افيوليت ها OPHIOLITES
تهيه كنندگان : عبدالامير كربلايي و زينب كردوني
منبع: راسخون
منبع: راسخون
کانی افيولیت
مقدمه
ریشه لغوی
پس از نامگذاری افیولیتها توسط برونیار ، «استینمن (1906) مفهوم مجموعه یا سری سنگی افیولیت را بکار برد. این مجموعه سنگی اصولا حاوی سنگهای اولترامافیک (مثل کانی سرپانتینت و پریدوتیت) ، گابرو ، اسپیلیت و سنگهای وابسته است. او همچنین مشاهده کرد که این سنگها اصولا در چرتها و رسوبات پلاژیک مستقر شدهاند یا با آنها وابستگی دارند. در سال 1926 ، «بنسون گابروها و سنگهای اولترامافیک موجود در سنگهای سبز و سنگهای افیولیتی را توصیف نمود. توصیف او شامل سنگهایی میشد که در نواحی رورانده و کوهزایی آلپی (مثل سنگهای آذرین نوع آلپی) گسترش داشت. «تایر» (1967) بیان نمود که واحدهای اولترامافیک و گابرویی مجموعههای افیولیتی با قسمتی از سری سنگ آذرین آلپی شباهت دارند.
در سال 1957 «درور ابراز داشت که بعضی از تودههای پریدوتیت نوع آلپی ، قطعات گوشته فوقانی میباشند که به طریقه تکتونیکی کنده شده اند. «دیتز (1963) اشاره نمود که سرپانتینیت های آلپی قطعاتی از کف اقیانوس بودهاند که در یک رخداد کوهزایی به صورت تکتونیکی از جا کنده شدهاند. در همان سال ، «گاس مقالهای در مورد این موضوع نوشت که آیا ماسیف ترودوس در قبرس قطعهای از لیتوسفر اقیانوسی به سن مزوزوئیک بوده است یا نه؟ در سال 1967 گاس ، زمین شناسی و ژئوفیزیک سنگهای اولترامافیک ماسیف ترودوس واقع در قبرس را توصیف کرد. در سپتامبر 1972 سازمان زمین شناسی آمریکا در مورد افیولیت کنفرانس بزرگی برگزار نمود. در همین کنفرانس قرار شد که نام افیولیت به یک مجموعه مشخص از سنگهای مافیک تا اولترامافیک اطلاق گردد.
افيوليت ها OPHIOLITES
امروزه افيوليت ها و يا کمپلکس هاي افيوليتي به مجموعه شماتيکي اطلاق مي گردد که روند پيدايش و تکوين آن از پايين به بالا داراي ويژکيهاي زير است:
1- پريدوتيت هاي متورق که متحمل تغيير شکلها تکتونيکي در حالت جامد در درجه حرارت بالا و فشار بالا را شده اند.(HP-HT)
2- گابروها و پريدوتيت هاي لايه لايه با ساختمانهاي متراکم و توده اي( متبلور شدن مجزا و نهشته هاي متوالي، چگالي مواد سازنده، بلورهاي موجود در اطاق ماگما)
3- بازالتهاي بالشي يا پيلولاواها( Pillow- lavas) يا مواد خروجي زير دريايي. سن گدازه ها معمولاًقابل تشخيص است(در لابلاي رسوبات دريايي).
