PIPER MERDIAN G1000هواپيماي شش نفره تک موتوره با کابين شيشه اي
مترجم: مهندس کيوان بني هاشمي
به تازگي کمپاني هواپيماسازي پايپر يک هواپيماي تک موتوره از نوع توربو پراپ به نام G1000 را به بازار معرفي کرده است. اين هواپيما کليه مجوزهاي مربوطه را دريافت کرده و از هم اکنون قابل سفارش و دريافت است. اما اين سوال پيش مي آيد که آيا تغييراتي که در آن به انجام رسيده، بيش از ارتقاء تجهيزات ناوبري الکتريکي آن است؟ ترديدي وجود ندارد که نصب تجهيزات ناوبري پيشرفته در يک هواپيماي تک خلبان مي تواند کمک شاياني نمايد تا خلبان بتواند مديريت هواپيما را به نحو بهتري انجام دهد که اين امر در ايمني هواپيما تأثير زيادي دارد. حال بايد ديد که آيا تجهيزات ناوبري الکتريکي قادر هستند ويژگي هاي عمومي يک هواپيما را دگرگون کنند؟ آيا آنها مي توانند باعث تغيير تجربيات خلبان در زمينه سخت افزار شوند؟ اينها ادعاهاي بزرگي هستند که کمپاني پايپر اعلام نموده در G1000 به وقوع پيوسته و براي پي بردن به آن مي بايست با يک فروند از آنها پرواز کرد.
عليرغم آنکه قطعات سيستم به نحوي آرايش پيدا کرده اند، به خصوص در زمينه سخت افزاري ، ولي نحوه استقرار آنها شباهت زيادي به سسنا موستانگ و TBM 850 دارد. سيستم Avidyne به عنوان سيستم يکپارچه و نشانگر ديناميک پرواز کماکان ديده مي شود و تفاوت آن نسبت به مدل هاي قبلي ، ساده تر شدن ساختار آن است. اين سيستم از يک پانل مسطح تشکيل شده و اطلاعات مورد نياز خود را از حسگرهاي بيروني و سيستم هاي کنترل پرواز و علائم راديويي دريافت مي کند. پانل جلوي خلبان در عين سادگي ، بسيار زيباست و در اولين لحظه ورود کاملاً حس مي شود. در عين سادگي بسيار پيشرفته است و براي اولين بار در آن از سيستم هشدار خدمه پروازي يا CAS استفاده شده که براي يک هواپيما در چنين کلاسي لازم به نظر مي رسد. چراغ هاي اصلي در جايي تعبيه شده اند که انتظار آن مي رود يعني درست در بالاي سمت چپ صفحه نمايشگر PFD و بنابراين درست در جهت ديد خلبان قرار دارند تا با روشن شدن آنها، خدمه پروازي از مسائل پيش آمده مطلع شوند حتي مسائل جزئي مانند خاموش شدن سيستم گرمايي، بسته به اينکه نوع مشکل پيش آمده و سطح آن چيست سيستم، خلبان را با رنگ هاي مختلف( از قرمز گرفته تا سفيد) مطلع مي کند.
