فانوس‌های روشن راه

خیلی هم بد نیست که آدم ها گاهی جلوی آینه بایستند و با خود حرف بزنند. البته با خودِ دیگرشان...
جمعه، 22 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فانوس‌های روشن راه
خیلی هم بد نیست که بعضی وقت‌ها جلوی آینه ‌می‌ایستم و درباره‌‌ی خودم با خودم حرف ‌می‌زنم. ‌می‌پرسید: چطور؟ الان ‌می‌گویم. روزهایی که خسته از مدرسه بر‌می‌گردم و حال و حوصله‌‌ی حرف زدن با کسی را ندارم ‌می‌روم جلوی آینه ‌می‌ایستم و با خودم حرف ‌می‌زنم؛ البته با یک خودِ دیگر. این خودِ دیگر که شبیه من است بیش تر سعی ‌می‌کند به حرف‌هایم گوش بدهد و درکم کند. از ویژگی‌هایش این است که وسط حرفم نمی‌پرد، سرزنشم نمی کند، هروقت بخواهم ‌می‌توانم ببینمش و این که رویم ‌می‌شود تمام حرف‌هایم را بهش بگویم؛ مثلاً این که در مدرسه چکار کردم و به دوستانم چه گفتم و چه رفتار اشتباهی انجام دادم یا برعکس. خودِ توی آینه اجازه ‌می‌دهد از خودم در حضور او انتقاد کنم و ایراد بگیرم و این جور ضعف‌هایم را بفهمم. این کار به من حس خوبی ‌می‌دهد و کمک ‌می‌کند خودم را بهتر بشناسم و چیز دیگر این است که با درونم رو به رو ‌می‌شوم. همه‌‌ی این‌ها را مدیون خودِ دیگر درون آینه هستم که مثل یک دوست دل سوز و فداکار همیشه به من کمک ‌می‌کند. او نمی‌گذارد خودم را فراموش کنم.

نویسنده: عاطفه جوینی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط