گفتگو با دکتر پرويز رزاقي درباره آثار رواني لباسهايي که کودکان ميپوشند
پسربچه با کت و شلوار روي پلههاي تالار نشسته بود و با حسرت بازي بچهها را در محوطه بيروني نگاه ميکرد. يک پاپيون بزرگ قرمز رنگ هم روي يقهاش زده بود. بيشتر از 5 يا 6 سال نداشت. آرام دستاش را به طرف يقهاش برد و پاپيوناش را کمي شل کرد. داخل سالن مجري داشت لطيفه تعريف ميکرد. اين طرف بزرگترها به داشتند به لطيفهها ميخنديدند و آن طرف، بچهها بيخيال همهچيز، در محوطه بازي ميکردند. پسر بچه جزو هيچکدام نبود. نه لطيفه گوش ميداد، نه بازي ميکرد. تنها نشسته بود. چند دقيقه بعد يک کت و يک پاپيون روي پلههاي تالار رها شده بود و پسربچه در محوطه با بچههاي ديگر بالا و پايين ميپريد. بعد از خواندن اين مقدمه، گفتگوي ما را با دکتر پرويز رزاقي، روانشناس، بخوانيد.
آقاي دکتر! توجه به نوع پوشش کودکان تا چه اندازه اهميت دارد؟
ساختارهاي رواني کودک معمولا همراه با شادي و تفکرات ساده است و مسايلي از قبيل کدورت و انتقام در آنها گذراست. انتخابهاي آنها نيز همواره نشأت گرفته از همين نوع نگاه است. پس بايد براي کودک لباسهايي انتخاب شود که بتواند اين نوع نگاه و سليقه را تامين کند. شادي و شاد زندگي کردن نشانه اصلي زندگي کودکانه است و اگر نوع انتخابها، از جمله انتخاب نوع پوشش براي کودکان مطابق با روحيه آنها نباشد، در آينده آنها را دچار مشکل خواهد کرد.
کودکان چه لباسهايي را بيشتر دوست دارند؟
معمولا کودکان رنگهاي شاد و رنگهايي که در آن فضاي رواني خوبي نهفته باشد را بيشتر دوست دارند. طبق تحقيقاتي که به عمل آمده فضاي رواني کودکان رنگ صورتي، آبي روشن، سرخآبي و زرد ليمويي را بيشتر ميپسندند و موضوع ديگري که در انتخاب کودکان بسيار نقش دارد اين است که آنها دنياي کودکانه خود را دارند و نگرشي که والدين به دنيا دارند را ندارند. در واقع آنان به غير از حس کودکانه خود نگرش ديگري به دنيا ندارند. مثلا در مراسم عزاداري، والدين با توجه به نگرش خود رنگ لباس را انتخاب ميکنند که طبيعتا يک رنگ تيره است ولي براي کودک اين نگرش تعريف نشده است و او باز لباسهاي مورد علاقه خود را انتخاب ميکند.
آيا اين انتخابها در کودکان دختر و پسر فرق ميکند؟
بله؛ انتخاب لباس، خصوصا از لحاظ رنگ در دخترها و پسرها متفاوت است. دختربچهها چون با ظرافتهاي روانشناسي بيشتري زندگي ميکنند،رنگ صورتي را بيشتر ميپسندند و در واقع از همان زمان زمينه را براي پذيرفتن رنگهاي شاد در خود دارند. در مقابل در پسربچهها چون نوع ساختار رواني آنها متفاوت است، اين انتخابها کمي متفاوت است. پسربچهها به دليل همين تفاوتها رنگهاي آبي تيره، قهوهاي و سبز تيره را انتخاب ميکنند. انتخابهاي درست در پوشش کودکان ميتواند شخصيت و اعتماد به نفس اين کودکان را رقم بزند. البته بايد توجه داشته باشيم که دختران در مورد لباس و لوازم مربوط به آن حساسترند و اين موضوع در آنها بيشتر مورد توجه خانوادهها قرار ميگيرد. اين موضوع که از نوع لباس يا نوع آرايش دخترها تعريف شود، در ايجاد اعتماد به نفس در آنها تاثير بيشتري نسبت به پسرها دارد.
يعني اين مساله يک نوع تبعض جنسيتي است؟!
نه! اين تفاوت يک تفاوت سليقهاي نيست و بيشتر جنبه ساختاري دارد زيرا در کودکان پسر اعتماد به نفس شکل گرفته بيشتر به رفتار، قدرت، موفقيتها و توانمنديهاي آنها بستگي دارد. پس اين توجه بيشتر به دخترها در اين مورد چندان هم مغاير با ويژگيهاي روانشناختي آنها نيست.
