زندگینامه آیت الله ملا حسینقلی همدانی (1)

در سال 1239 هـ . ق در روستای «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادی به این عالم خاکی قدم نهاد که در اثر شو و نما در خانواده‌ای که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌های عرفان و تهذیب نفس صعود کرد
شنبه، 27 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
زندگینامه آیت الله ملا حسینقلی همدانی (1)
زندگی نامه ی آیت الله ملاحسینقلی همدانی رحمت الله علیه(1)
 
 



 
در سال 1239 هـ . ق در روستای «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادی به این عالم خاکی قدم نهاد که در اثر شو و نما در خانواده‌ای که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌های عرفان و تهذیب نفس صعود کرد. او آن چنان با عشق و شور به سیر و سلوک معنوی پرداخت که عارفان حقیقت جو و سالکان طریق توحید از توشه‌های سلوک وی پیمانه‌ها پر کردند. تا آن که نام این الگوی زهد و عبادت و تقوا، و طلایه‌دار عرفان اسلامی، زینت بخش محفل ره‌پویان حقیقت طلب د صدسال اخیر گردید.

زادگاه مبارک

نسب آخوند همدانی به جابر بن عبدالله انصاری صحابی مشهور پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ می‌رسد. در کتاب «بزرگان و سخن سرایان همدان» آمده است: در زادگاه وی، شوَند درگزین جمع زیادی از نوادگان جابر زندگی می‌کنند. نزد آنان جامه‌ای از حضرت علی ـ علیه السلام ـ است. هرگاه مرض طاعون در آن منطقه و روستاهای اطراف پیدا می‌شده آن جامه را در آبی شستشو می‌دادند و به عنوان تبرک از آن آب می‌نوشیدند... کسانی که از آن آمی‌نوشیدند، به طاعون مبتلا نمی‌شدند. آن گاه که شاه عباس صفوی از این موضوع مطلع گردید، مقداری از این لباس را جهت تبرک از آنان گرفت. این جامه‌ای است که علی ـ علیه السلام ـ آن را به جابر، جدّ اعلای آخوند همدانی هدیه کرده است.[1]
آخوند همدانی فرزند رمضان علی چوپان بود که بعد به شغل پینه دوزی (کفاشی) روی آورد. در اوایل زندگی، رمضان علی از داشتن فرزند محروم بود. تا این که توفیق زیارت امام حسین ـ علیه السلام ـ برای او حاصل شد. رمضان علی در کنار بارگاه ملکوتی امام حسین ـ علیه السلام ـ نذر کرد که اگر خداوند متعال فرزند پسری به او عنایت کند، نامش را در زمره غلامان آن حضرت ثبت کند و او را برای ترویج مذهب جعفری تربیت کند. پس از مراجعت از کربلا، دعای او به هدف اجابت رسید و نذرش مقبول درگاه خداوندی قرار گرفت. خداوند متعال به او دو فرزند پسر عنایت کرد که اولی را حسینقلی (نوکر امام حسین ـ علیه السلام ـ) و فرزند دوم را کریم قلی (بنده خدا) نامید. رمضان علی علاقه شدیدی به روحانیت داشت. آرزویش این بود که فرزندانش از عالمان دین محسوب شوند.

