مقدمه:
استسقاء به عنوان درخواست باران از خداوند، از جایگاه ویژهای در تعالیم قرآنی برخوردار است. این مفهوم فراتر از یک عبادت فردی، تجلی توکل و وابستگی کامل بنده به پروردگار خویش است. در فرهنگ قرآنی، استسقاء تنها طلب آب برای رفع عطش نیست، بلکه درخواست حیات و برکت از منبع بیپایان رحمت الهی است.قرآن کریم با بیان داستانهای پیامبران بزرگوار، ابعاد مختلف استسقاء را به زیبایی تبیین میکند. از درخواست حضرت موسی علیه السلام برای قومش تا دعوت حضرت نوح و هود علیهما السلام به استغفار، همگی درسهای تربیتی عمیقی دربردارند که برای جامعه امروزی نیز کاربرد اساسی دارد. این روایتها نشان میدهد که استسقاء همواره به عنوان یکی از راههای ارتباط با خداوند مورد توجه پیامبران بوده است.
این پژوهش با تحلیل آیات قرآنی و روایات معتبر، به بررسی ابعاد معنوی، اجتماعی و تربیتی استسقاء میپردازد. تأثیر ایمان و تقوا بر نزول باران و نقش استغفار در گشایش برکات آسمانی از محورهای اصلی این تحقیق است. همچنین رابطه مستقیم اعمال انسان با کیفیت نزولات آسمانی از جمله یافتههای مهم این مطالعه میباشد.
در این مقاله، علاوه بر مفاهیم لغوی و اصطلاحی، به روشهای تحقق استسقاء و آداب آن نیز پرداخته میشود. هدف نهایی، ارائه تحلیلی جامع از این سنت الهی و کارکردهای مختلف آن در زندگی فردی و اجتماعی بشر است. بررسی نقش استسقاء در تحکیم پیوندهای اجتماعی و تقویت روحیه جمعی از دیگر اهداف این تحقیق میباشد.
استسقاء در قرآن: تحلیل ابعاد معنوی، اجتماعی و تربیتی درخواست باران
1. مفهومشناسی استسقاء
1-1. ریشهشناسی و معنای لغویواژه «استسقاء» از ریشه سه حرفی «س-ق-ی» گرفته شده که بر مفهوم پایهای «رساندن آب و سیراب کردن» دلالت دارد. ابن فارس در کتاب مقاییس اللغه این ماده را ناظر به «الوصول إلى الشیء» میداند [1]، که نشان میدهد هسته معنایی این ریشه، رساندن و تأمین کردن است.
بر این اساس، «استسقاء» به صورت اصطلاحی، صیغه استفعال از این ریشه بوده و به معنای «درخواست رساندن آب» یا «طلب سیراب شدن» است.
این ساختار ادبی در زبان عربی بر درخواست جدی و اصرارآمیز دلالت میکند، همانگونه که در آیات قرآنی نیز این گونه استعمالات مشاهده میشود: «وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِیضٍ» [2] که در آن درخواست بشر در مواقع سختی به گستردگی توصیف شده است.
در فرهنگهای لغت عربی، استسقاء به صورت خاص به «طلب السقیا» یا درخواست آب و باران تعریف شده است. این درخواست میتواند هم برای انسان و هم برای زمین و کشتزارها باشد، چنانکه در آیه دیگری از قرآن کریم میخوانیم: «وَهُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ» [3] که نزول باران را مایه رویش همه چیز میداند.
بنابراین، استسقاء در لغت، درخواست جامع و کامل برای تأمین آب در همه ابعاد آن است. این مفهوم در آیات متعددی از قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته و نشان از اهمیت این درخواست در نظام توحیدی اسلام دارد.
1-2. معنای اصطلاحی و فقهی
در اصطلاح علوم اسلامی، استسقاء به «درخواست باران از خداوند در ایام خشکسالی و کمآبی» تعریف میشود. کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه این مفهوم را یک عبادت شرعی دانسته که در شرایط خاص آب و هوایی انجام میشود [4].
این عمل تنها منحصر به درخواست باران نبوده، بلکه نمادی از توکل و اتکای کامل بنده به خدای قادر متعال است. در حقیقت، استسقاء تجلی عینی این آیه شریفه است: «إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی» [5] که پرستش و عبادت را مختص ذات اقدس الهی میداند.
در منظومه فکری شیعه، استسقاء دارای ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز هست. هنگامی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دعای خود فرمود: «اللَّهُمَّ سُقْیَا مِنْکَ مُحْیِیَةً مُرْوِیَةً، تَامَّةً عَامَّةً»، در حقیقت الگویی از یک درخواست کامل را ترسیم نمود. این دعا که در منابع معتبر حدیثی نقل شده، نشان میدهد استسقاء تنها یک عبادت فردی نیست، بلکه درخواستی است که تمامی ابعاد مادی و معنوی زندگی بشر را در بر میگیرد.
این نگاه کاملاً منطبق بر این آیه شریفه است: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا» [6] که باران را مایه حیات و تنوع بخشی به محصولات میداند.
1-3. ابعاد حکمتآمیز استسقاء
حکمت استسقاء در منظومه توحیدی اسلام، فراتر از یک درخواست مادی صرف است. هنگامی که بندگان در قالب دعای استسقاء گرد هم میآیند، در حقیقت به تجلی این آیه شریفه پاسخ میگویند: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَىٰ» [7].
این اجتماع نمادین، یادآوری پیمان فطرت و بازگشت به عهد توحیدی است. استسقاء همچنین تمرینی برای مدیریت بحرانهای طبیعی در سایه ایمان و توکل است، چنانکه در آیه دیگری از قرآن کریم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» [8].
در سیره عملی اهل بیت علیهم السلام، استسقاء هرگز جدای از مفاهیم اجتماعی و اخلاقی نبوده است. وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود «تَامَّةً عَامَّةً»، در حقیقت عدالت اجتماعی در تأمین رزق و روزی را به جامعه آموخت.
این نگاه کاملاً همسو با این آیه شریفه است: «مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ» [9] که بر همگانی بودن مواهب الهی تأکید دارد.
