ناز از اندازه بيرون ميکني شاعر : انوري وز جگر خوردن دلم خون ميکني ناز از اندازه بيرون ميکني در کلهداري تو افزون ميکني هرچه من از سرکشي کم ميکنم نيز با اين جور گردون ميکني ماه رخسارت نه بس در ميغ هجر تازه صد نوع دگرگون ميکني چون به يک نوع از جفا تن دردهيم نيک خار از پاي بيرون ميکني اينت دستي کاندرين بازي تراست اين سخن باري بگو چون ميکني هر زمان گويي که من نيک آورم کز تو اين آيد که اکنون ميکني در حساب انوري هرگز نبود ...