از ديگر اصلاحات مهم در اين هواپيما سيستم خلبان اتوماتيک يا اتوپايلوت است که نه تنها کمک شاياني به خلبان مي کند بلکه کاربري بسيار آساني دارد. اين سيستم درست زير صفحه نمايشگر مياني قرار گرفته و اين در حالي است که در ساير هواپيماها معمولاً در قسمت بالاي سر خلبان قرار دارد، البته مدتي طول مي کشد که خلبانان به محل آن عادت کنند. نکته مهمتر در مورد نوع خلبان اتوماتيک به کار رفته در اين هواپيما، عملي بودن و جنبه هاي عملياتي آن است که در اينجا يکي از سوالات ابتداي مقاله مربوط به تغيير ويژگي هاي پروازي، پاسخ داده مي شود. اين اتوپايلوت ويژگي هاي غير معمولي دارد چون علاوه بر آنکه کليه عمليات پروازي را کنترل مي کند، قابليت هاي ناوبري عمودي مورد انتظار خلبان را در سطح بالاتري انجام مي دهد و چنين ويژگي براي خلباناني که هدايت هواپيماهاي توربيني را عهده دار هستند از اهميت و ارزش خاصي برخوردار است، به طور مثال هنگام پايين آوردن زاويه چرخش هاي فرود از 30 به 22 درجه که رسيدن به مقصد را براي خلبان آسان تر مي کند. سيستمي در اين هواپيما به منظور تشخيص و جبران وضعيت هواپيما در هنگام تقرب يا سرعت بيش از حد مجاز وجود دارد که قادر است وضعيت را در همان لحظات اول تشخيص داده و چنان چه سرعت فرود که مي بايست 188 ناوت باشد بر اساس تشخيص سيستم 175 ناوت بود، بلافاصله از طريق صفحه نمايشگر جلوي خلبان (PFD) به اطلاع او مي رسد و قبل از وقوع، خلبان مطلع مي شود تا از آن پيشگيري کند.
مزيت تکنولوژي توربوپراپ در يک هواپيما اين است که نيروي کافي براي پرواز در ارتفاعات بالاتر را دارد و بزرگ ترين نارسايي آن اين است که چنان چه نتوانيد آن را به ارتفاعات خيلي بالا ببريد، مصرف سوخت آن به دليل وجود باد بسيار زياد مي شود، پرواز در ارتفاع 19 هزار پايي در سفري 1/4 ساعته مشخص نمود که ميزان مصرف بنزين در هر ساعت بيش از زماني است که پرواز در ارتفاع 27 هزار پايي انجام مي گيرد.
يکي ديگر از مزاياي G1000 نحوه مديريت مصرف سوخت شگفت انگيز آن است، چون خلبان اين هواپيما مجهز به يک سيستم اتوماتيک متعادل کننده سوخت و مصرف با نام FOD به معناي باقي مانده ميزان سوخت تا مقصد است که در حين پرواز مي تواند با نگاه کردن به اعدادي که توسط آن در صفحه نمايشگر MFD نشان داده مي شود متوجه وضعيت مصرف سوخت شده و چنان چه به شرايط استفاده از مخازن يدکي سوخت برسد، مي بايست در نزديک ترين فرودگاه اقدام به سوخت گيري نمايد. در چنين هواپيمايي بيشتر وقت خلبان و سرنشينان در مسيري مي گذرد که هواپيما در ارتفاع بسيار بالا در حال پرواز است و مورد قابل رؤيتي وجود ندارد. البته مسير حرکت به صورت تصويري مصنوعي به نمايش در مي آيد که اين فن آوري تنها در هواپيماهاي بزرگ وجود دارد.
G1000 نه تنها افزايش وزن نداشته بلکه در ساختار آن مديريت وزن به نحو مناسبي انجام گرفته است. براي اين هواپيما چهار صندلي مسافر در پشت و يک صندلي اضافي در جلو در نظر گرفته شده تا انعطاف پذيري زيادي در خصوص ميزان بارگيري داشته باشد و با توجه به ذخيره 140 گالني سوخت، بنابراين در بسياري از موارد امکان انجام سفر با آن تا حداکثر شعاع پروازي وجود دارد.
در مورد آب و هوا مريدين G1000 ابزارهاي مختلفي را در اختيار خلبان براي انتخاب قرار مي دهد که از XM Weather گرفته تا NEXRAD که وضعيت آب و هوا را به صورت يک پروفيل رنگي عمودي از طريق رادار به نمايش در مي آورد، ضمناً شيشه جلوي خلبان مجهز به سيستم ضد يخ است.