اما سطوح مواد متراکم و توده اي و پريدوتيت هاي متورق قابل تشخيص نمي باشد، براي اين منظور مي بايست سن متبلور شدن مواد ماگمايي و زمان تحولات تکتونيکي منطقه را مورد بررسي قرار داد. تفسير مطلب در مورد افيوليت ها بسيار مشکل است، چرا که نقل و انتقال تکتونيکي و تبلور مجدد عموماً دست به دست هم مي دهند و شواهد ضروري را براي اظهار نظر در مورد اشتياق هر توده اولترا بازيکي خاص از ميان مي برند، خواه اين توده مستقيماً از گوشتة فوقاني و بصورت سنگ کريستالين يا ماگماي پريدوتيتي باشد و خواه از تجمع کريستالي قاعده اي برخي ماگماي بازالتي تفريق شده باشد. بخوبي مي توان فرض نمود که هر تودة مجزايي از سنگهاي الترامافيکي که اکنون احتمالاً با سنگهايي يافت مي شوند که به بخش فوقاني پوسته اختصاص دارند، چه از نظر مياني و چه از لحاظ فضايياز منبع اصلي خود با سنگهايي که در يک محيط ژئوسنکلينالي تجمع يافته دئر افتاده اند.آنها به نحوي خصوصيات شيميايي معيني را از جمله مقدار زياد آب وگاز co2 به اشتراک دارند. ولي از نظر زماني از هم مجزا مي باشند، کلاً اسپيليتها در اثناي يک فاز نخستين در تکامل يک ژئوسنکلينال توليد شده اند در حالي که سرپانتين ها با فاز کوهزايي متعاقب سقوط و بسته شدن ژئوسنکلينالي همراه هستند. بطور خلاصه امروزه افيوليت ها قطعات کنده شده پوسته اقيانوسي مي باشند که متعلق به گوشتة فوقاني اقيانوسهاي قديمي مي باشند، قطعاتي که بصورت رويهمرفتگي و پديده روراندگي بر روي پوسته قاره اي در زمان بر خورد بين دو قاره و يا بين يک قاره و يک جزيره قوسي بوجود آمده اند.( ريشه واژة يوناني از Ophis به معني مار به علت شباهتب که اين شنگها به پوستة خزندگان دارند)
سکانس افیولیتها
رسوبات پلاژیک و عمیق دریایی:
پیلولاوا :
بازالت متراکم : بازالت متراکم در زیر پیلولاوا قرار دارد و به دایکهای صفحهای ختم میشود.
دایکهای صفحهای :
گابروهای لایهای :
کانی پریدوتیت قاعده (تکتونیت) :
طرز تشکیل افیولیتها
در اثر تغییرات مکرر تکتونیکی و یا از ذونهای فرورانش پر شیب ، افیولیتها به ملانژهای تکتونیکی تبدیل میشوند و به دلیل سرپانتینی شدن بخش اولترامافیک قاعدهای ، واجد خاصیت پلاستیکی شده و به راحتی تغییر شکل مییابند. سرپانتینی شدن به تحرک افیولیت ملانژ کمک کرده و ورود قطعات سنگهای درونگیر و بیگانه به داخل سکانس افیولیتی را تسهیل می کند.
انواع افیولیتها
-پریدوتیتهای واقعی یا افیولیتهای تیپ هاروزبورژیتی (HOT) :
بخش اولترامافیک قاعدهای شامل تناوبی از هارزبورژیت و دونیت بود، و توسط دایکهای پیروکسنیتی قطع میشود. زون تحولی شامل هارزبورژیت با رگههای دونیت که به سمت بالا به گابروهای لایهای همراه با لنزهای کرومیت و دونیت تبدیل میشود. سپس گابرو و ورلیت بصورت نوارهای تیره و روشن قرار دارند و به سمت بالا واجد گابروهای لایهای ، دایکهای دیابازی حاوی پلاژیو گرانیت و سپس بازالتهای تولئیتی از نوع N-MORB است. وجود هارزبورژیت در بخش قاعده و بازالت تولیتی با سرشت Normal-Middle oceam Ridge Basalt) N-MORB) توسعه زیاد دایکهای دیابازی نشان از حجم زیاد ماگمای تزریق شده در شکاف محوری و نرخ بالای ذوب بخشی درگوشه فوقانی است و این ویژگیها در شکافهای با نرخ گسترش تند ، (Fast spreading Ridge) FSR دیده میشود.
-پریدوتیتهای منطقه ریشه (Root Zone) و یا افیولیتهای تیپ سرزولیتی LOT:
انواع سرزولیتی افیولیتها یا LOT ؛ ترکیب سرزولیتی در بخش اولترامافیک قاعدهای مشخص میشوند. در این دسته از افیولیتها حجم پلاژیو گرانیت زیاد بوده و حجم دایکهای صفحهای کم و بازالت تولئیتی دارای سرشت غنی شده P-MORB یا E-MORB میباشد. ویژگیهای اخیر نشانگر حجم اندک ماگما در شکافهای محوری ، نرخ کم ذوب بخشی در گوشته فوقانی و در نهایت نشانگر شکافهای غیر فعال بانرخ گسترش اندک Slow spreading ridge) SSR) میباشد.
از نظر نحوه و سبک جایگیری افیولیت ها را به سه دسته زیر تقسیم می کنند :
-افیولیتهای حواشی فعال :در این نوع ، لکههای افیولیتی بصورت گسیخته در داخل و حواشی فعال قارهها یافت میشوند و اغلب فرم ملانژ دارند.
