این طور نیست که بگوییم فرمانده، خوب و مورد اعتماد باشد، بدنهى سپاه هر چه بود، بود. نباید وضعیت مثل خوانین و حکام سابق باشد که به کشور یا استان یا شهرى مىرفتند و بعد همهى امور آن شهر یا منطقه را به آن ها محول مىکردند و دیگر کارى به کار بدنهى مردم نداشتند. وضعیت در افواج نظامى نیز همین طور بود. یک فوج یا واحد نظامى را به دست یک نفر مىسپردند و دیگر کارى به کار او نداشتند و نمىپرسیدند که این فوج، چه چیزهایى نیاز دارد یا چگونه عمل مىکند یا چگونه اداره و تغذیه مىشود! خیر و شر این گونه واحدهاى نظامى، با یک نفر بود و از او مسؤولیت مىخواستند.
در ارتش اسلامى، اصلاً بحث این گونه نیست. هر چند فرمانده مسؤولیت هاى خیلى بالایى دارد، اما یکایک بدنه، براى مسؤولان نظام و کسانى که در کل بار سنگین مسؤولیت را بر دوش دارند، داراى مسؤولیتند. بنابراین، همهى بدنه بایستى داراى معرفت دینى باشد.
بیانات در دیدار مسئولان دفاتر نمایندگى ولىّفقیه در سپاه
1368/11/07
در ارتش اسلامى، اصلاً بحث این گونه نیست. هر چند فرمانده مسؤولیت هاى خیلى بالایى دارد، اما یکایک بدنه، براى مسؤولان نظام و کسانى که در کل بار سنگین مسؤولیت را بر دوش دارند، داراى مسؤولیتند. بنابراین، همهى بدنه بایستى داراى معرفت دینى باشد.
بیانات در دیدار مسئولان دفاتر نمایندگى ولىّفقیه در سپاه
1368/11/07