بعضي والدين در مجالس، لباسهايي شبيه لباس بزرگترها را بر تن کودکان ميکنند. نظر شما در اين مورد چيست؟
بله؛ در برخي مهمانيها، مخصوصا در ايام عيد گاهي خانوادهها لباسهايي را با سبک و سياق لباس بزرگسالان براي کودکان انتخاب ميکند و مثلا به تن پسربچهها کت و شلوار ميپوشانند. اين نوع اعمال سليقه در جريان طبيعي انتخابهاي کودک، تاثير منفي دارد و اعتماد به نفس او را از بين ميبرد. ما مطابق با سليقه خودمان کودک را مجبور کردهايم که بزرگتر از سن خود رفتار کند که اين عمل چندان درست نيست. معمولا در اين موارد به والدين سفارشميشود به کودکان لباسهايي متناسب سن آنها بپوشانند تا کودک وقتي خود را از نظر رشد رواني با هم گروه خود و از نظر ديداري با گروه بزرگترها مقايسه ميکند، احساس تعارض نکند. گاهي وقتها اين اتفاق به شکل بدتري ميافتد، يعني پدر در اين نوع مراسم لباس راحت ميپوشد ولي براي فرزند خود لباس رسمي تهيه ميکند. اين نوع انتخابها کودک را دچار تعارض ميکند و اگر او در اين مورد شکايت نميکند، فقط به دليل کودک بودن اوست.
اين اعمال سليقه از کجا ناشي ميشود؟
در اغلب موارد، اين نوع رفتار يک توجيه ساده دارد و آن هم اين است که والدين عقدههاي سرکوب شده دوران کودکي خود را از اين طريق در کودکان خود جبران ميکنند؛ براي مثال، پدري که در دوران کودکي خود، حسرت لباسهاي گرانقيمت داشته، سعي ميکند امروز براي فرزند خود اين انتخاب را انجام دهد تا به نوعي رضايتمندي خود را در فرزند خود پيدا کند. اما آنچه مسلم است اين است که با اين رفتار کودک از آنچه که هست يا بايد باشد، دور ميشود. کودک در دوران کودکي خود نياز به جست و خيز، شادي و بازي با همسالان دارد و ما با اعمال سليقههاي ناآگاهانه باعث ميشويم که اعتماد به نفس در کودک از بين برود و شخصيت او بهصورت کامل شکل نگيرد.
در برخي مدارس هم شاهد هستيم که لباس فرم دانشآموزان پسر، کت و شلوار است. اين مساله چه توجيهي دارد؟!
اين هم مورد تاييد نيست و توصيه ما اين است که فقط از شلوار و پيراهن فرم براي اين دانشآموزان استفاده شود زيرا پوشيدن کت محدوديتهايي را براي دانشآموز ايجاد ميکند که چندان جنبه مثبتي ندارد. کودکان در اين سن و سال نياز به تحرک و جست و خيز دارند و نبايد با پوشش نامناسب آنها را در اين کار محدود کرد. با اين حال حتي اگر پوشش کت هم در مدارس اجباري باشد تاثير منفي کمتري نسبت به ديگر جاها دارد زيرا دانشآموز در ميان گروه همسالاني قرار دارد که همه آنها موظف به رعايت اين پوشش هستند، بنابراين خود را در اين محيط ضابطهمند موظف به رعايت اين قانون ميداند.
در مورد دختران، چهطور؟
در مورد دختران هم همينطور است. پوشيدن لباسهايي که يک دختررا از جمع همسالان متمايز کند و موجب جدايي او از جمع شود مورد پسند نيست. البته يک فرق در اين مورد وجود دارد و آن هم مراسم عروسي است. در اين مراسم چون عروس و لباس او مرکز ثقل مراسم و کانون توجه است، پوشاندن لباس عروس به دختران خردسال، به آنها اعتماد به نفس ميدهد ولي غير از اين مورد ميتوان گفت پوشش دختران نيز بايد به نحوي باشد که با مقتضيات سني آنها مناسب و متناسب باشد.
چطور بايد تشخيص داد که انتخاب ما براي کودک در مورد لباس صحيح است يا نه؟
کودکان ابتدا نقش خود را با خودشان و در مرحله بعدي با والدين خودشان و پس از آن هم با گروه همسالان مقايسه ميکنند.بايد از خود کودک در مورد ترجيح او پرسش شود و به نظر او هم اهميت داده شود. نبايد براي کودکان لباسهايي انتخاب شود که آنها با پوشيدنش احساس تحقير کنند و بايد از انتخاب لباسهايي که کودک را به وضوح از گروه متمايز ميکند اجتناب شود.
منبع: www.salamat.com
ae