما احترام مي گذارند خودباوري شما را تقويت مي کنند .
ـ پرسيدن عقايد ديگران راجع به شما باعث تقويت خودباوري تان مي شود .
ـ تجديد نظر کردن روي باورهاي اصلي خود ، اثر مثبتي روي رفتار شما مي گذارد .
منبع:مجله موفقيت (ش145)/خ