این آیات و روایات نشان میدهد که استسقاء تنها یک درخواست برای نزول باران نیست، بلکه درخواست برای تحقق عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه نعمتهای الهی در جامعه است.
2. روشهای تحقق استسقاء
2-1. شیوههای مختلف درخواست باراندرخواست باران از خداوند متعال در هنگام بروز خشکسالی و کمآبی به روشهای مختلفی صورت میپذیرد که همگی در منابع فقهی و روایی مورد تأکید قرار گرفتهاند.
بر اساس نظر فقهای بزرگوار، استسقاء میتواند از طریق اقامه نماز مخصوص استسقاء، دعا کردن در خطبههای نماز جمعه، دعا در نمازهای عید قربان و عید فطر، دعا پس از نمازهای واجب روزانه و یا بیرون رفتن امام جماعت همراه با مردم به صحرا و دعا کردن جمعی انجام شود [9].
این تنوع در روشها نشان از اهمیت و جایگاه ویژه درخواست باران در نظام عبادی اسلام دارد و بیانگر این حقیقت است که بندگان میتوانند در شرایط مختلف به شیوههای گوناگون با پروردگار خود ارتباط برقرار کرده و حاجات خویش را طلب نمایند. هر یک از این روشها دارای شرایط و آداب خاصی است که در کتابهای فقهی به تفصیل بیان شده است.
2-2. جایگاه نماز استسقاء
اگرچه روشهای متعددی برای درخواست باران وجود دارد، اما طلب باران با اقامه نماز مخصوص استسقاء از جایگاه و فضیلت بالاتری برخوردار است [10].
نماز استسقاء به عنوان یک عبادت ویژه در مواقع خشکسالی و کمبارانی در منابع فقهی شیعه و سنی با جزئیات کامل بیان شده است. این نماز معمولاً به صورت جماعت و در فضای باز اقامه میشود و دارای کیفیت و شرایط خاصی است که در کتابهای مفصّل فقهی به آن پرداخته شده است.
برتری نماز استسقاء نسبت به دیگر روشها از آن جهت است که این نماز ترکیبی از عبادت بدنی، قلبی و زبانی است و تجلی کامل بندگی و عبودیت در برابر ذات اقدس الهی محسوب میشود. در این نماز، مومنان با خواندن دعاهای خاص و تضرع به درگاه الهی، از خداوند طلب باران میکنند.
2-3. غسل استسقاء و جایگاه آن
از جمله اعمال مستحب در زمینه درخواست باران، غسل مخصوصی است که به "غسل استسقاء" معروف میباشد. این غسل از جمله غسلهای مستحب در اسلام است که برای طلب باران و رفع خشکسالی انجام میشود [11].
گرچه این غسل از واجبات شرعی نیست، اما انجام آن نشاندهنده جدیت و اهتمام بنده در درخواست از پروردگار است. غسل استسقاء نماد پاکیزگی و طهارت درونی و بیرونی بنده در هنگام تقرب به درگاه الهی است.
و بیانگر این حقیقت که بندگان باید هم از نظر ظاهری و هم از نظر باطنی خود را برای درخواست از خداوند آماده سازند. این غسل به عنوان مقدمهای برای تقرب به خداوند و آمادگی برای دعا و نیایش محسوب میشود.
2-4. اجتماع در استسقاء
یکی از ویژگیهای بارز استسقاء، بعد اجتماعی و جمعی آن است. هنگامی که امام جماعت همراه با مردم به صحرا رفته و به دعا و نیایش میپردازند، این اجتماع نمادین نشاندهنده وحدت و همدلی امت اسلامی در مواجهه با مشکلات و بحرانها است.
این شیوه از استسقاء کاملاً منطبق با آیات قرآنی است که بر اهمیت وحدت و همبستگی مسلمانان تأکید میورزند. در چنین اجتماعاتی، مردم با دلهای متوجه به سوی خداوند، با تضرع و زاری از او طلب باران میکنند.
و این خود تجلی عینی آیه شریفه "وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ" [12] است. این اجتماعات نشان میدهد که مشکلات طبیعی میتواند موجب همبستگی بیشتر جامعه اسلامی شود.
2-5. نقش امامت در استسقاء
در تمامی روشهای استسقاء، نقش امام و پیشوای جامعه اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است. چه در نماز استسقاء، دعا در خطبههای نماز جمعه، یا هدایت مردم به سوی صحرا برای دعای دستهجمعی، حضور و رهبری امام است که به این عبادت جهت و نظم میبخشد.
این مسئله نشاندهنده اهمیت رهبری دینی در جامعه اسلامی است و اینکه در مواقع بحرانی، مردم باید تحت هدایت عالمان دینی و پیشوایان مذهبی به سوی خداوند روی آورند.
این مفهوم به خوبی در سیره پیامبر اکرم و ائمه اطهار قابل مشاهده است که در مواقع خشکسالی شخصاً مردم را برای دعای باران هدایت میفرمودند. نقش امام در این مراسم تنها به خواندن دعا محدود نمیشود، بلکه شامل آموزش و تبیین مفاهیم توحیدی و تربیتی نیز میگردد.
2-6. فلسفه تنوع در روشهای استسقاء
تنوع در روشهای استسقاء دارای فلسفه عمیق تربیتی و عبادی است. هر یک از این روشها به نوعی به پرورش بعد خاصی از ابعاد وجودی انسان میپردازد.
نماز استسقاء بعد عبودیت و بندگی را تقویت میکند، دعا در جمعیتهای بزرگ اجتماعی، بعد همبستگی و وحدت را پرورش میدهد، و غسل استسقاء بر اهمیت طهارت و پاکیزگی در مسیر تقرب به خداوند تأکید میورزد.
این تنوع به بندگان خداوند این امکان را میدهد که با توجه به شرایط و موقعیت خود، از روشهای مختلف برای تقرب به پروردگار و درخواست حاجات خویش بهره گیرند. همچنین این تنوع نشان میدهد که اسلام برای تمامی شرایط و موقعیتها راهکارهای مناسب را پیش بینی کرده است.
3. آداب استسقاء
3-1. خضوع و خشوع در استسقاءاز مهمترین آداب استسقاء، حالت خضوع و خشوع در هنگام درخواست باران از خداوند متعال است. برخى از مفسران و فقها از آیه شریفه «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» [14].