-افیولیتهای مناطق تصادمی :این نوع افیولیتها در محل برخورد ورقهها یافت میشوند.
افيوليت ها وافيوليت ملانژهاي ايران:
سنگ هاي سازنده مجموعه افيوليتي ايران
اولترا مافيك ها:
گابرو ها:
گدازه هاي آتشفشاني:
دايك هاي ديابازي وگابروها:
گروه نخست ميكا شيست.گنايس ومرمر با خاستگاه قاره اي هستند وارتباطي به مجموعه هاي افيوليتي ندارند.
گروه دوم در حقيقت افيوليت هاي دگرگون شده اند.
سنگ هاي افيوليتي در دو فاز جداگانه دگرگون شده اند ؛ فاز نخست ازنوع گرمابي واستاتيك مي باشد كه بيشتر موجب تغييركاني شناسي سنگ ها شده است .تشكيل تالك، آزبست و منيزيت از پيامد هاي اين نوع دگرگوني است.فاز دوم از نوع ناحيه اي و نتيجه فشارهاي كوهزايي و بسته شدن كافت قاره اي مي باشد.قطعات بيگانه: در بسياري از مجموعه هاي افيوليتي ايران قطعاتي از سنگ هاي گوناگون با خاستگاه متفاوت وجود دارد.ابعاد اين سنگ ها از كوچك تا بسيار بزرگ متغير است.اين قطعات بيگانه نوعي اوليستوليت (olistolit ) و معرف محيطهاي پر تكاپو هستندكه در اثر فرايند هاي زمين ساختي به مجموعه هاي افيوليتي افزوده شده اند.
پراكندگي افيوليت ها
1- نوار افيوليت-راديولاريتي زاگرس
2-نوار حلقوي ايران مركزي
افيوليت هاي زاگرس
1-در نوار افيوليتي زاگرس،رسوبات آهكي تخريبي وتوربيدايت به فراواني يافت مي شود در حالي كه همراهان رسوبي آميزه هاي رنگين ايران مركزي بيشتر از نوع شيل ،توف و آهك هاي پلاژيك است.
2-در آميزه هاي رنگين ايران مركزي،سنگ هاي اسپيليتي و ديابازي نقش مهمي دارند در حالي كه در افيوليت هاي زاگرس مقدار اين سنگ ها ناچيز است.
3-در افيوليت هاي زاگرس،سنگ هاي رسوبي سن پالئوزوئيك و مزوزوئيك دارند اما همراهان رسوبي ملانژهاي ايران مركزي وشرق ايران بيشتر داراي سنگواره هايي به سن سنومانين تا ماستريشتين مي باشند.
سن افيوليت هاي زاگرس : فسيل شناسي،مدارك و شواهد كمي در تعيين سن اين افيوليت ها ارائه داده است.سن عمومي افيوليت هاي زاگرس كرتاسه پسين اعلام شده است كه البته مطالعات دقيق تري در اين مورد بايد انجام شود.
افيو ليت هاي كرمانشاه
نخستين برونزد درشمال شرقي كرمانشاه(ناحيه صحنه) قرار دارد كه متشكل از سنگ هاي اولترا بازيك دانه اي(كوموليت) پريدوتيت است كه ابتدا باسنگ هاي گابرويي و سپس با گدازه پوشيده است.اين مجموعه اثري از آميختگي ندارد.
دومين برونزد درجنوب شرقي مجموعه قبلي قرار دارد و به شدت تكتونيزه مي باشد.در اين مجموعه سنگ هاي اولترا بازيك با فلس هاي آهكي و راديولاريتي همراهند.
سومين برونزد در ناحيه هرسين متشكل از يك توده سرپانتينيت است كه در آن ورقه هاي آهكي تبلور مجدد يافته ديده مي شود.
افيوليت هاي نيريز
بخش زيرين يا بخش رسوبي: قاعده سكانس افيوليت-راديولاريت نيريز را به عنوان يك واحد ليتولوژيك خاص به نام راديولاريت زاگرس معرفي مي كنند.اين واحد شامل مجموعه اي از روراندگي هاي متوالي است كه درمجموع ساختمان فلسي داشته واز نظر ليتولوژي شامل راديولاريت هاي قرمز رنگ همراه با چرت هاي لايه اي است.
