رهبان دير را سبب عاشقي چه بود شاعر : عطار کو روي را ز دير به خلقان نمينمود رهبان دير را سبب عاشقي چه بود ور راستي روان خلايق همي ربود از نيستي دو ديده به کس مينکرد باز در مهر دل عبادت عيسي همي شنود چون در فتاد در محن عشق زان سپس او عاشق از چه بود و چرا در بلا فزود در ملت مسيح روا نيست عاشقي وز حال دل به نغمه سرودي همي سرود مانا که يار ما به خرابات برگذشت عاشق زيان کند دو جهان از براي سود ميگفت هر که دوست کند در بلا فتد کاواز آن...