این نکته را برداشت کردهاند که هنگام برگزارى نماز استسقا، امام جماعت باید با حال خضوع و خشوع کامل به سوى جایگاه نماز حرکت کند [15].
این خضوع و خشوع تنها به امام محدود نمیشود، بلکه تمام شرکتکنندگان در مراسم استسقاء باید با دلهای شکسته و حالتی متواضعانه در پیشگاه الهی حاضر شوند. این حالت روحی و معنوی نشاندهنده شناخت بنده نسبت به عظمت پروردگار و نیازمندی خود به الطاف الهی است.
3-2. استغفار و توبه
از دیگر آداب مهم استسقاء، استغفار و توبه به درگاه خداوند متعال است. قرآن کریم از زبان حضرت نوح علیه السلام و حضرت هود علیه السلام، نزول باران را به استغفار و بازگشت به سوی خداوند مرتبط ساخته است.
در سوره نوح میخوانیم: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا» [16] و در سوره هود نیز آمده است: «وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتَاعًا حَسَنًا» [17].
برخى از فقها و مفسران با استفاده از این آیات، استغفار و توبه را از آداب ضروری استسقاء دانستهاند [18]. استغفار نه تنها به عنوان یک عمل مستحب، بلکه به عنوان شرط اساسی برای استجابت دعای استسقاء محسوب میشود.
3-3. آداب مستحب دیگر
از سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و روایات اهل بیت علیهم السلام، آداب فراوان دیگری برای استسقاء استفاده شده که فقیهان به آنها فتوا دادهاند [19].
از جمله این آداب میتوان به سه روز روزه گرفتن قبل از مراسم استسقاء اشاره کرد که نشاندهنده جدیت و اهتمام بندگان در درخواست از خداوند است.
همچنین وارونه کردن عبا هنگام نماز استسقاء از دیگر آدابی است که در روایات به آن تأکید شده است. این عمل نماد تغییر وضعیت و دگرگونی شرایط از خشکسالی به بارش باران است.
3-4. برگزاری نماز در بیابان
از آداب دیگر استسقاء، به پا داشتن نماز در بیابان و فضای باز است. این عمل نشاندهنده توکل کامل بر خداوند و قطع امید از اسباب و علل ظاهری است.
هنگامی که مومنان در بیابان گرد هم میآیند و دست نیاز به درگاه خداوند دراز میکنند، در حقیقت به تجلی آیه شریفه «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ» [20] پاسخ میدهند. این اجتماع در فضای باز، نماد وحدت و همدلی امت اسلامی در مواجهه با مشکلات است.
3-5. همراهی کهنسالان و خردسالان
به همراه بردن کهنسالان و خردسالان و جدا کردن اطفال از مادران از دیگر آداب استسقاء است که در روایات به آن اشاره شده است.
حضور کهنسالان با تجربه و خردسالان معصوم در مراسم استسقاء، بر شکوه و معنویت این مراسم میافزاید. کهنسالان با دعاهای خالصانه خود و خردسالان با معصومیت ذاتیشان، موجب افزایش احتمال استجابت دعا میشوند. این عمل نشاندهنده اهمیت مشارکت تمام اقشار جامعه در حل مشکلات عمومی است.
3-6. فلسفه آداب استسقاء
تمامی این آداب دارای فلسفه و حکمتهای عمیق تربیتی و عبادی هستند. هر یک از این آداب به نوعی به تربیت روح و روان بندگان و تقویت رابطه آنان با خداوند متعال کمک میکنند.
خضوع و خشوع، روح تواضع و بندگی را در انسان تقویت میکند. استغفار و توبه، موجب پاکسازی دل از گناهان و آماده سازی روح برای دریافت الطاف الهی میشود.
روزه گرفتن، تمرین صبر و مقاومت در برابر مشکلات است. وارونه کردن عبا، نماد تغییر و تحول در زندگی است. آداب در کنار هم، منظومه کاملی از تربیت اسلامی را تشکیل میدهند.
4. استسقاء در قرآن کریم
4-1. کاربردهای واژه استسقاء در قرآنواژه استسقاء و مشتقات آن تنها در دو مورد در قرآن کریم به کار رفته است که یکی از آنها در داستان حضرت موسی علیه السلام بیان شده است. در آیۀ شریفه «وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ ۖ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ ۖ کُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» [21] .
به روشنی به درخواست حضرت موسی برای قوم خود اشاره شده است. در این آیه شریفه، خداوند متعال در پاسخ به درخواست حضرت موسی، به ایشان دستور میدهد که با عصای خود به سنگ بزند و پس از این عمل، دوازده چشمه آب از آن سنگ جاری میشود.
این معجزه الهی نه تنها مشکل کمآبی قوم بنیاسرائیل را حل میکند، بلکه نشاندهنده قدرت بیپایان پروردگار بر انجام هر کار غیرممکنی است.
4-2. تحلیل لغوی آیات استسقاء
در تحلیل لغوی آیات مربوط به استسقاء، واژههای کلیدی متعددی وجود دارد که هر یک دارای معنای عمیق و گستردهای هستند. واژه «سَقى» به معنای آب دادن و «استسقاء» به معنای آب خواستن است. همچنین واژه «عَین» به معنای چشمه آب به کار رفته است.
عبارت «کُلُّ أُناس» به معنای هر گروه و جمعیتی است و «مَشرَب» به عنوان اسم مکان به معنای محل نوشیدن آب و محل برداشت آب است. عبارت «وَ لا تَعْثَوْا» از ریشه «عثو» به معنای فساد و مبالغه در فساد و تکبر است [22].
این تحلیل لغوی نشان میدهد که قرآن کریم با دقت و ظرافت کامل، واژههایی را به کار برده که دقیقاً بیانگر مفاهیم مورد نظر هستند.
4-3. نکات تربیتی و هدایتی آیۀ استسقاء
آیۀ مربوط به استسقای حضرت موسی علیه السلام حاوی نکات تربیتی و هدایتی متعددی است که میتواند راهنمای زندگی بشر در همۀ اعصار باشد.
