خوشبخت شدن چه آسان

«برايان تريسي»به صدها تاجر بزرگ و هزاران شخص ديگر ياد داده چطور پولدا شوند. او پيوسته به نقاط مختلف جهان سفر مي کند و همايش هاي متعددي درباره ثروتمند شدن و موفقيت برگزار مي کند. او کتاب هاي مختلفي دراين باره دارد و حدودا 300فيلم،از صحبت هاي او ساخته شده است که همگي با استقبال زيادي روبه رو شده اند. توصيه هاي برايان تريسي،تا کنون هزران نفر را بهدف شان رسانده و بسياري از کساني که او را به عنوان مشاور اقتصادي شان برگزيده اند،ميليونر شده اند. واقعا چه کسي پيدا مي شود که دوست نداشته باشد کسي مثل برايان تريسي،به او مشاوره بدهد
:برايان تريسي مي گويد
مي توانيد اين کار را انجام دهيد
هدف اصلي من اين است که شما را متقاعد کنم بدون توجه به اين که امروز ه به لحاظ مالي در چه سطحي قرار داريد،مي توانيد طي دوران کاري تان به ثروت برسيد . اگر به اندازه کافي زود شروع کنيد،اگر به اندازه کافي تلاش کنيدو به توصيه هاي من عمل کنيد،مي توانيد به يک ميليونر تبديل شودي. خوشبختانه اين روش ها،راهکارها و شيوه ها. براي افراد زيادي موثرواقع شده است . دليلي وجود ندارد شما هم نتوانيد به روياهاي خود تحقق ببخشيد. کافي است مقداري وقت صرف کنيد تا به خواسته .هاي خود برسيد
حدود 30سال پيش،يک و نيم ميليونر در آمريکا زندگي مي کردند،شمار ميليونرها در سال 2000،از مرز 7ميليون گذشت و امروز اين رقم حدود 10ميليون نفر است و پيش بيني مي شود
.اين رقم ،تا چند سال ديگر به دو برابر افزايش مي يابد
اغلب اين ميليونرها،خودشان پول شان را ساخته اند. آنها از صفر شروع کرده اند و براي کسب اين در امد،استعداد و توانمندي هاي خود را به کار گرفته اند. تخمين زده مي شود در هر 4دقيقه،يک نفر به جمع ميليونرها اضافه مي شود . پس شما هم،مي توانيد اين کار را انجام دهيد
ميليونرهاي خود ساخته
کاري که اين ميليونرها ي خود ساخته کرده اند. شما هم مي توانيد انجام دهيد؛باور کنيد بهتر از شما و باهوش تر از شما وجود ندارد. طي سال هاي گذشته،فرصت ان را داشته ام که با جمع بي شماري از اين ميليونرها و مولتي ميليونرها صحبت کنم . نکته جالب توجه در مورد اغلب اين اشخاص اين است که فوق العاده هستند و به شدت صادق اند. مردان و زنان تلاشگر و سخت کوشي هستند که در حيطه کار خود،دست به خطر مي زنند و وقتي شرايط دشوار مي شود،دست از فعاليت برنمي دارند