هواپيماي G1000 با تجهيزات کاملي که براي آن سفارش داده مي شود، 50 هزار دلار گران تر از هواپيماي مجهز به سيستم Avidyne-Entegra است که البته در قبال اين اضافه پرداخت، خلبان تجهيزات زيادي دريافت مي کند. قيمت يک فروند کامل اين هواپيما 2/154 ميليون دلار است. چنين رقمي بسيار بالاست ولي کمپاني پايپر خاطر نشان مي کند که نزديک ترين رقيب اين هواپيما TBM 850 بوده و مجهز به سيستم G1000 است و يک ميليون دلار از آن گران تر است. از طرف ديگر هزينه هاي عملياتي اين مدل نيز نسبت به رقبا بسيار پايين است.
منبع: نشريه نوآور، شماره 63
تجهيزات ايمني
عليرغم آنکه قطعات سيستم به نحوي آرايش پيدا کرده اند، به خصوص در زمينه سخت افزاري ، ولي نحوه استقرار آنها شباهت زيادي به سسنا موستانگ و TBM 850 دارد. سيستم Avidyne به عنوان سيستم يکپارچه و نشانگر ديناميک پرواز کماکان ديده مي شود و تفاوت آن نسبت به مدل هاي قبلي ، ساده تر شدن ساختار آن است. اين سيستم از يک پانل مسطح تشکيل شده و اطلاعات مورد نياز خود را از حسگرهاي بيروني و سيستم هاي کنترل پرواز و علائم راديويي دريافت مي کند. پانل جلوي خلبان در عين سادگي ، بسيار زيباست و در اولين لحظه ورود کاملاً حس مي شود. در عين سادگي بسيار پيشرفته است و براي اولين بار در آن از سيستم هشدار خدمه پروازي يا CAS استفاده شده که براي يک هواپيما در چنين کلاسي لازم به نظر مي رسد. چراغ هاي اصلي در جايي تعبيه شده اند که انتظار آن مي رود يعني درست در بالاي سمت چپ صفحه نمايشگر PFD و بنابراين درست در جهت ديد خلبان قرار دارند تا با روشن شدن آنها، خدمه پروازي از مسائل پيش آمده مطلع شوند حتي مسائل جزئي مانند خاموش شدن سيستم گرمايي، بسته به اينکه نوع مشکل پيش آمده و سطح آن چيست سيستم، خلبان را با رنگ هاي مختلف( از قرمز گرفته تا سفيد) مطلع مي کند.
از ديگر اصلاحات مهم در اين هواپيما سيستم خلبان اتوماتيک يا اتوپايلوت است که نه تنها کمک شاياني به خلبان مي کند بلکه کاربري بسيار آساني دارد. اين سيستم درست زير صفحه نمايشگر مياني قرار گرفته و اين در حالي است که در ساير هواپيماها معمولاً در قسمت بالاي سر خلبان قرار دارد، البته مدتي طول مي کشد که خلبانان به محل آن عادت کنند. نکته مهمتر در مورد نوع خلبان اتوماتيک به کار رفته در اين هواپيما، عملي بودن و جنبه هاي عملياتي آن است که در اينجا يکي از سوالات ابتداي مقاله مربوط به تغيير ويژگي هاي پروازي، پاسخ داده مي شود. اين اتوپايلوت ويژگي هاي غير معمولي دارد چون علاوه بر آنکه کليه عمليات پروازي را کنترل مي کند، قابليت هاي ناوبري عمودي مورد انتظار خلبان را در سطح بالاتري انجام مي دهد و چنين ويژگي براي خلباناني که هدايت هواپيماهاي توربيني را عهده دار هستند از اهميت و ارزش خاصي برخوردار است، به طور مثال هنگام پايين آوردن زاويه چرخش هاي فرود از 30 به 22 درجه که رسيدن به مقصد را براي خلبان آسان تر مي کند. سيستمي در اين هواپيما به منظور تشخيص و جبران وضعيت هواپيما در هنگام تقرب يا سرعت بيش از حد مجاز وجود دارد که قادر است وضعيت را در همان لحظات اول تشخيص داده و چنان چه سرعت فرود که مي بايست 188 ناوت باشد بر اساس تشخيص سيستم 175 ناوت بود، بلافاصله از طريق صفحه نمايشگر جلوي خلبان (PFD) به اطلاع او مي رسد و قبل از وقوع، خلبان مطلع مي شود تا از آن پيشگيري کند.