نخست آنکه پیامبران الهی همواره در فکر تأمین نیازهای مادی و معنوی مردم هستند، چنانکه حضرت موسی برای قوم خود درخواست آب میکند [23].
دوم آنکه انسانها باید همۀ نیازهای خود، حتی نیاز به آب نوشیدن را از خداوند متعال درخواست کنند [24].
سوم آنکه جاری شدن آب با زدن عصا به سنگ، یک معجزه الهی است و پیدایش دوازده چشمه مجزا برای دوازده قبیله، معجزهای دیگر محسوب میشود [25].
این معجزات نشان میدهد که خداوند متعال بر هر کاری قادر است و میتواند در سختترین شرایط، راهگشای بندگان خود باشد.
4-4. پیامهای اجتماعی استسقاء در قرآن
داستان استسقای حضرت موسی علیه السلام حاوی پیامهای اجتماعی مهمی نیز هست. تقسیم دوازده چشمه بین دوازده قبیله نشاندهنده عدالت الهی در تقسیم منابع طبیعی بین جوامع مختلف است.
همچنین دستور قرآن به «کُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ» بیانگر این حقیقت است که همۀ نعمتهای مادی از جمله آب و غذا، روزی خداوند هستند و بندگان باید با شکرگزاری از آنها بهرهبرداری کنند.
هشدار قرآن به «وَلا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» نیز نشاندهنده خطرات فساد و تباهی در زمین است که میتواند نعمتهای الهی را از بین ببرد [26]. این پیامها در شرایط کنونی جهان که مسئله کمآبی و بحرانهای محیط زیستی به یکی از چالشهای بزرگ تبدیل شده، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
4-5. ارتباط استسقاء با توحید افعالی
معجزۀ استسقای حضرت موسی علیه السلام به خوبی بیانگر مفهوم توحید افعالی در جهانبینی اسلامی است. در این داستان، حضرت موسی علیه السلام اگرچه با عصای خود به سنگ میزند، اما به صراحت تأکید میکند که این عمل به اذن و قدرت الهی صورت میگیرد.
جاری شدن دوازده چشمه آب از یک سنگ، نشان میدهد که تنها خداوند متعال است که میتواند چنین کار خارقالعادهای را انجام دهد.
این مفهوم به انسان میآموزد که در همۀ امور، حتی در به کارگیری اسباب و وسایل طبیعی، باید توکل بر خداوند داشته باشد و بداند که همۀ قدرتها از آنِ اوست. این نگرش توحیدی میتواند در همۀ عرصههای زندگی فردی و اجتماعی بشر راهگشا باشد.
4-6. تفسیرهای مختلف از آیۀ استسقاء
مفسران قرآن کریم در طول تاریخ، تفسیرهای مختلف و عمیقی از آیۀ استسقای حضرت موسی علیه السلام ارائه دادهاند. برخی بر جنبۀ اعجازی این داستان تأکید کردهاند و آن را نشانۀ روشنی بر پیامبری حضرت موسی دانستهاند.
برخی دیگر به جنبۀ تربیتی و اخلاقی داستان پرداختهاند و آن را نمادی از لزوم توکل بر خداوند در شرایط سخت دانستهاند. همچنین برخی از مفسران به مسئله عدالت اجتماعی در تقسیم آب بین قبایل مختلف اشاره کردهاند [27].
این تفاسیر مختلف نشان میدهد که آیات قرآن کریم دارای ابعاد و لایههای معنایی متعددی هستند که در هر زمان میتوانند منبعی برای درسآموزی و هدایت بشر باشند.
5. ابعاد معنوی و اجتماعی استسقاء در قرآن
5-1. تمایز استسقاء و معجزهدر تحلیل مفاهیم قرآنی، باید میان استسقاء به معنای درخواست باران و معجزات الهی تمایز قائل شد. همانگونه که فخررازی در تفسیر خود اشاره کرده، معنای متعارف استسقاء در عرف مردم، درخواست باران است، اما معجزه جوشش آب از سنگ به دست حضرت موسی علیه السلام فراتر از یک اجابت دعای ساده محسوب میشود [28].
این معجزه نشان میدهد که خداوند متعال گاهی بندگان خاص خود را با کراماتی فوق العاده مورد لطف و عنایت قرار میدهد که خارج از عرف و عادت است. چنین کراماتی نه تنها بیانگر قدرت بیپایان پروردگار است، بلکه نشاندهنده مقام و منزلت ویژه اولیاء الله در پیشگاه الهی میباشد.
5-2. استسقاء و استغفار در سیره پیامبران
در سوره هود، حضرت هود علیه السلام قوم خود را به استغفار و توبه دعوت میکند و میفرماید: «یـقَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارًا» [29].
این آیه شریفه به وضوح نشان میدهد که استغفار و بازگشت به سوی خداوند، زمینهساز نزول بارانهای فراوان و پی در پی است. واژه «مِدرارًا» که صیغه مبالغه است، نشان از فراوانی و شدت بارش دارد [30].
این ارتباط عمیق بین استغفار و نزول باران، بیانگر این حقیقت است که مشکلات طبیعی ریشه در اعمال و رفتارهای نادرست انسانها دارد و تنها با توبه و بازگشت به سوی خداوند میتوان این مشکلات را برطرف نمود.
5-3. ابعاد اقتصادی و اجتماعی استسقاء
آیات قرآن کریم به ابعاد اقتصادی و اجتماعی استسقاء نیز توجه ویژهای دارند. در سوره هود، پس از ذکر نزول بارانهای فراوان، به افزایش قوا و توانمندیهای جامعه اشاره شده است: «وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِکُمْ» [31].
این بیان نشان میدهد که قدرت اقتصادی، زمینهساز سایر قدرتها در جامعه است. هنگامی که مشکل کمآبی حل شود و بارانهای فراوان نازل گردد، زمینه برای رشد اقتصادی، توسعه کشاورزی و افزایش تولید فراهم میشود که در نهایت منجر به تقویت بنیه جامعه و افزایش توانمندیهای آن میگردد.
5-4. معجزات متعدد در استسقای حضرت موسی
در سوره اعراف، خداوند متعال با تفصیل بیشتری به داستان استسقای حضرت موسی علیه السلام میپردازد: «وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ ۖ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا» [32].
