عمرها در پي مقصود به جان گرديديم شاعر : سعدي دوست در خانه و ما گرد جهان گرديديم عمرها در پي مقصود به جان گرديديم آن که ما در طلبش جمله مکان گرديديم خود سراپرده قدرش ز مکان بيرون بود روي بنمود چو خفاش نهان گرديديم همچو بلبل همه شب نعره زنان تا خورشيد دل ببردند و ضرورت نگران گرديديم گفته بوديم به خوبان که نبايد نگريست با ميان آمد و بي نام و نشان گرديديم صفت يوسف ناديده بيان ميکردند ساقيا باده بده کز سر آن گرديديم رفته بوديم به خلوت که...