بخش مياني يا بخش ملانژ: اين بخش بر روي بخش قبلي قرار دارد.ضخامت آن نسبت به دو بخش ديگر،كم وشامل قطعات بيگانه رسوبي وآذرين مي باشد.
بخش فوقاني يا بخش افيوليتي: در قاعده اين بخش توده افيوليتي به ضخامت چند متر ديده مي شودو بر روي آن مجموعه اي از قطعات آهكي متبلور با دگرگوني ضعيف ديده مي شود.بر روي اين آهك ها افيوليت هاي واقعي وجود دارند كه ضخامت آن به كيلومترها مي رسد.
افيوليت هاي ايران مركزي
افيوليت ملانژ ناحيه سبزوار
عمده ترين رسوبات همراه با آن ،سنگ هاي پلاژيك به همراه كمي راديو لاريت است.سن رسوبات سري هاي آتشفشاني همراه با آن به اواخر كرتاسه بالايي نسبت داده شده است.
افيوليت ملانژهاي شمال تربت حيدريه
- آمفيبوليت هاي قاعده اي: در نتيجه روراندگي پوسته اقيانوسي بر روي حاشيه قاره،در قاعده افيوليت تشكيل شده اند.
- پريدوتيت هاي متامورفيك: شامل: هارزبورژيت، دونيت، ورليت، لرزوليت و سرپانتينيت.
- سنگ هاي كوموليت:كاني هاي تشكيل دهنده در آشيانه ماگمايي در مرحله اول با تشكيل اولترامافيك ها و در مرحله دوم با تشكيل سنگ هاي گابرويي همراه بوده است.
- رودنژيت: در نتيجه متاسوماتيسم سنگ هاي ديگر مانند گابروها تشكيل شده اند.
- مجموعه دايك هاي صفحه اي: در اثر تزريق دايك ايجاد شده اند و عمدتا سنگ هاي ديابازي را شامل مي شوند.
افيوليت ملانژهاي جنوب بيرجند
بين افيوليت مزبور و فيليش هايي كه با سنگ هاي آتشفشاني همراهند، تغييرات تدريجي يافت مي شود:سرپانتينيت ، شيل هاي سيليسي و آهك هاي قرمز بين لايه اي ،سنگ آهك نازك و متراكم گلوبوترونكا دار.به طرف جنوب مجموعه ديابازي ميكروملانژ شروع مي شود.در داخل آن قطعات ديابازي درون سيمان آهكي قرار دارد.
يك توده همگن وضخيم ديابازكه در بخش زيرين ساخت بالشي دارد و داراي قطعات قرمز و نامشخصي از مواد سيليسي است كه به طرف جنوب دوباره تكرار مي شود.افيوليت ملانژ اين منطقه دگرگون شده است.در هم آميختگي اين افيوليت ها پيش از پالئوژن بوده است.سنگ هاي نوع فيليش ترشياري در اين منطقه شناخته نشده است.
ملانژهاي شرق ايران
افيوليت ملانژهاي شمال مكران
اين نوار از شمال اسفندقه تا منطقه حاجي آباد به طول تقريبي 360 كيلومتر امتداد دارد.سنگ هاي اين مجموعه شامل انواع اولترابازيك و بازيك تا انواع حد واسط واسيدي است. درناحيه چهار گنبد كه عريض ترين بخش اين نوار را تشكيل مي دهد، نظم و ترتيب ويژه اي ديده مي شود و اساسأ شامل 3 بخش زير است:
بخش زيرين شامل واحد هاي رسوبي است و قسمت اعظم آن ماسه سنگ، چرت و آهك به رنگ هاي مختلف است.
بخش مياني كه در آن تناوبي از سنگ هاي رسوبي با گدازه هاي آتشفشاني زير دريايي ديده مي شوند.
بخش فوقاني شامل مجموعه اي از سنگ هاي اولترابازيك و عدسي هايي از آهك هاي پلاژيك است.
افيوليت ملانژ شمال نائين
ملانژ ماكو- خوي
منابع و مآخذ:
زمين شناسي ايران.علي درويش زاده.مؤسسه انتشارات امير كبيبر.تهران.1383 .
زمين شناسي ايران.علي آقانباتي. انتشارات دانشگاه تهران.چاپ دوم.1379
http://forum.parsigold.com
http://geoaria.blogfa.com
daneshnameh.roshd.ir
http://geologyjeyisf.parsiblog.com
http://www.kasbarg.com
/خ