در این معجزه، دو امر خارق العاده اتفاق افتاده است: نخست جوشش آب بسیار از سنگ، و دوم پدیدار شدن چشمهها به تعداد قبایل بنیاسرائیل. در روایات نیز آمده است که حضرت موسی علیه السلام با توسل به اهل بیت پیامبر علیهم السلام این معجزه را انجام داده است [33].
این مسئله نشاندهنده جایگاه والای اهل بیت در نظام هستی و تأثیر توسل به آنان در اجابت دعاها و تحقق معجزات است.
5-5. مدیریت اجتماعی در سیره پیامبران
در تفسیر این آیات، به نکته جالبی در زمینه مدیریت اجتماعی اشاره شده است. هنگامی که حضرت شعیب علیه السلام به دیدار داماد خود حضرت موسی علیه السلام آمد و صف طولانی منتظران را دید، به ایشان پیشنهاد کرد که مردم را گروه کند و برای هر دسته، مسئولی تعیین نماید تا بخشی از مشکلات را آنها حل کنند و مسائل مهمتر را به حضرت موسی ارجاع دهند [34].
این سیره نشان میدهد که پیامبران الهی علاوه بر مسئولیتهای معنوی و رسالتهای الهی، به مدیریت صحیح جامعه و ساماندهی امور مردم نیز توجه داشتهاند.
5-6. درسهای تربیتی از استسقای انبیاء
از مجموع آیات و روایات مربوط به استسقای انبیاء، درسهای تربیتی متعددی میتوان آموخت. نخست آنکه توسل به پیامبران و اولیای الهی برای رهایی از مشکلات جایز بوده و به اجابت دعا نزدیک است [35].
دوم آنکه مردم میتوانند نیازهای اقتصادی و مادی خود را نیز با انبیاء در میان بگذارند و به آنان متوسل شوند [36].
سوم آنکه خداوند متعال هم آب مورد نیاز بنیاسرائیل را تأمین کرد و هم غذای آنان را [37].
چهارم آنکه پیدایش و حرکت ابرها و عملکرد آنها، همه تحت تدبیر و اراده الهی است [38]. و سرانجام آنکه حتی با وجود معجزات فراوان، دلهای نااهلان تکان نمیخورد [39].
6. رابطه استغفار و نزول باران در آموزههای قرآنی
6-1. استسقای قوم هود و پیامدهای آنبر اساس نظر برخی از مفسران، قوم حضرت هود علیه السلام به خشکسالی و کمبود آب گرفتار شدند و آیات مربوط به این پیامبر الهی به استسقای ایشان اشاره دارد [40].
این مسئله نشان میدهد که پدیده خشکسالی و کمآبی میتواند نتیجه اعمال نادرست و نافرمانی انسانها از دستورات الهی باشد. هنگامی که جامعهای از مسیر هدایت و تقوا خارج میشود، ممکن است با عذابهای طبیعی از جمله خشکسالی مواجه گردد.
این سنت الهی در طول تاریخ بشریت بارها تکرار شده و همواره پیامبران و اولیای الهی مردم را به بازگشت به سوی خداوند و ترک گناهان دعوت کردهاند.
6-2. استسقای حضرت نوح و درخواست استغفار
همین مطلب در مورد حضرت نوح علیه السلام نیز نقل شده است که ایشان از مردم خواستند تا برای نزول باران رحمت نیایش کنند [41]. در سوره نوح میخوانیم: «فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّکُم اِنَّهُ کانَ غَفّارا • یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا» [42].
واژه «مدرار» که از ریشه «در» گرفته شده است، به معنای ریزش فراوان و پی در پی باران است [43].
این تعبیر نشان میدهد که استغفار و توبه میتواند نه تنها موجب نزول باران شود، بلکه باعث ریزش بارانهای فراوان و سودمند نیز گردد. این مسئله بیانگر وسعت رحمت الهی و تاثیرگذاری توبه در تغییر شرایط طبیعی است.
6-3. ارتباط ایمان و تقوا با نزول برکات آسمانی
در آیات متعددی از قرآن کریم، ارتباط تنگاتنگ بین عقیده و عمل فاسد با قحطی و فقر، و همچنین رابطه عقیده و عمل صالح با رفاه و امنیت مطرح شده است.
در آیه 96 سوره اعراف میخوانیم: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ» [44] که به صراحت بیان میکند اگر مردم اهل تقوا و ایمان باشند، برکات آسمانی را بر آنان میگشاییم. همچنین در آیه 41 سوره روم آمده است:
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ» [45] که فساد در خشکی و دریا را نتیجه اعمال نادرست انسانها میداند.
6-4. هدف انبیا از دعوت به استغفار
هدف اصلی انبیای الهی، نجات بشر از قهر و عذاب الهی است. در سوره نوح، سه مرتبه سخن از استغفار به میان آمده است: در آیه سوم «یَغْفِرْ لَکُمْ»، در آیه هفتم «دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ» و در آیات مورد بحث «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ» [46].
این تکرار نشاندهنده اهمیت استغفار و توبه در تعالیم پیامبران است. استغفار نه تنها موجب نزول باران میشود، بلکه باعث آمرزش گناهان و تقرب به درگاه الهی نیز میگردد. این مسئله بیانگر جامعیت تعالیم انبیا و توجه آنان به تمامی ابعاد مادی و معنوی زندگی بشر است.
6-5. باران به عنوان نعمت الهی
باران یکی از مهمترین نعمتهای الهی است که در آیات متعددی از قرآن کریم به آن اشاره شده است [47]. نزول باران نه تنها موجب سرسبزی و حیات زمین میشود، بلکه نمادی از رحمت و عنایت الهی به بندگان است. در بسیاری از آیات، باران به عنوان برکت و نشانهای از لطف خداوند معرفی شده است. این نعمت الهی هنگامی به صورت کامل و سودمند نازل میشود که مردم به سوی خداوند بازگردند و از گناهان خود توبه کنند.
