نگاهی به سیر سلطه ی کلیسا در قرون وسطی(1)

در میان همه ادوار مسیحی، قرون وسطی بسیار دوره حساس، مهم و سرنوشت سازی در مسیحیت است چرا که این دوره با عملکرد متفاوت و اشتباه کلیسا و پاپ باعث رقم خوردن دوره ای شد که تغییرات زیادی در الاهیات و فرهنگ این دین ایجاد شد. آنچه در قرون وسطی از عملکرد پاپها رقم خورد موجب وضعیت کنونی غرب یعنی دین گریزی و دین زدگی مسیحیان شد. پاپها وقتی به قدرت رسیدند برای حفظ قدرت و سلطه خود دست به اشتباهات بزرگی را مرتکب شدند که به دین مسیحت خسارت بزرگی را وارد ساخت.
چهارشنبه، 21 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: عارفه گودرزوند
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به سیر سلطه ی کلیسا در قرون وسطی(1)
عملکرد کلیسا در قرون وسطی سرنوشت مسیحت را تغییر داد
چکیده
در میان همه ادوار مسیحی، قرون وسطی بسیار دوره حساس، مهم و سرنوشت سازی در مسیحیت است چرا که این دوره با عملکرد متفاوت و اشتباه کلیسا و پاپ باعث رقم خوردن دوره ای شد که تغییرات زیادی در الاهیات و فرهنگ دین مسیحیت ایجاد شد. آنچه در قرون وسطی از عملکرد پاپها رقم خورد موجب وضعیت کنونی غرب یعنی دین گریزی و دین زدگی مسیحیان شد. پاپ ها وقتی به قدرت رسیدند برای حفظ قدرت و سلطه خود اشتباهات بزرگی را مرتکب شدند که به دین مسیحت خسارت بزرگی وارد ساخت.

تعداد کلمات 1191 زمان تخمین مطالعه 6 دقیقه
 
نگاهی به سیر سلطه ی کلیسا در قرون وسطی(1)
نویسنده: عارفه گودرزوند(دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان)
غلبه قطعی و رسمیت دین مسیحیت
قرون وسطی از مهمترین ادوار در تحولات دیانت مسیح است، که از قرن چهارم با فرمان سال 313 کنستانتین امپراتور روم آغاز می شود. طبق این فرمان دین مسیحیت در کنار سایر ادیان در امپراتوری رم به رسمیت شناخته می شود و اجازه ی فعالیت رسمی پیدا می کند. چندی بعد در سال 380 جانشین کنستانتین یعنی تئودوسیوس دین مسیحی را دین قانونی امپراتوری روم معرفی کرد، بدین ترتیب با این عمل و همچنین با جمع آوری متون اناجیل و تصویب اعتقادنامه نیقیه درسال 325 که بعداً صورت تقدیس پیدا کرد در نزد اهل کلیسا اصل زوال ناپذیر شناخته شد، و به عنوان محک جدید برای مقابله با عقاید فِرَق جدای از کلیسای کاتولیک درآمد.
 اینان داعیه فرمانروایی بر امت عیسی را داشتند و حق الهی سلطنت مسیح را از آن خود می دانستند، که باید از طریق ایشان به امپراتوران برسد. در حقیقت با تأیید پاپ، سلطنت امپراتوران اروپا مشروعیت می یافت. در نیمه ی دوم قرون وسطی با ضعف ایمان مسیحیان، طبیعتاً از اقتدار معنوی پاپ ها کاسته شد و به جای آن اقتدار دنیوی و ظاهری آن ها افزایش یافت. با دوری از اقتدار معنوی و انحطاط مرجعیت دینی به تدریج بر دنیاداری و دنیاطلبی مسیحیان اروپا افزوده می شد.
اعتقاداتی که حول محور مسیح شکل گرفت که به نام Christology  نام گرفت به قرار زیرند:
الوهیت: Divinity خدا بودن مسیح
تثلیث: Trinity یک ذات و سه شخص
تجسد: incarnation
رستاخیز: Resurrection
دوطبیعتی بودن مسیح: God- Human

وضعیت پاپ  و کلیسا در قرون وسطی
مقابله با عقلانیت و علم
در باب علم ستیزی پاپ ها و کلیسا و خساراتی که به پیشرفت علم وارد شده است تاریخ دانان بسیار نوشته اند. نام آورترین پاپ ها نیز در آن دوره شیاطین را عامل بیماری می دانستند و درمان آن تنها از طریق طلسم امکان پذیر است. به خاطر همین کلیسا و پاپ از طریق طلسم نویسی درآمد سرشاری داشته اند. در طول قرون وطی علم شیمی که از جهان اسلام وارد اروپا شد توسط پاپها به عنوان یک علم شیطانی شناخته شد. در 1317 پاپ، شیمی را تحریم و تمام شیمی دانان را ملحد اعلام کرد. در 1292 راجر بیکن علیرغم آنکه خود تعصب مسیحی هم داشت اما به جرم تمایل به شرکت در مباحث علمی مدتی طولانی زندانی شد. پاپ اینوسنت هشتم طی صدور یک فرمان ادعا کرد که «طاعون و طوفان های وحشتناک نتیجه ای از اعمال زنان جادوگر است.»