تحصیل

آخوند ملا حسینقلی پس از گذراندن ایام کودکی در زادگاه خویش، دروس ابتدایی را نزد استادان آن منطقه فرا گرفت. سپس برای ادامة تحصیلات به تهران رفت. آخوند دروس سطح را در حوزة علمیه تهران آموخته و در مدرسة مروی، در درس آیت الله شیخ عبدالحسین طهرانی (شیخ العراقین) شرکت کرد. بعد از اقامت چند ساله در تهران، عشق و علاقه به حکمت و علوم عقلی او را به شهر سبزوار کشاند. او در مکتب فیلسوف بزرگ و پرآوازة ایرانی، ملاهادی سبزواری شرکت کرد و از خرمن پرفیض آن حکیم عارف بهره برد. استاد شهید مرتضی مطهری (ره) در این زمینه می‌گوید:
«بزرگترین حسنة حکیم سبزواری، مرحوم حکیم ربانی، عارف کامل الهی، فقیه نامدار، آخوند ملا حسینقلی همدانی در جزینی ـ قدس سره ـ است. ای مرد بزرگ و بزرگوار که فرنزد یک چوپان پاک سرشت بود، برای ادامة تحصیل از همدان به تهران آمد. جاذبة معنوی حکیم سبزواری او را به سبزوار کشانید.مدتی که تاریخ و مقداری را فعلاً نمی‌دانم، درحوزة آن حکیم شرکت کرد... .
اگر همه شاگردان حوزه حکیم سبزواری به حضور وی در حوزة او افتخار می‌کنند، حوزه حکیم به حضور چنین مردی مفتخر است.»[2]
آخوند ملا حسینقلی همدانی بعد از آن که از کوثر زلال معرفت و حکمت جرعه‌ها نوشید و از انفاس قدسی و رهنمودهای علمی و معنوی ملاهادی سبزواری ذخیره‌ها اندوخت، کوله راه سفر بست و برای ادامة تحصیلات راهی نجف گردید. آخوند همدانی در حوزة علمیة نجف به حلقة درس شیخ مرتضی انصاری (ره) پیوست. او سخنان استاد در درسهای فقه و اصول را به رشتة تحریر کشید. آخوند همدانی تا پایان زندگی آن استاد فرزانه، در درس او شرکت می‌کرد. او در مکتب شیخ انصاری به آن پایه از مقام فقهی رسید که او را از «اکابر فقهاء شیعه»[3] قلمداد کردند. آخوند همدانی بعد از ارتحال شیخ انصاری، به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت. برخی از شاگردانش مباحث فقهی وی را تقریر نموده‌اند.[4]

در وادی سیر و سلوک

آخوند ملا حسینقلی همدانی علاوه بر تحصیل فقه و اصول و علوم رایج حوزه، به تهذیب نفس و کسب کمالات معنوی پرداخت و در درس آقا سید علی شوشتری که بزرگترین مربی اخلاق و عرفان آن عصر بود، شرکت کرد.
ملاحسینقلی همدانی از همان جلسة اول، مورد عنایت ویژة استاد قرار گرفت و در زمرة شاگردان خصوصی آن بزرگوار محسوب شد. او طریقة آشنایی خویش را با آقا سید علی شوشتری چنین بیان کرده است:
«مدتی بود که درنجف اشرف به درس شیخ انصاری حاضر می‌شدیم، تا این که روزی متوجه شدم که شیخ همواره روزهای چهارشنبه به منزل آقا سید علی شوشتری می‌رود، من نیز روزی بدانجا رفتم و شیخ را دیدم که چون شاگردان نشسته و سید هم بر مسند استادی جای گرفته بود. با خود گفتم که من نیز باید همیشه به این درس حاضر شوم. چون برخاستم. سید رو به من کرد و گفت: اگر خواستی تو نیز بیا و از آن روز به بعد. پیوسته به حضورش شرفیات شده و بهره‌ها بردم.»[5]
در عظمت مکتب سید علی شوشتری، همین کافی است که شیخ انصاری با این که در علوم نقلی، استاد کل و نمونة عصر خویش بود و سید شوشتری یکی از شاگردان او در فقه و اصول بود، با این همه شیخ انصاری در درس اخلاق او شرکت می‌کرد.
آخوند همدانی در مکتب عرفان سید شوشتری، به مراتب عالی سیر و سلوک معنوی نائل شد. استاد به او علاقة ویژه‌ای داشت. علاقة استاد به او چنان بود که وقتی آخوند در مدرسة سلیمیه به مرض صعب العلاجی دچار می‌شود، صد تومان به پزشک حاذقی می‌دهد که او را درمان کند. در آن زمان ثروت کم‌تر کسی در نجف به صد تومان می‌رسید.[6]
آخوند همدانی با راهنمایی این استاد عارف، توانست بعد از رحلت شیخ انصاری، مشغول تربیت جانهای مشتاق و دلهای آماده شود.

