صدايي از لوله ي توپ

* شايد اين خاصيت صداي جادويي بزرگان دوبله باشد كه ناخودآگاه ذهن و توجه ما را به سوي خود مي كشاند و از نام هاي كم تر شناخته شده غافل مي شويم. در چنين وقت هايي حق مطلب درباره ي گويندگان نقش هاي دوم و سوم ادا نمي شود، در حالي كه بسياري از آن ها بي شك در كارشان حرفه اي و استادند. مازيار يا آن طور كه
سه‌شنبه، 27 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صدايي از لوله ي توپ

صدايي از لوله ي توپ
صدايي از لوله ي توپ


 

نويسنده: شاپور عظيمي




 

كارنامه ي جواد بازياران، دوبلور
 

* شايد اين خاصيت صداي جادويي بزرگان دوبله باشد كه ناخودآگاه ذهن و توجه ما را به سوي خود مي كشاند و از نام هاي كم تر شناخته شده غافل مي شويم. در چنين وقت هايي حق مطلب درباره ي گويندگان نقش هاي دوم و سوم ادا نمي شود، در حالي كه بسياري از آن ها بي شك در كارشان حرفه اي و استادند. مازيار يا آن طور كه شناسنامه اش مي گويد جواد بازياران، يكي از آن «دو»هاي سرشناس دوبله است كه در كارش «يك» است؛ با اين حال فروتني بسيار مي پذيرد كه او را آچار فرانسه ي دوبله بدانند.
يكي از مشهورترين بازيگراني كه بازياران از همان ابتدا به جايش حرف زد، ارنست بور گناين است: «هنوز هم اگر بخواهند فيلمي از او را دوبله كنند، سراغ من مي آيند. همين اواخر در سريالي به نام عقاب آسمان به جاي او حرف زدم.» با دوبله ي بازياران، اين بازيگر درشت اندام (كه گاهي هنگام خشم يا پيش از خنديدن، چشمانش را گرد مي كند و فاصله ي دندان هاي جلوييش كاملا پيداست) در اين گروه خشن (1969) آدمي ست سرشار از خشونت كه البته گاهي چندان از احساس و عاطفه دور نيست. او مي داند در اين درام، آدم شماره يك نيست، با اين حال خودش را از بازي كنار نمي كشد و پشت پايك را خالي نمي كند. بازياران با آن صداي پر حجمش، بسياري وقت ها به جاي بازيگران درشت اندام حرف زده (هرچند خودش چندان بلند بالا و چهار شانه نيست) با اين حال باورش شايد دشوار باشد كه او در تيپ سازي هايش، گاهي از صدايي ريز و كودكانه استفاده كرده كه دوست داران قديمي دوبله صداي او را در كارتون آن كلانتر معروف، ««كوييك درامك گرا» به ياد دارند كه كوييك درا را صادق ماهرو مي گفت و مك گرا را بازياران.
بازياران متولد 1318 است و از شش سالگي با نمايش «پرنده ي آبي» بازيگري در تئاتر را آغاز كرد. او تا 1337 به بازيگري ادامه داد: «در آن سال ها نقش هاي جوان اول تئاتر را بازي مي كردم و كاري به كار دوبله نداشتم. تا اين كه يكي از دوستان به من گفت كه صداي تو به درد دوبله مي خورد، خوب است كه اين كار را هم امتحان كني. او شماره تلفني به من داد و من تماس گرفتم. خودم را معرفي كردم و گفتم دلم مي خواهد وارد كار دوبله شوم. آقايي كه پشت تلفن بود، گفت همين حالا گوشي را بگذار و بيا. آن شخص، استاد هوشنگ لطيف پور بود.» بازياران نام اولين فيلمش را خوب به ياد دارد: «يك فيلم جنگي محصول مجارستان بود به نام خون بهاي آزادي كه من يك خط ديالوگ در آن داشتم و بايد مي گفتم: "كاپيتان ايچي ..." آن جا بود كه درس بزرگي از استاد لطيف پور گرفتم. به من گفت حتي همين يك كلمه را هم با لحن فارسي ادا كن. اگر بجز اين باشد كه ديگر نيازي به دوبله ي فيلم نداريم.»
