نمونهاي از امت واحده اسلامي
نويسنده: عليرضا کميلي
به گلزارهاي شهداي قم که پاي بگذاري، بهتر مي فهمي که چرا قم را شهر خون و قيام ناميده اند. گردان گردان جوان اين شهر علم و عمل، در کنار هم و در گوشه گوشه شهر متبرک به مضجع مطهر حضرت فاطمه معصومه(س)، آرميده اند. با ابتکار دهه فجر سال گذشته بنياد شهيدان اين شهر، که تصاوير شهداي هر کوچه و خيابان را در نزديکي محل شهادتش نصب کرده بود، بهتر مي توانستي بفهمي که بر هر جا که پا مي گذاري بال ملائکه آسمان خواهد بود.
برادران شهيد احمد و ابوالقاسم شيخ اسماعيلي، همچنين مجتبي و ابوالفضل اويسي فردوئي که با فاصله يکروز در حلبچه به شهادت رسيده اند از ديگر شهدايي اند که در کنار صدها شهيد نبرد سال 66 حلبچه در اين گلزار آرميده اند از جمله ديگر شهدان، به: امير کرماني اصلي، غلام علي شفيعي، باقر بحراني، علي نادر، محمد معماريان و... مي توان اشاره کرد.
علي، سومين شهيد خانواده جعفرنيا در سال 66 و در حالي که فقط 17 سال سن داشت در منطقه شلمچه شهد شهادت نوشيد و عهدش با مولاي مظلومان را وفا کرد تا اين چنين رنگ و بوي خاک شلمچه، نورانيتي متفاوت از هر خاک ديگري داشته باشد.
از ديگر سرداران شهيد قم در کنار ستاره درخشان آنان، شهيد مهدي زين الدين که در کنار برادرش مجيد آرميده، مي توان جواد دل آذر، اسماعيل دقايقي، فرمانده دلاور سپاه بدر، جواد عابدي، حسين صبوري، غلام علي محمدي و اسماعيل صادقي، معاون پشتيباني لشگر 17 علي بن ابي طالب را نام برد.
رمضان علي فهيمي، عبدالحسين سعداوي، حسن کاوياني و محمد حسين زاده، و.... نيز از جمله شهداي مفقود الاثري اند. که قبري نمادين در اين گلزار يافته اند و از موقعيت جسد خاکي شان خبري نسيت!
رضا جعفريان در سال 62 توسط منافقين ترور شد و محمدرضا راعي در سال 65 در مريوان به شهادت رسيد و هواپيماي حامل حجج اسلام ابوالحسن خضري، محبي، محمدجواد صديقيان، جعفر نميري و... در سال 64 توسط مزدوران عراقي دچار سانحه شد تا اينک بر سر مزار گلگون آنان، قبله اي از نور بدرخشد و عاشقان شهادت را به اين ديار بکشاند.
در کنار اين همه شهيد، شهيد والامقام حورا اصغريان و حجت الاسلام شيخ يوسف انواري، از جمله: شهداي حمله ناجوانمردانه و خائنانه سال 66 به زوار بيت الله الحرام نيز آرميده اند که نشانه اي بر بطلان اسلام آمريکايي بزک شده توسط خادمين حرمين شريفين اند و به افتخار احياء روح حج که همانا نفي بت هاي زميني و خدايان ساختگي است به شهادت رسيده اند و با سري بلند در روز حشر در ميان شهدا خواهند ايستاد.
حاج علي مهدي آبادي، جانباز شيميايي و پدر سه شهيد، که در سال 83 پرواز کرد و تن خاکي اش در اين مزار مدفون گرديد.