استادان

آخوند همدانی دروس مقدماتی را نزد شیخ عبدالحسین طهرانی، حکمت را نزد حاج ملاهادی سبزواری، فقه و اصول را نزد شیخ مرتضی انصاری (ره) و اخلاق و سیر و سلوک عرفانی را نزد سید علی شوشتری فرا گرفت. اساتید دیگری نیز در رشد شخصیت آخوند همدانی تأثیر داشتند که می‌توان در ایران از سید محمد سلطان آبادی (ره) و در عراق، از صاحب جواهر، ملا علی رازی و میرزا محمد حسن شیرازی نام برد.

ایجاد مکتب تعلیم و تربیت

آخوند پس از رحلت شیخ انصاری، تصمیم جدی گرفته بود که تدریس خارج فقه و اصول را به صورت گسترده و همگانی آغاز کند و برای همین منظور به تنظیم و تکمیل تقریرات درس شیخ همت گماشت، امّا تدبیر الهی سرنوشت دیگری برای او رقم زده بود. زیرا در همان ایام، نامه‌ای از طرف استادش، سید علی شوشتری به او رسید که او را از تدریس فقه و اصول به صورت گسترده و همگانی بازداشت. استادش به او توصیه نمود که محور اصلی فعالیت‌هایش را بر ایجاد مکتب اخلاق و عرفان قرار دهد.[7] بر این اساس، آخوند ملا حسینقلی همدانی توصیة استاد را نصب العین قرار داد و تربیت نفوس مستعد را آغاز نمود. او با گرد آوردن عالمانی مجاهد و مؤمنان مخلص، مشغول تربیت و تهذیب اخلاق و ریاضت آنان گردید تا آنها را از تنگنای ظلمتکدة دنیا به فراخنای عالم قدس الهی بکشاند.
او توانست عارفان بزرگی را پرورش دهد که جزو افتخارات تشیع به شمار می‌آیند.
حوزة پر برکت عارف همدانی که حدود 30 سال دوام یافت، آن چنان پربار بود که امروزه بعد از گذشت یک قرن از رحلت آن عارف کامل، شاهد آثار و برکات معنوی مکتب تربیتی او هستیم. عارف بلند همت همدانی با این که بیشترین همت خویش را در زمینة تدریس معارف صرف نمود، ولی از آن جا که یکی از شاگردان ممتاز فقه و اصول درس شیخ انصاری (ره) بود، از پرداختن به فقه و اصول غفلت نورزید. او صبحگاهان به تدریس اخلاق و عرفان همت گماشته و سپس بر اساس تقریرات درس شیخ انصاری (ره)، به تدریس فقه و اصول می‌پرداخت.
محفل درس او حال و هوای دیگری داشت و فضای آن آکنده از عطر معنوی و روحانیت بود.
آن مربی عارف گاهی در اثنای درس از بیم آن که سخنان علمی و لذت تدریس او را از یاد یار و فیض حضور باز دارد و از مبدأ هستی غافل سازد، لحظاتی را به سکوت می‌گذرانید.[8]
به هنگام تدریس، شاگردانش آن چنان تحت تأثیر سخنان او قرارمی‌گرفتند که خویش را از یاد می‌بردند و ساعتها محو روحانیت کلام استاد می‌شدند. علامه طباطبایی (ره) نقل می‌کند:
«مرحوم آقا سید علی قاضی می‌فرمود: در ایام تشرفم به نجف اشرف، روزی در معبری فردی را دیدم که کنترل کافی بر خویش نداشت. از یکی پرسیدم: آیا این مرد اختلال فکر و حواس ارد؟ در پاسخ گفت: خیر، او هم اکنون از جلسة درس اخلاق آخوند ملا حسینقلی همدانی برخاسته است و این از خود بی‌خودی که در او مشاهده می‌شود، تأثیر کلام و تصرف روحی آن جناب است.»[9]