6-6. بهبود زندگی مادی ایمان
یکی از آثار ایمان و تقوا، بهبود زندگی مادی و رفاه اقتصادی است [48]. هنگامی که مردم به دستورات الهی عمل کنند و از گناهان دوری نمایند، خداوند نه تنها بارانهای فراوان نازل میکند، بلکه آنان را با اموال و فرزندان فراوان یاری میدهد و باغها و نهرهای آب برایشان پدید میآورد.
این مسئله نشان میدهد که فراوانی نعمتهای مادی میتواند نشانهای از رضایت الهی و پاداش اعمال صالح باشد. البته باید توجه داشت که این نعمتها هنگامی ارزش واقعی دارند که در مسیر رضای الهی و خدمت به بندگان خدا به کار گرفته شوند.
6-7. تفسیر نور و تاکید بر رابطه عمل و نتیجه
تفسیر نور در تحلیل این آیات، بر رابطه مستقیم بین اعمال انسانها و نتایج طبیعی آن تأکید میورزد [49].
این تفسیر با استناد به آیات متعدد قرآن، نشان میدهد که بسیاری از مشکلات طبیعی از جمله خشکسالی، قحطی و فساد در محیط زیست، نتیجه اعمال نادرست انسانهاست.
از سوی دیگر، ایمان و تقوا میتواند موجب گشایش برکات آسمانی و زمینی گردد. این نگاه تربیتی میتواند زمینهساز اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی و در نهایت، بهبود شرایط طبیعی و محیط زیستی باشد.
7. ابعاد الهی و تربیتی باران در قرآن کریم
7-1. باران به عنوان وسیله یاری مؤمنانباران در نظام تکوینی الهی، افزون بر کارکردهای طبیعی و حیاتبخش خود، میتواند در شرایط خاص به عنوان وسیلهای برای یاری مؤمنان و تقویت روحیه آنان به کار رود.
نمونه بارز این مسئله، نزول باران در جنگ بدر است. هنگامی که لشکر قریش با تصرف چاههای آب، مسلمانان را از دسترسی به آب محروم کرده بودند، خداوند متعال بارانی نازل کرد که هم موجب آرامش دلهای مؤمنان شد و هم زمین را برای حرکت و پایداری آنان آماده ساخت [50].
این حادثه تاریخی نشان میدهد که خداوند متعال در سختترین شرایط، یاریگر بندگان مؤمن خود است و از راههایی که تصور آن نمیرود، مشکلگشایی میکند.
7-2. تأثیر روانی باران در تقویت ایمان
قرآن کریم در توصیف نزول باران در جنگ بدر میفرماید: «یُنَزِّلُعَلَیکُم مِنَ السَّماءِ ماءً... لِیَربِطَ عَلی قُلوبِکُمویُثَبِّتَ بِهِالاَقدام» [51]. این آیه شریفه به روشنی بیان میکند که باران نه تنها یک پدیده طبیعی، بلکه وسیلهای برای تحکیم ایمان و تقویت اراده مؤمنان است.
هنگامی که مسلمانان در جنگ بدر با بارش باران مواجه شدند، این پدیده طبیعی باعث آرامش قلبها و استواری قدمهای آنان در میدان نبرد گردید. این مسئله نشان میدهد که خداوند متعال از طریق طبیعیترین پدیدهها میتواند بزرگترین تأثیرات معنوی را در دلهای بندگانش ایجاد کند و آنان را در مسیر حق ثابت قدم نگه دارد.
7-3. باران به عنوان وسیله عذاب کافران
در مقابل، باران میتواند به عنوان وسیلهای برای عذاب و مجازات کافران نیز به کار رود. داستان قوم حضرت نوح علیه السلام نمونه بارزی از این سنت الهی است.
هنگامی که قوم نوح، این پیامبر الهی را تکذیب کردند و او را مجنون خواندند [52]، خداوند متعال باران شدیدی نازل کرد که موجب غرق شدن و نابودی تمامی کافران گردید [53].
این حادثه تاریخی نشان میدهد که همان بارانی که میتواند مایه حیات و برکت باشد، در شرایطی خاص میتواند به عذابی الهی تبدیل شود و جامعهای گنهکار را به کیفر اعمالشان برساند.
7-4. تحلیل حکمتآمیز عذاب باران
نزول باران به عنوان عذاب الهی، دارای حکمتها و درسهای تربیتی عمیقی است. از یک سو، این مسئله نشان میدهد که تمامی پدیدههای طبیعی در اختیار و تحت اراده خداوند متعال هستند و هر گاه او اراده کند، میتواند از این پدیدهها برای اهداف مختلف استفاده نماید.
از سوی دیگر، این مسئله بیانگر این حقیقت است که گناه و نافرمانی میتواند موجب دگرگونی نعمتهای الهی به نقمت و عذاب گردد. همان آبی که میتواند مایه حیات باشد، میتواند به وسیله نابودی تبدیل شود.
7-5. رابطه اعمال انسان با کیفیت نزولات آسمانی
در تحلیل قرآن کریم، کیفیت و کمیت نزولات آسمانی از جمله باران، رابطه مستقیمی با اعمال و رفتار انسانها دارد. هنگامی که جامعهای به سوی ایمان و تقوا گرایش پیدا میکند، باران به عنوان برکت و رحمت الهی نازل میشود.
اما هنگامی که جامعهای به کفر و طغیان روی میآورد، ممکن است همان باران به عذاب تبدیل گردد. این سنت الهی در طول تاریخ بشریت بارها تکرار شده و همواره عبرتی برای اندیشمندان و خردورزان بوده است. این رابطه عمیق نشان میدهد که نظام هستی بر اساس عدالت و حکمت استوار شده است.
7-6. درسهای تربیتی از دوگانگی کارکرد باران
دوگانگی کارکرد باران در قرآن کریم - هم به عنوان وسیله یاری مؤمنان و هم به عنوان وسیله عذاب کافران - دارای درسهای تربیتی مهمی است. این مسئله به انسان میآموزد که نباید به پدیدههای طبیعی به دیدی صرفاً مادی نگاه کند، بلکه باید در پس این پدیدهها، اراده و مشیت الهی را ببیند.