او به كارش ادامه داد و نقش هاي مختلفي را در فيلم ها گويندگي كرد؛ از جمله براي آن ها كه متولد مي شوند، هاشم خان (به جاي ناصر ملك مطيعي)، ايستگاه زبرا، ويلارد و موش ها، جهنم زير و رو و دانه هاي شن (به جاي ريچارد كرونا) اشاره كرد. ابوالحسن تهامي در همين دوران و براي نخستين بار نقش بور گناين در اين گروه خشن را به او سپرد. انعطاف صدايش آن قدر بوده و هست كه باعث شد هم بتواند به جاي شخصيت هاي كارتوني حرف بزند و تيپ سازي كند و هم به جاي شخصيت هاي جدي و خشن حرف بزند. او در بسياري از فيلم هاي ايراني به جاي مرحوم قدكچيان، گرجي، منصور والا مقام و... حرف زده و از 1340 در تلويزيون دوبله ي كارتون ها را با حرف زدن به جاي ميكي ماوس آغاز كرد. دوبله ي كارتون يكي از علاقه هاي قديمي بازياران است كه هم چنان ادامه دارد. از ديگر دوبله هاي كارتوني او مي توان به ايكيوسان (به مديريت مرحوم پرويز نارنجي ها)،‌شهر آجيلي، تاپ كت و دكتر قورباغه اشاره كرد و در دوبله ي فيلم هاي برگمان به سرپرستي منوچهر اسماعيلي شركت داشت.
او در كنار دوبله فيلم نامه نويسي را هم تجربه كرد كه از ميان كارهايش مي توان به نوشتن حدود پنجاه قسمت از سريال پهلوانان و فيلم نامه ي فيلم هاي ياور (1353)، هم قسم (1354)، مرد ناآرام(1354)، غرور و تعصب(1355)، و كوچ (1356) اشاره كرد. در كارنامه ي سينمايي بازياران نويسندگي و كارگرداني صخره ي سياه (1352) نيز ديده مي شود. او در دوران پس از انقلاب فيلم نامه سمندر (1364) و جنگليان (1366) را نيز نوشت. در كنار اين ها، بازياران عرصه ي بازيگري را نيز تجربه كرد و بازي در فيلم هاي طلاق (1342)،‌ستاره ي صحرا (1343)، از فرياد تا ترور (1359) و دام (1374) در كارنامه او ثبت شده و در سال هاي دور بازيگر يكي دو برنامه ي تلويزيوني هم بوده است.
جواد بازياران در دهه ي 1360 ده سال دوبله را رها كرد و به سراغ نوشتن و ساخت سريال هاي كودكان رفت اما با دوبله ي ايكيوسان بار ديگر باز گشت. او تجربه ي مديريت دوبلاژ را از سال هاي دور دارد اما كم تر به آن مي پردازد: «شايد براي همين دوستانم به من" آچار فرانسه ي دوبله" مي گويند. من تقريبا با تمام مديران دوبلاژ هم كاري دارم. كم تر پيش مي آيد كه در سريال هايي مثل جنگجويان كوهستان نقش ثابت داشته باشم. براي همين مثلا در ارتش سري در چهار قسمت به جاي بازيگران مهمان حرف زده ام. يا در سريال پرستاران كه خانم شعشعاني كار مي كرد، باز هم به جاي هنرپيشه ي مهمان حرف زده ام.» از آخرين كارهاي بازياران در زمينه ي دوبله مي توان به سريال هاي كليد اسرار و تعيين كننده و سريال هاي كارتوني آتش نشاني، غزاله، گرانتو و خانواده ي عجيب و غريب اشاره كرد. او در هفتاد سالگي هم چنان به كار دوبله ادامه مي دهد هر چند كه معتقد است ديگر مثل جواني هايش نمي تواند آن صداي حجيم و جانانه را داشته باشد: «ديگر مثل گذشته ها نمي توانم از آن فريادهاي بلند بكشم اما بالاخره اين صدا همان صدا است؛ صدايي كه منوچهر والي زاده به شوخي مي گفت انگار از لوله ي توپ در مي آيد.»
منبع: نشريه فيلم شماره 403



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.