آزاده شهيد حجت الاسلام قربان علي عظيمي نيز پس از سال ها تحمل آثار شکنجه بعثيان خبيث، سرانجام در سال 79 جان به جان آفرين تسليم نمود و با دلي پاک به آرزوي ديرينه اش رسيد. از جمله شهداي بمب گذاري هاي سال 82 کربلاي معلي نيز مي توان به حسن ابرقوئي و ميثم ليلابي اشاره کرد که تن پاره پاره شان به قم بازگشت تا شاهد و گواهي بر جهالت کور و ددمنشي عمال وهابي انگلستان و آمريکا باشد.
رحمت لطفي، جوان نوزده ساله قمي نيز توفيق آنرا داشته تا در سال 86 که ديگر جنگي در کار نبوده اما با مين مانده از آن دوران در مرز خسروي به شهادت برسد و با روحي پاک به زيارت مولايش حسن بن علي(ع) برود. همچنين علي صحراگرد قمي در سال 77 در شهر قم در حين درگيري با منافقين کوردل به شهادت مي رسد و روح الله ظفرقندي، سال 78 در درگيري با اشرار منطقه سلماس پرواز مي کند تا به ما بگويند که «در باغ شهادت باز باز است...»
بمباران هاي سال 65 قم و چندين شهر ديگر پي در پي شهيد داشته است. حسين مطيعي کاشاني در بمباران هفدهم اسفند و علي اصغر سبزعلي در بمباران دوم بهمن و همه اعضاي خانواد شهيد حجت الاسلام ابوالقاسم علي زاده نيز در 25 بهمن ماه، مظلومانه پرواز کردند!
کودکان مظلوم زهرا ناصري، مريم و معصومه و محسنه اکبري، عباس فاضلي، هادي برجيان و ده ها کودک ديگر نيز در بمباران هاي تعطيلات نوروز سال67 سند مظلوميت تشيع را در حالي که لباس هاي نوي عيد را پوشيده بودند، با خون پاک خويش امضاء کردند و در نيمه شب شانزدهم فروردين همان سال نيز مهدي، حسين و طاهره قربانيان به آنان پيوستند! دو روز بعد نيز کارنامه مظلوميت تکميل شد و شهيد محمود دخانچي به همراه فرزندان خردسال و دانشجوي خويش، در بمباران شهر قم به شهادت رسيدند!
حاج عمران در سال 65 شهداي غير ايراني بسياري را به خود ديد، چه مي گويم!؟ ايراني و غير ايراني چه فرق مي کند وقتي در ذيل پرچم سرخ تشيع ايستاده اي و فرياد تسليم را فقط در برابر خداي واحد سر داده اي؟! مجاهدين حجازي نزيه الحجاج، محمد نور الشواف، جلال اشلي، جلال الحجاج، مجاهد بحريني، حجت الاسلام شيخ ياسين البحراني، مجاهدين عراقي ابوجعفر کربلائي، حجت الاسلام مهندس حاج احمد احمدي، مالک اشطوي، امين الحوادي، فاضل الخفاجي، عبدالله الشاطي، عبدالزهرا الربيعي و ده ها شهيد ديگر در تابستان سال 65 به شهادت رسيدند و اين چنين با خون خويش سند وحدت امت اسلامي را امضاء کردند.
متأسفانه بسياري از شهداي غير ايراني در اواخر جنگ و خصوصاً در تاريخ پنجم مرداد ماه 1367 يعني زماني که ظاهراً عراق توافقنامه صلح را پذيرفته بود، به دست منافقين کوردل در عمليات مرصاد، واقع در اسلام آباد غرب، به شهادت رسيدند. شايد اين منافقين بودند که بايد انتقام همراهي اين عزيزان با برادران شان را مي گرفتند تا راه جواناني که از ديارشان بريدند و به تحقق آرمان امت واحد اسلامي کمک کردند را کور کنند، زهي خيال باطل! شهدايي از بسياري از کشورهاي اسلامي: همچون متجاهدين عراقي نعمه الياسري، عبدالرزاق العمار، سليم الزبيدي، کريم کمونه، عبدالمهدي الظالمي، چغات الحفاظي، مجاهد پاکستاني عبدالحسين رسولي و نهايتاً کمال کورسل فرنسي، شهيدي از کشور فرانسه! که اينک در گلزار نوراني شهر قم، به دور از موطن خاکي و در ميان موطن اعتقادي خويش، آرام گرفته اند.