همچنین این مسئله نشان میدهد که ارزش و اثر هر پدیده طبیعی، به شرایط روحی و عملی انسانها بستگی دارد. همان بارانی که برای مؤمنان مایه برکت و آرامش است، برای کافران میتواند مایه عذاب و نابودی باشد.
7-7. تفسیرهای مختلف از آیات مربوط به باران
مفسران قرآن کریم در تحلیل آیات مربوط به باران، به ابعاد مختلف این پدیده طبیعی-الهی پرداختهاند. برخی بر جنبه اعجازآمیز نزول باران در جنگ بدر تأکید کردهاند و آن را نشانهای از عنایت خاص الهی به مسلمانان دانستهاند. برخی دیگر به تحلیل فلسفه عذاب باران بر قوم نوح پرداختهاند و آن را نمونهای از سنتهای تخلفناپذیر الهی در برخورد با جوامع طغیانگر دانستهاند. این تفاسیر مختلف، همگی بر این حقیقت تأکید دارند که باران در نظام هستی، تنها یک پدیده طبیعی نیست، بلکه وسیلهای برای تحقق اهداف الهی و تربیت بندگان است.
8. ابعاد الهی و تربیتی باران در قرآن کریم
8-1. باران به عنوان وسیله یاری مؤمنانباران در نظام تکوینی الهی، افزون بر کارکردهای طبیعی و حیاتبخش خود، میتواند در شرایط خاص به عنوان وسیلهای برای یاری مؤمنان و تقویت روحیه آنان به کار رود.
نمونه بارز این مسئله، نزول باران در جنگ بدر است. هنگامی که لشکر قریش با تصرف چاههای آب، مسلمانان را از دسترسی به آب محروم کرده بودند، خداوند متعال بارانی نازل کرد که هم موجب آرامش دلهای مؤمنان شد و هم زمین را برای حرکت و پایداری آنان آماده ساخت [55].
این حادثه تاریخی نشان میدهد که خداوند متعال در سختترین شرایط، یاریگر بندگان مؤمن خود است و از راههایی که تصور آن نمیرود، مشکلگشایی میکند. این یاری الهی نه تنها در بعد مادی، بلکه در بعد معنوی نیز تأثیرگذار بوده و ایمان مؤمنان را تقویت نموده است.
8-2. تأثیر روانی باران در تقویت ایمان
قرآن کریم در توصیف نزول باران در جنگ بدر میفرماید: «یُنَزِّلُعَلَیکُم مِنَ السَّماءِ ماءً... لِیَربِطَ عَلی قُلوبِکُمویُثَبِّتَ بِهِالاَقدام» [56]. این آیه شریفه به روشنی بیان میکند که باران نه تنها یک پدیده طبیعی، بلکه وسیلهای برای تحکیم ایمان و تقویت اراده مؤمنان است.
هنگامی که مسلمانان در جنگ بدر با بارش باران مواجه شدند، این پدیده طبیعی باعث آرامش قلبها و استواری قدمهای آنان در میدان نبرد گردید.
این مسئله نشان میدهد که خداوند متعال از طریق طبیعیترین پدیدهها میتواند بزرگترین تأثیرات معنوی را در دلهای بندگانش ایجاد کند و آنان را در مسیر حق ثابت قدم نگه دارد. این تأثیر روانی باران، نمونهای از لطف و مراقبت الهی از بندگان باایمان است.
8-3. باران به عنوان وسیله عذاب کافران
در مقابل، باران میتواند به عنوان وسیلهای برای عذاب و مجازات کافران نیز به کار رود. داستان قوم حضرت نوح علیه السلام نمونه بارزی از این سنت الهی است.
هنگامی که قوم نوح، این پیامبر الهی را تکذیب کردند و او را مجنون خواندند [57]، خداوند متعال باران شدیدی نازل کرد که موجب غرق شدن و نابودی تمامی کافران گردید [58].
این حادثه تاریخی نشان میدهد که همان بارانی که میتواند مایه حیات و برکت باشد، در شرایطی خاص میتواند به عذابی الهی تبدیل شود و جامعهای گنهکار را به کیفر اعمالشان برساند. این دوگانگی در کارکرد باران، بیانگر حکمت و عدالت الهی در برخورد با جوامع مختلف است.
8-4. تحلیل حکمتآمیز عذاب باران
نزول باران به عنوان عذاب الهی، دارای حکمتها و درسهای تربیتی عمیقی است. از یک سو، این مسئله نشان میدهد که تمامی پدیدههای طبیعی در اختیار و تحت اراده خداوند متعال هستند و هر گاه او اراده کند، میتواند از این پدیدهها برای اهداف مختلف استفاده نماید.
از سوی دیگر، این مسئله بیانگر این حقیقت است که گناه و نافرمانی میتواند موجب دگرگونی نعمتهای الهی به نقمت و عذاب گردد.
همان آبی که میتواند مایه حیات باشد، میتواند به وسیله نابودی تبدیل شود. این تغییر کارکرد، هشداری برای تمامی انسانهاست که از گناهان دوری کنند و به سوی خداوند بازگردند.
8-5. رابطه اعمال انسان با کیفیت نزولات آسمانی
در تحلیل قرآن کریم، کیفیت و کمیت نزولات آسمانی از جمله باران، رابطه مستقیمی با اعمال و رفتار انسانها دارد. هنگامی که جامعهای به سوی ایمان و تقوا گرایش پیدا میکند، باران به عنوان برکت و رحمت الهی نازل میشود.
اما هنگامی که جامعهای به کفر و طغیان روی میآورد، ممکن است همان باران به عذاب تبدیل گردد. این سنت الهی در طول تاریخ بشریت بارها تکرار شده و همواره عبرتی برای اندیشمندان و خردورزان بوده است. این رابطه عمیق نشان میدهد که نظام هستی بر اساس عدالت و حکمت استوار شده و اعمال انسانها به طور مستقیم بر شرایط طبیعی تأثیر میگذارد.
8-6. درسهای تربیتی از دوگانگی کارکرد باران
دوگانگی کارکرد باران در قرآن کریم - هم به عنوان وسیله یاری مؤمنان و هم به عنوان وسیله عذاب کافران - دارای درسهای تربیتی مهمی است.