پولدارها چه شکلي اند؟
 

ثروتمندان،با من و شما،آن قدرها تفاوت ندارند؛در واقع از استعدادي که خداوند به آنها داده استفاده مي کنند و درمقايسه با اکثريت مردم،کارهايشان را به شکل و سبک ديگري انجام مي دهند . نکته جالب اينجاست که اگر شما کاري را که ثروتمندان و موفق ها انجام مي دهند،انجام دهيد. به همان نتايج آنها مي رسد. موفقيت مالي نيازي به معجزه ندارد. به بخت و اقبال هم کاري ندارد . به جاي همه اينها،قانون علت و معلول در کار است. اگر مبتکر علت شويد،معلول خود به خود از راه مي رسد
بايد از هر جايي که هستيد شروع کنيد؛حتي اگر به شدت زير بار قض هم باشيد،مي توان تفاوت ايجاد کرد و به استقلال مالي رسيد.من که با هزاران نفر از مردم دنيا که ميليونر شده اند سرو کار داشته ام کاملا معتقدم اشخاصي که واقعا بخواهند ميتوانند به ثروت برسند . کافي است بارها و به تکرار کار درست انجام بدهند
ايا من هم مي تونم /
چند سال قبل تجربه اي کردم که واقعا چشمانم را باز کرد؛براي 1200نفر،درباره راه هاي پولدار شدن سخنراني مي کردم. مي گفتم همه مي توانند موفقشوند،به شرط آن که کارهايي را به سبک و طرز خاصي انجام دهند. در فرصت تنفس،حدود 30نفر زن و مرد خوش پوش مرا احاطه کردند. سوال مي کردند و از سرگذشت و تجربيات خود حرف مي زدند. در ان لحظهفمر جواني که عقب افتادگي ذهني داشت بين جمعيت با صدايي بسيار بلند گفت:«آقاي تريس ،آقاي تريسي،من هم مي توانم موفق شوم؟»کمي تکان خوردم. به اونگاه کردم،همه مي خواستند بدانند من چه جوابي دارم،دقيقا نمي دانستم چه جوابي بايد به او بدهم،حرف من که «همه مي توانند موفق شوند »،بايد امتحان پس مي داد. او گفت:«آقاي تريسي من در يک خانه گروهي زندگي مي کنم،کارمان تعمير مبلمان است و من هر ماه ،يک سهم 100دلاري مي خرم . اگر به اين کار ادامه دهم،ميليونر مي شوم؟»در اين خصوص مطالعه کرده بودم که براي رسيدن به استقلال مالي ،هر کس با چه مبلغ پس انداز،مي تواند به نتيجه برسد. مي دانستم کسي که در 21سالگي ماهي 100دلا ر پس انداز کند،با بهره 10درصد،مي تواند وقتي بازنشسته شد ميليونر شود و هنگام بازنشستگي،از 95ردص مرد م پولدارتر خواهد بود.او از اغلب دکترها،دندانپزشک ها،وکلا،فروشندگان و صاحبان موسسات تجاري کوچک،در شرايط مالي بهتري به سر خواهد برد. اگر بتواند هر ماه 100دلار پس انداز کند،نيروي بهره مرکب،کار خودش را مي کند و .هر کسي ،مي تواند اين کار را انجام دهد
هر چه مي خواهيد ياد بگيريد
کسب درآمد،يک مهارت اوليه و اصلي است؛براي اين که در اين کار موفق شويد،به دانش و تمرين احتياج داريد. از آنجا که صدها هزار و شايد ميليون ها نفر طي سال هاي مختلف راه پول در آوردن را آموخته اند،مي توان گفت اين مهارت،آموختني اس. در واقع اگر بتوانيد يک اتومبيل را برانيد،اگر بتوانيد از تلفن همراه و کامپيوتر استفاده کنيد يا بسياري از فعاليت هاي روزانه و روزمره را انجام دهيد،مي توانيد از هوش و توانمندي لازم براي کسب در امدي که به آن علاقه داريد برخوردار شويد

چرا همه پولدار نمي شوند؟
 

اگر کسي با توانمندي محود بتواند ثروتمند شود،پس چرا تنها معدودي از مردم ثروتمند مي شوند؟چگونه است که بسياري از مردم ،سرو کارشان به دريافت کمک از نهادهاي مختلف مردمي مي افتد؟چرا وقتي بسياري از مردم به دوران بازنشستگي مي رسند،به کمک اقوام و بستگان شان نياز پيدا مي کنند؟
اگر ي انسان عقب مانده ذهني بتواند ثروتمند شود و اگر کسي سالانه با 10درصد در امدش مي تواند يک ميليونر يا ميلياردر شود،مي توان گفت تقريبا همه،اگر بخواهند ميليونر شوند. سوالي که من پرسيدم اين بود:«چرا اشخاص،ثروتمند نمي شوند؟»چرا با اين همه امکاناتي که وجود دارد،بسياري از مردم هنگام بازنشستگي به ثروت نرسيده اند. من سرانجام جواب اين سوال را پيدا کردم؛به اعتقاد من ثروتمند نشدن 5دليل دارد

1ـ هيچ وقت فکر نمي کنند ثروتمند شوند
 

قبل از هر چيز مردم به ذهنشان خطور نمي کند بتوانند ثروتمند شوند؛ايناشخاص در خانواده هايي زندگي کرده اند که هرگز کسي در آن ،ثروتمند نشده است. آنها به مدرسه مي روندو با کساني معاشرت مي کنند که ثروتمند نيستند. با کساني کار مي کنند که ثروتمند نيستند. بيرون از محيط کار با اشخاصي سرو کار دارند که ثروتمند نيتند. الگويي ندارند که ثروتمند باشند. اگر هنگامي که شکل مي گرفتيد اين موضوع درباره شما هم مصداق داشته است،طوري به دوران بلوغ رسيده ايد که اصلا نگرش ثروتمند شدن را نداشته ايد به همين دليل کساني که در خانواده هاي ثروتمند زندگي مي کنند رد مقايسه با آنهايي که در خانواده هاي فقير زندگي مي کنند،و بزرگ مي شوند،احتمال بيشتري دارد به ثروت برسند . کودکاني که در خانواده هاي ثروتمند زندگي مي کنند چشم انداز ثروتمند شدن دارند
بنابراين اولين دليل ثروتمند نشدن اشخاص اين است که به ذهنشان هم خطور نمي کند مي توانند ثروتمند شوند و البته اگر اين موضوع هرگز به ذهن آنها خطور نکند . به هيچ عنوان قدمي در اين راستا که به ثروت برسند بر نمي دارند