مسافرت ها
مزيت تکنولوژي توربوپراپ در يک هواپيما اين است که نيروي کافي براي پرواز در ارتفاعات بالاتر را دارد و بزرگ ترين نارسايي آن اين است که چنان چه نتوانيد آن را به ارتفاعات خيلي بالا ببريد، مصرف سوخت آن به دليل وجود باد بسيار زياد مي شود، پرواز در ارتفاع 19 هزار پايي در سفري 1/4 ساعته مشخص نمود که ميزان مصرف بنزين در هر ساعت بيش از زماني است که پرواز در ارتفاع 27 هزار پايي انجام مي گيرد.
يکي ديگر از مزاياي G1000 نحوه مديريت مصرف سوخت شگفت انگيز آن است، چون خلبان اين هواپيما مجهز به يک سيستم اتوماتيک متعادل کننده سوخت و مصرف با نام FOD به معناي باقي مانده ميزان سوخت تا مقصد است که در حين پرواز مي تواند با نگاه کردن به اعدادي که توسط آن در صفحه نمايشگر MFD نشان داده مي شود متوجه وضعيت مصرف سوخت شده و چنان چه به شرايط استفاده از مخازن يدکي سوخت برسد، مي بايست در نزديک ترين فرودگاه اقدام به سوخت گيري نمايد. در چنين هواپيمايي بيشتر وقت خلبان و سرنشينان در مسيري مي گذرد که هواپيما در ارتفاع بسيار بالا در حال پرواز است و مورد قابل رؤيتي وجود ندارد. البته مسير حرکت به صورت تصويري مصنوعي به نمايش در مي آيد که اين فن آوري تنها در هواپيماهاي بزرگ وجود دارد.
G1000 نه تنها افزايش وزن نداشته بلکه در ساختار آن مديريت وزن به نحو مناسبي انجام گرفته است. براي اين هواپيما چهار صندلي مسافر در پشت و يک صندلي اضافي در جلو در نظر گرفته شده تا انعطاف پذيري زيادي در خصوص ميزان بارگيري داشته باشد و با توجه به ذخيره 140 گالني سوخت، بنابراين در بسياري از موارد امکان انجام سفر با آن تا حداکثر شعاع پروازي وجود دارد.
در مورد آب و هوا مريدين G1000 ابزارهاي مختلفي را در اختيار خلبان براي انتخاب قرار مي دهد که از XM Weather گرفته تا NEXRAD که وضعيت آب و هوا را به صورت يک پروفيل رنگي عمودي از طريق رادار به نمايش در مي آورد، ضمناً شيشه جلوي خلبان مجهز به سيستم ضد يخ است.
ديد مصنوعي
هواپيماي G1000 با تجهيزات کاملي که براي آن سفارش داده مي شود، 50 هزار دلار گران تر از هواپيماي مجهز به سيستم Avidyne-Entegra است که البته در قبال اين اضافه پرداخت، خلبان تجهيزات زيادي دريافت مي کند. قيمت يک فروند کامل اين هواپيما 2/154 ميليون دلار است. چنين رقمي بسيار بالاست ولي کمپاني پايپر خاطر نشان مي کند که نزديک ترين رقيب اين هواپيما TBM 850 بوده و مجهز به سيستم G1000 است و يک ميليون دلار از آن گران تر است. از طرف ديگر هزينه هاي عملياتي اين مدل نيز نسبت به رقبا بسيار پايين است.
منبع: نشريه نوآور، شماره 63