آنان که بایستی بینوایان و فقرا را پدر باشند، بر غذاهای لذیذ حریص شده اند و از خواب نوشین تلذذ می جویند، عده بسیار معدودی، با منت فراوان، در سر نماز صبحگاهی و یا مراسم قداس حاضر می شوند. همه شان در شکمبارگی و باده خواری غرق شده اند.
گالیله نیز با نگارش کتاب« پیام ستارگان» خود را در کشمکش با کلیسا دید. به حکم کلیسا خورشید به دور زمین میگردد اما گالیله موافق این نظر بود که خورشید کانون جهان و زمین متحرک است. گالیله تحت فشار کلیسا تسلیم شد اما او نیز بی رحمانه مجازات شد تا اینکه در حبس خانگی جان سپرد.
اعتقاد به  اینکه آن طرف کره زمین نیز مردمانی زندگی می کنند نیز با شکنجه همراه بود. کشیش و کلیسا معتقد بودند که قبول حیات در آن سوی زمین به معنای اعتقاد به وجود جایی است که در آن انسانها وارونه راه می روند، درختان وارونه راه می رویند و برف و باران از پایین به بالا می بارد. حتی کلیسا براساس همین عقیده خود مبنی بر آباد نبودن ان سوی زمین، مشکلات بسیاری برای کریستف کلمب ایجاد کرد تا بدین وسیله از سفر اکتشافی او جلوگیری کند سفری که به کشف قاره امریکا منجر شد.

روی آوردن به مال دنیا و جمع آوری اموال و زمین
کلیسا به صورت های مختلف اموال، زمین ها و املاک گسترده ای به دست آورد و این اموال فراوان و نیز طریقه کسب آن باعث فساد لجام گسیخته دربار پاپ، کلیسا و کشیشان و شماس های آن شد. هر حرامی را می شد حلال کرد و از هر جرم، و حتی گناهی، می شد برائت حاصل کرد. کلیسا به طرق مختلف از مردم پول می گرفت. این امر باعث شد که مناصب سرقفلی داشته باشند، بدان معنا که هر کس به مقامی منصوب می شود، باید مبلغی را به مقام منصوب کننده پرداخت نماید. افزون بر این دست اندرکاران کلیسا خود را برتر و بالاتر از سایر مردم ، می شمردند. این امر باعث تحقیر مردم شده بود ، مردمی که حتی برای ارتباط با خدا نیز به کلیسا و کشیش نیاز داشتند.
در لایحه «دیت نورنبرگ» (1522م) علیه کلیسا جمع آوری و اقامه کرد،ادعا شده بود که کلیسا نیمی از ثروت و دارایی آلمان را تصاحب کرده است.تاریخ نویسان کاتولیک یک سوم دارایی آلمان و یا یک پنجم دارایی فرانسه را تعلق به کلیسا می دانند.
روحانیان غالباً از اقتدارشان استفاده می کردند تا مسیحیان را وادار سازند زمین ها و دارایی های خود را به هنگام مرگ برای کلیسا به ارث بگذارند. با بودجه های سلطنتی و اموال مردم،آیین تشریفات باشکوه پاپ و کلیسا برگزار می شد.فنجان ها و بشقاب هایی که در مراسم عبادی از آنها استفاده می شد از طلای خالص بودند،لباس رسمی کشیشان از ابریشم کمیاب بود و با مروارید و نخ های طلایی گلدوزی شده بود.

فساد اخلاقی
شدیدترین اتهام فساد اخلاق فردی روحانیون بود. اسقف تورچلو گفته است: «اخلاق روحانیون فاسد است، آنها برای عموم مایه دردسر و دل آزاری شده اند.» راهبان که از چهار دیواری دیرهایشان قدم بیرون نهادند، به ولگردی پرداختند، در میخانه ها به باده نوشی نشستند، و به دنبال عشق ورزی سرگردان دیارها شدند. راهبی از فرقه دومینیکیان، موسوم به جان برومیار، درباره فرایارهای هم مسلکش چنین می گوید: «آنان که بایستی بینوایان و فقرا را پدر باشند... بر غذاهای لذیذ حریص شده اند و از خواب نوشین تلذذ می جویند... عده بسیار معدودی، با منت فراوان، در سر نماز صبحگاهی و یا مراسم قداس حاضر می شوند... همه شان در شکمبارگی و باده خواری غرق شده اند.
اکثر کشیشان با زنان متعدد، رابطه داشتند و به تدریج قبح مفاسد اخلاقی در کلیسا از بین رفت. ماروزیا ، دختر یکی از سناتورهای روم هم خوابه یکی از پاپ ها شد و حاصل این معاشقه پسری بود که آن پسر هم به نوبه خود پاپ شد ، اما مادرش که از مردی دیگر نیز پسری آورده بود پسر اول خود را محبوس ساخت تا دومی بتواند به مقام پاپی برسد. اینوسنت هشتم که با فتوای خویش انگیزه نیرومندی برای ساحره ها ایجاد کرد، وی فرزندان نامشروعی داشت که علناً شناخته شده بودند و مراسم ازدواج آن ها را با شکوه و عظمت در واتیکان برگزار کرد. الکساندر ششم، حیله گر و اهل بورگیا  که با خرید مقامات کلیسایی به مقام رسید و از یکی از معشوقه های خود چهار فرزند داشت.
 
منبع
اروپا در قرون وسطی، اندرو لنگلی، ترجمه معصومه زارع.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.