تربیت انسانهای صالح

آخوند همدانی در تربیت حقیقت جویان، توفیق کم نظیری داشت. سیصد تن از اولیاء الله در محضر انوار او تربیت شدند.[10]

پی نوشتها:

[1] . بزرگان و سخن سرایان همدان، ج 2، ص 67.
[2] . خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 604.
[3] . نقباء البشر، ص 674.
[4] . القضاء و الشهادات فی فقه الباقر، ص 66 و 67 و 102 و الذریعة، ج 4، ص 372؛ نقباء البشر، ج 4، ص 1326.
[5] . تاریخ حکماء و عرفاء متاخر برصدر المتالهین، ص 133.
[6] . نقباء البشر، ج 2، ص 676.
[7] . رساله لب اللباب، ص 157.
[8] . شجره طیبه، ص 6، مقلاات الحنفاء، ص 227.
[9] . کیهان اندیشه، ش 15، ص 45.
[10] . مهر تابان، ص 139.

منبع: www.andisheqom.com



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
چرا جنگ هشت ساله آغاز شد؟
چرا جنگ هشت ساله آغاز شد؟
اژه ای: انسان از جنایت صهیونیست‌ها و شهامت حزب‌الله لبنان متعجب می‌شود
play_arrow
اژه ای: انسان از جنایت صهیونیست‌ها و شهامت حزب‌الله لبنان متعجب می‌شود
بیش از هفتصد هزار آواره در لبنان وجود دارد
play_arrow
بیش از هفتصد هزار آواره در لبنان وجود دارد
حزب‌الله پیروز است
play_arrow
حزب‌الله پیروز است
پزشکیان: رژیم صهیونیستی و حامیانش، بزرگ‌ترین تروریست‌ها هستند
play_arrow
پزشکیان: رژیم صهیونیستی و حامیانش، بزرگ‌ترین تروریست‌ها هستند
قالیباف: رزمندۀ بسیجی، طی چهارماه آموزش، به یک افسر زرهی تبدیل شد
play_arrow
قالیباف: رزمندۀ بسیجی، طی چهارماه آموزش، به یک افسر زرهی تبدیل شد
رئیس دستگاه قضا: در دفاع مقدس همه اقشار مردم در صف اول جهاد حاضر شدند
play_arrow
رئیس دستگاه قضا: در دفاع مقدس همه اقشار مردم در صف اول جهاد حاضر شدند
عراقچی: شورای امنیت به تجاوزات اسرائیل در لبنان پاسخ دهد
play_arrow
عراقچی: شورای امنیت به تجاوزات اسرائیل در لبنان پاسخ دهد
سرلشکر سلامی: برای کنترل یک بحران همۀ زیرساخت‌ها از قبل باید فراهم شود
play_arrow
سرلشکر سلامی: برای کنترل یک بحران همۀ زیرساخت‌ها از قبل باید فراهم شود
فرودگاه بن‌گورین و خروج گسترده اشغالگران از فلسطین اشغالی
play_arrow
فرودگاه بن‌گورین و خروج گسترده اشغالگران از فلسطین اشغالی
استقبال و وداع با پیکر ۳۴ شهید گمنام دفاع مقدس
play_arrow
استقبال و وداع با پیکر ۳۴ شهید گمنام دفاع مقدس
اتحادیه اروپا: ما خواهان برقراری آتش‌بس میان لبنان و اسرائیل هستیم
play_arrow
اتحادیه اروپا: ما خواهان برقراری آتش‌بس میان لبنان و اسرائیل هستیم
ساختمان سازی در گوانژوی چین
play_arrow
ساختمان سازی در گوانژوی چین
پزشکیان: ما هیچ‌گاه به دنبال بمب هسته‌ای نخواهیم بود
play_arrow
پزشکیان: ما هیچ‌گاه به دنبال بمب هسته‌ای نخواهیم بود
گزارشی از عملیات جستجو در حادثه معدن طبس
play_arrow
گزارشی از عملیات جستجو در حادثه معدن طبس