این مسئله به انسان میآموزد که نباید به پدیدههای طبیعی به دیدی صرفاً مادی نگاه کند، بلکه باید در پس این پدیدهها، اراده و مشیت الهی را ببیند. همچنین این مسئله نشان میدهد که ارزش و اثر هر پدیده طبیعی، به شرایط روحی و عملی انسانها بستگی دارد.
همان بارانی که برای مؤمنان مایه برکت و آرامش است، برای کافران میتواند مایه عذاب و نابودی باشد. این نگرش، انسان را به تفکر در مورد اعمال خود و بازنگری در رفتارهایش وا میدارد.
8-7. تفسیرهای مختلف از آیات مربوط به باران
مفسران قرآن کریم در تحلیل آیات مربوط به باران، به ابعاد مختلف این پدیده طبیعی-الهی پرداختهاند. برخی بر جنبه اعجازآمیز نزول باران در جنگ بدر تأکید کردهاند و آن را نشانهای از عنایت خاص الهی به مسلمانان دانستهاند.
برخی دیگر به تحلیل فلسفه عذاب باران بر قوم نوح پرداختهاند و آن را نمونهای از سنتهای تخلفناپذیر الهی در برخورد با جوامع طغیانگر دانستهاند.
این تفاسیر مختلف، همگی بر این حقیقت تأکید دارند که باران در نظام هستی، تنها یک پدیده طبیعی نیست، بلکه وسیلهای برای تحقق اهداف الهی و تربیت بندگان است. این تنوع در تفسیر، غنای مفاهیم قرآنی را نشان میدهد.
نتیجهگیری:
استسقاء در قرآن کریم، تنها درخواست باران مادی نیست، بلکه مدرسهای برای تربیت نفوس و تقویت رابطه با خدای متعال است. این مفهوم متعالی، پیوند عمیق بین عالم طبیعت و معنویت را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه simplest درخواستهای مادی میتوانند والاترین مفاهیم معنوی را دربرگیرند.از رهگذر تحلیل آیات نورانی قرآن، به وضوح روشن میشود که استسقاء دارای ابعاد فردی و اجتماعی گستردهای است. تأکید بر اجتماع در دعا، نقش امامت و اهمیت استغفار دستهجمعی، همگی بر این جامعیت دلالت دارند. این سنت اسلامی میتواند به عنوان الگویی برای حل بحرانهای اجتماعی و محیط زیستی عصر حاضر مورد توجه قرار گیرد.
باران در نظام تربیتی قرآن، گاه وسیله یاری مؤمنان و گاه عامل عذاب کافران است. این دوگانگی حکیمانه، بیانگر تأثیر مستقیم اعمال و نیتهای انسان بر کیفیت نزولات آسمانی است. همان بارانی که میتواند مایه حیات و برکت باشد، ممکن است در شرایطی به عذاب تبدیل شود که این خود درس بزرگی برای بشریت است.
در نهایت، استسقاء تجلی کامل عبودیت و بازگشت به فطرت پاک الهی است. این سنت اسلامی، راهکاری جامع برای مواجهه با بحرانهای طبیعی و تقویت ایمان جامعه ارائه میدهد. امروزه با توجه به بحرانهای محیط زیستی، بازگشت به این سنت نبوی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات جامعه معاصر باشد.
پی نوشت ها:
[1] ابن فارس، احمد بن فارس، مقاییس اللغه، ج3، ص84-85[2] سوره فصلت، آیه 51
[3] سوره زخرف، آیه 22
[4] الفقه على المذاهب الاربعه، ج1، ص358
[5] سوره طه، آیه 14
[6] سوره ابراهیم، آیه 28
[7] سوره اعراف، آیه 172
[8] سوره رعد، آیه 11
[9] سوره حشر، آیه 7
[10] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۵۲
[11] حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۲۲۱
[12] طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۵۵
[13] سوره بقره، آیه ۱۸۶
[14] سوره انعام، آیه ۴۳
[15] المحلى، ج ۳، ص ۳۰۹
[16] سوره نوح، آیات ۱۰-۱۱
[17] سوره هود، آیه ۵۲
[18] المحلى، ج ۳، ص ۳۱۰
[19] شرائع الاسلام، ج ۱، ص ۱۰۹
[20] سوره نمل، آیه ۶۲
[21] سوره بقره، آیه ۶۰
[22] تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، ج۱، ص۱۲۵
[23] تفسیر نور، ج۱، ص۱۲۵
[24] تفسیر نور، ج۱، ص۱۲۵
[25] تفسیر نور، ج۱، ص۱۲۵
[26] تفسیر نور، ج۱، ص۱۲۵
[27] تفسیر نور، ج۱، ص۱۲۵
[28] فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۳، ص۵۲۸
[29] سوره هود، آیه ۵۲
[30] تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
[31] سوره هود، آیه ۵۲
[32] سوره اعراف، آیه ۱۶۰
[33] الغدیر و اثبات الهداه، ج 1، ص 433
[34] تفسیر کاشف
[35] تفسیر نور، ج3، ص197
[36] تفسیر نور، ج3، ص197
[37] تفسیر نور، ج3، ص197
[38] تفسیر نور، ج3، ص197
[39] تفسیر نور، ج3، ص198
[40] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۲۹۰
[41] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۳۳
[42] سوره نوح، آیات ۱۰-۱۱
[43] تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
[44] سوره اعراف، آیه ۹۶
[45] سوره روم، آیه ۴۱
[46] تفسیر نور، ج۱۰، ص۲۳۴
[47] تفسیر نور، ج۱۰، ص۲۳۴
[48] تفسیر نور، ج۱۰، ص۲۳۵
[49] تفسیر نور، ج۱۰، ص۲۳۴-۲۳۵
[50] مجمع البیان، ج۴، ص۸۰۷
[51] سوره انفال، آیه ۱۱
[52] سوره قمر، آیات ۹-۱۱
[53] سوره هود، آیه ۴۴
[54] سوره قمر، آیه ۱۱
[55] مجمع البیان، ج۴، ص۸۰۷
[56] سوره انفال، آیه ۱۱
[57] سوره قمر، آیات ۹-۱۱
[58] سوره هود، آیه ۴۴