2ـ تصميم به پولدار شدن ندارند
 

دليلديگر ثروتمند نشدن اشخاص اين است که هرگز براي رسيدن به اين موقعيت تصميم نمي گيرند. اگر کسي کتابي بخواند . درهمايشي شرکت کند يا با کساني معاشرت کند که در زمينه هاي مالي موفق هستند،تا زماني که تصميم نگيرد در برنامه ها و رفتارش تجديد نظر کند،به ثروت نمي رسد. حتي اگر به ذهن کسي برسد که بايد اقدامات خاصي را انجام بدهد،اگر نخواهد قدم اول را بردارد ،ثروتمند نمي وشد. اگر به کاري که هميشه مي کرديد ادامه دهيد،به آنچه تا کنون رسيده ايد دست پيدا خواهيد کرد
علت اصلي موفق نشدن و شکست خوردن اين است که اکثريت مردم،براي موفق شدن تصميم نمي گيرند و هرگز متعهد نمي شوند که براي رسيدن به ثروت کاري صورت دهند که ممکن است جدي باشد. اميدوار و آرزومندانه دعا مي کنند که پولدار شوند اما هرگز تصميم نمي گيرند که «حالا اين کار را مي کنم.»اين تصميم قدم ضروري اول براي رسيدن به استقلال مالي است

3ـ کار امروز را به فردا موکول مي کنند
 

سهل انگاري و از بين بردن وقت،مي تواند مانع از آن شود که اشخاص به ثروت برسند. مردم ،اغلب دلايل موجهي دارند که کارهايشان را به بعد موکول کنند؛هميشه در ماه مناسبي به سر نمي برند.در فصل مناسبي نيستندو سال خوبي هم ندارند. شرايط اقتصادي در صنعتي که در آن فعاليت مي کنند،مناسب نيست. ممکن است مجبور شوند ريسک کنند يا امنيت خاطرشان را از دست بدهند. از بين بردن فرصت هاي طلايي،دزد زمان و زندگي است

4ـ به تعويق نينداختن تمايلات
 

آنچه اقتصاد دانان به ان ناتواني در به تعويق انداختن تمايلات نام داده اند،دليل ديگري براي ميليونر نشدن مردم است؛اکثر يت مردم احساس اضطرار مي کنند که تمام در آمدهايشان را خرج کنند و از همه امکانات قرض گرفتن و کارت هاي اعتباري،براي خريد آنچه به آن علاقه مندند استفاده کنند. اگر نتوانيد تمايلات را به تعويق بيندزيد و اگر به خود نظم و ترتيبي ندهيد که همه در آمد خود را خج نکنيد؛نمي توانيد ثروتمند شويد. کلمنت لهتون يکي از ثروتمند ترين مردان تاريخ مي گفت:«اگر نتوانيد پولتان را ذخيره کنيد،بدانيد بذرهاي بزرگ شدن در شما «.وجود ندارد

5ـ نداشتن چشم انداز زماني
 

آخرين دليل ثروتمند نشدن که شايد بتوان گفت از همه دلايل ديگر مهم تر است،اين است که آدم ها فاقد چشم انداز زماني هستند؛در جريان يک بررسي،دکتر ادوارد بنفيلد استاد دانشگاه هاروارد،علل حرکت صعودي اشخاص در نظام اجتماعي و علل حرکت صعودي اشخاص در نظام اجتماعي و اقتصادي را بررسي کرد. او مي خواست بداند به چه علت بعضي ها،مي توانند در مقايسه با نسل هاي گذشته بيشتر رشد کنند. بنفيلد بافته هاي خود را با آنچه اغلب آنها را موفقيت اقتصادي مي دانند در داخل آمريکا و کشورهاي ديگر مقايسه کرد. ايا اين موفقيت اقتصادي در تحصيلات دانشگاهي بود؟نه!بسياري از کساني که تحصيلات عالي داشتند،در شرايط اقتصادي مطلوبي به سر نمي بردند. آيا به خاطر هوش بود؟نه!بسياري از اشخاص کاملا با هوش ،فقير بودند به طوري که نمي توانستند خرج زندگي شان را در بياورند . آيا به دليل متولد شدن در يک خانواده مناسب بود؟نه!بسياري از اشخاص در خانواده هاي پولدار به دنيا مي آيند،اما خودشان فقير مي شوند و اين در حالي است که بسياري از کساني که تحصيلات ضعيف دارند،پولدار و موفق مي شوند
بها بدهيد
کسي که از دبيرستان فارغ التحصيل مي شود و در دانشگاه،پزشکي مي خواند و سپس دکتر مي وشد ،مدت ها به عنوان انترن و رزيدنت کار مي کند تا اجازه طبابت پيدا کند. اين 12-10سال کار و درس خواند سرمايه گذاري است که براي بقيه مدت زندگي اش مي کند. چشم انداز بلند مدت او ،سطح زندگي بالاتري را براي او و فرزندانش نويد مي دهد . فرزندان اين اشخاص،ازدواج بهتري مي کنند،از امکانات اجتماعي و اقتصادي بيشتري برخوردار مي شوند و زندگي بهتري پيدا مي کنند
منبع:زندگي ايده ال 51
/ن