منبع:نشريه امتداد- ش 48
/ن
ساير گلزارها
شهداي جنگ تحميلي
برادران شهيد احمد و ابوالقاسم شيخ اسماعيلي، همچنين مجتبي و ابوالفضل اويسي فردوئي که با فاصله يکروز در حلبچه به شهادت رسيده اند از ديگر شهدايي اند که در کنار صدها شهيد نبرد سال 66 حلبچه در اين گلزار آرميده اند از جمله ديگر شهدان، به: امير کرماني اصلي، غلام علي شفيعي، باقر بحراني، علي نادر، محمد معماريان و... مي توان اشاره کرد.
علي، سومين شهيد خانواده جعفرنيا در سال 66 و در حالي که فقط 17 سال سن داشت در منطقه شلمچه شهد شهادت نوشيد و عهدش با مولاي مظلومان را وفا کرد تا اين چنين رنگ و بوي خاک شلمچه، نورانيتي متفاوت از هر خاک ديگري داشته باشد.
از ديگر سرداران شهيد قم در کنار ستاره درخشان آنان، شهيد مهدي زين الدين که در کنار برادرش مجيد آرميده، مي توان جواد دل آذر، اسماعيل دقايقي، فرمانده دلاور سپاه بدر، جواد عابدي، حسين صبوري، غلام علي محمدي و اسماعيل صادقي، معاون پشتيباني لشگر 17 علي بن ابي طالب را نام برد.
رمضان علي فهيمي، عبدالحسين سعداوي، حسن کاوياني و محمد حسين زاده، و.... نيز از جمله شهداي مفقود الاثري اند. که قبري نمادين در اين گلزار يافته اند و از موقعيت جسد خاکي شان خبري نسيت!
رضا جعفريان در سال 62 توسط منافقين ترور شد و محمدرضا راعي در سال 65 در مريوان به شهادت رسيد و هواپيماي حامل حجج اسلام ابوالحسن خضري، محبي، محمدجواد صديقيان، جعفر نميري و... در سال 64 توسط مزدوران عراقي دچار سانحه شد تا اينک بر سر مزار گلگون آنان، قبله اي از نور بدرخشد و عاشقان شهادت را به اين ديار بکشاند.
در کنار اين همه شهيد، شهيد والامقام حورا اصغريان و حجت الاسلام شيخ يوسف انواري، از جمله: شهداي حمله ناجوانمردانه و خائنانه سال 66 به زوار بيت الله الحرام نيز آرميده اند که نشانه اي بر بطلان اسلام آمريکايي بزک شده توسط خادمين حرمين شريفين اند و به افتخار احياء روح حج که همانا نفي بت هاي زميني و خدايان ساختگي است به شهادت رسيده اند و با سري بلند در روز حشر در ميان شهدا خواهند ايستاد.
شهداي جانباز و سال هاي اخير
حاج علي مهدي آبادي، جانباز شيميايي و پدر سه شهيد، که در سال 83 پرواز کرد و تن خاکي اش در اين مزار مدفون گرديد.
آزاده شهيد حجت الاسلام قربان علي عظيمي نيز پس از سال ها تحمل آثار شکنجه بعثيان خبيث، سرانجام در سال 79 جان به جان آفرين تسليم نمود و با دلي پاک به آرزوي ديرينه اش رسيد. از جمله شهداي بمب گذاري هاي سال 82 کربلاي معلي نيز مي توان به حسن ابرقوئي و ميثم ليلابي اشاره کرد که تن پاره پاره شان به قم بازگشت تا شاهد و گواهي بر جهالت کور و ددمنشي عمال وهابي انگلستان و آمريکا باشد.
رحمت لطفي، جوان نوزده ساله قمي نيز توفيق آنرا داشته تا در سال 86 که ديگر جنگي در کار نبوده اما با مين مانده از آن دوران در مرز خسروي به شهادت برسد و با روحي پاک به زيارت مولايش حسن بن علي(ع) برود. همچنين علي صحراگرد قمي در سال 77 در شهر قم در حين درگيري با منافقين کوردل به شهادت مي رسد و روح الله ظفرقندي، سال 78 در درگيري با اشرار منطقه سلماس پرواز مي کند تا به ما بگويند که «در باغ شهادت باز باز است...»
شهداي مظلوم بمباران
بمباران هاي سال 65 قم و چندين شهر ديگر پي در پي شهيد داشته است. حسين مطيعي کاشاني در بمباران هفدهم اسفند و علي اصغر سبزعلي در بمباران دوم بهمن و همه اعضاي خانواد شهيد حجت الاسلام ابوالقاسم علي زاده نيز در 25 بهمن ماه، مظلومانه پرواز کردند!
کودکان مظلوم زهرا ناصري، مريم و معصومه و محسنه اکبري، عباس فاضلي، هادي برجيان و ده ها کودک ديگر نيز در بمباران هاي تعطيلات نوروز سال67 سند مظلوميت تشيع را در حالي که لباس هاي نوي عيد را پوشيده بودند، با خون پاک خويش امضاء کردند و در نيمه شب شانزدهم فروردين همان سال نيز مهدي، حسين و طاهره قربانيان به آنان پيوستند! دو روز بعد نيز کارنامه مظلوميت تکميل شد و شهيد محمود دخانچي به همراه فرزندان خردسال و دانشجوي خويش، در بمباران شهر قم به شهادت رسيدند!
شهداي امت واحد اسلامي
حاج عمران در سال 65 شهداي غير ايراني بسياري را به خود ديد، چه مي گويم!؟ ايراني و غير ايراني چه فرق مي کند وقتي در ذيل پرچم سرخ تشيع ايستاده اي و فرياد تسليم را فقط در برابر خداي واحد سر داده اي؟! مجاهدين حجازي نزيه الحجاج، محمد نور الشواف، جلال اشلي، جلال الحجاج، مجاهد بحريني، حجت الاسلام شيخ ياسين البحراني، مجاهدين عراقي ابوجعفر کربلائي، حجت الاسلام مهندس حاج احمد احمدي، مالک اشطوي، امين الحوادي، فاضل الخفاجي، عبدالله الشاطي، عبدالزهرا الربيعي و ده ها شهيد ديگر در تابستان سال 65 به شهادت رسيدند و اين چنين با خون خويش سند وحدت امت اسلامي را امضاء کردند.
متأسفانه بسياري از شهداي غير ايراني در اواخر جنگ و خصوصاً در تاريخ پنجم مرداد ماه 1367 يعني زماني که ظاهراً عراق توافقنامه صلح را پذيرفته بود، به دست منافقين کوردل در عمليات مرصاد، واقع در اسلام آباد غرب، به شهادت رسيدند. شايد اين منافقين بودند که بايد انتقام همراهي اين عزيزان با برادران شان را مي گرفتند تا راه جواناني که از ديارشان بريدند و به تحقق آرمان امت واحد اسلامي کمک کردند را کور کنند، زهي خيال باطل! شهدايي از بسياري از کشورهاي اسلامي: همچون متجاهدين عراقي نعمه الياسري، عبدالرزاق العمار، سليم الزبيدي، کريم کمونه، عبدالمهدي الظالمي، چغات الحفاظي، مجاهد پاکستاني عبدالحسين رسولي و نهايتاً کمال کورسل فرنسي، شهيدي از کشور فرانسه! که اينک در گلزار نوراني شهر قم، به دور از موطن خاکي و در ميان موطن اعتقادي خويش، آرام گرفته اند.
منبع:نشريه امتداد- ش 48
/ن