قرآن کتاب آسمانی ما(3)
و یوم یحشرهم کأن لّم یلبثوا إلاَّ ساعةً من النَّهار یتعارفون بینهم قد خسرالَّذین کذَّبوا بلقاء الله و ما کانوا مهتدین (یونس/45)
«و روزی که آن ها را زنده کند مانند این می ماند که بیش از ساعتی از روز در قبر نبوده اند و هم دیگر را می شناسند. آن جا کسانی که دیدار خدا را تکذیب کرده بوده باشند و هدایت را انتخاب نکرده باشند زیان خواهند کرد».
به فضا رفتن انسان
«ای گروه جن و انس اگر می توانید در اطراف زمین و آسمان ها بر شوید (این خیال محالی است) هرگز خارج از ملک و سلطنت خدا نتوانید شد.»
هر گاه توانستید از محدوده زمین و سیارات بیرون بروید می توانید بروید. البته فقط با نیروی برتر می توانید این کار را بکنید!
نکات آیه:
انسان فعلاً زمین و ماه را ترک کرده و حقانیت درستی مضمون آیه را ثابت کرده است.
2.زمین و سیارات محدوده مشخصی دارند.
نیروی جاذبه زمین و سیارات مرز و محدوده مشخصی دارد.
3.انسان با سلطان (یعنی با نیروی برتر) می تواند زمین و سیارات را ترک کند.
انسان فعلاً با نیروی برتر بر نیروی جاذبه زمین و ماه، آن ها را ترک کرده است.
مرحله به مرحله بالاتر رفتن در فضا
«به سرخی پس از غروب سوگند یاد می کنم *و به شب و آنچه را جمع می کند *و به ماه وقتی که کامل می شود*که شما ارتفاع پس از ارتفاع بالا خواهید رفت».
نکته آیه: انسان ارتفاع پس از ارتفاع (در فضا) بالا خواهد رفت:
در رابطه با جمع شدن برخی پدیده ها در شب نیز می توان بسته شدن گل ها را نام برد. برخی گیاهان گل خود را در روز باز می کنند و در شب می بندند تا آن را در مقابل رطوبت و سرما حفظ کنند.
همه چیز روند میرایی دارد
«که هر چیزی به ذات پاک الهی هالک و نابود است.»
همه چیز در روند و فرایند فرسودگی و پیری است!
نکته آیه: همه چیز در روند و فرایند پیری، فرسودگی و میرایی است!
چیزی در هستی از بین نمی رود
«ذره ای از یک مثقال نیز از نظر خدا ناپدید نمی شود نه در سیارات و نه در زمین، و هیچ چیز کوچک تر یا بزرگ تر از آن نیز نیست جز آن که در کتاب آشکار است.(مگر این که در هستی هم چنان باقی می ماند)».
و ما من غائبةٍ فی السَّماء و الأرض إلاَّ فی کتبٍ مبینٍ (نمل/75)
«هیچ چیز ناپدید شده ای در فضا و زمین نیست مگر این که در جهان عینی هم چنان وجود دارد».
نکته آیات: چیزی در هستی نابود نمی شود!
زیگزاگی پیش رفتن در فضا
«و اگر ما بر این کافران امتت دری از آسمان بگشائیم تا دائم بر آسمان ها عروج کنند ــ باز هم بر انکار تو خواهند گفت چشمان ما را (محمد) فرو بسته و در ما سحر و جادویی به کار برده است.»
«چنان چه دری هم از جو رو به فضا برای این ها باز می کردیم و در آن زیگزاگی پیش می رفتند ــ باز هم می گفتند: نه! ما در فضا نیستیم یا نه "ما را سحر زده" کرده اند»!
نکات آیه:
2.انسان در فضا زیگزاگی پیش می رود.
3.در فضا انسان احساس غیرطبیعی دارد (احساس سحر زده شدگی می کند).
1.وقتی انسان رو به فضا می رود در جو دری ایجاد می شود:
وقتی انسان زمین را ترک می کند طبقه ازون جو سوراخ می شود و به مثابه باز شدن در می ماند.
2.انسان در فضا زیگزاگی پیش می رود:
واژه عروج که قرآن برای حرکت و ادامه حرکت در فضا از آن استفاده کرده است به معنی «حرکت زیگزاگی» است . و این به این معنی است که حرکت و پیشروی در فضا در یک روند و فرایند زیگزاگی صورت می گیرد. واقعیت هم همین است. در فضا چیزی راست و مستقیم پیش نمی رود بلکه تحت تأثیر نیروی جاذبه کج می شود. حتی مسیر نور و امواج نیز تحت تأثیر نیروی جاذبه کج می شوند و زیگزاگی پیش می روند.
3.در فضا انسان احساس غیرطبیعی دارد:
احساس و وضعیتی که انسان در فضا دارد نسبت به احساس و وضعیتی که روی زمین دارد با هم فرق می کند. از جمله:
در فضا انسان سمت بالا و پائین را احساس نمی کند، چون سمت پائین ناشی از کشش نیروی جاذبه زمین است که در فضا وجود ندارد. و وقتی سمت پائین احساس نشود طبعاً سمت بالایی نیز احساس نخواهد شد.
در فضا انسان نمی تواند روی پاها راه برود چون وزن ندارد. برای جا به جایی خود می بایست دستاویزی را بگیرد و خود را به جلو بکشد و یا با پای خود چیزی را به عقب هل دهد که باعث جلو رفتن وی بشود.
با این وضع و احساس در فضا، چنان که آیه گفته:"اگر آن ها به فضا برده می شدند"باز هم می گفتند:"ما در فضا نیستیم بلکه ما را سحر زده کرده اند".
تسخیر همه چیز برای انسان
«و آنچه در اجرام فضایی و در زمین است همه را خود خدا در امکان بهره وری شما قرار داد.»
نکته آیه: هر چه در زمین و فضا است همه در امکان بهره وری انسان قرار داده شده است:
از الکترون در ابعاد وسیعی از جمله برق استفاده می کند.
از نیروی خورشید برای تولید برق استفاده می کند.
از انواع باکتری ها و میکروب ها و ویروس ها استفاده می کند.
از انواع امواج بهره برداری می کند.
وجود چیزهای نامریی
«سوگند می خورم به آنچه می بینید و آنچه را نمی بینید، که این قرآن سخن پیامبری است که در نهایت خوبی است».
نکته آیه: چیزهایی وجود دارد که انسان آن ها را نمی بیند:
نسخه برداری از اعمال
«این کتاب ما، همان گونه که بوده اید آن را برای شما بازگو می کند. ما از کارهایی که می کردید نسخه برمی داشتیم».(آیه مربوط به روز قیامت است).
این آیه 1400 سال پیش گفته که کارهای انسان استنساخ می شود، (که در زبان ما به آن صدابرداری، فیلم برداری، عکس گرفتن، رونوشت برداشتن و غیره گفته می شود). در زمان محمد چنان که در قرآن می خوانیم، کسانی قرآن را افسانه و خرافات می نامیده اند و به آن می خندیده اند. ولی امروزه با وجود انواع و اقسام دستگاه هایی که صدا و حرکات و غیره را ضبط می کنند و نگه می دارند روشن شده که این آیه مبنای علمی دارد.
حرکت همه چیز در تمامیت خود
«هرچه در اجرام فضایی و هر چه در زمین است در تمامیت و کلیت خود برای خدا در حرکت شتاب دار هستند. او قدرتمند است ولی با حکمت کار می کند.»
(سبح و سباحه به معنی: حرکت شیء در تمامیت و کلیت جسم خود و با شتاب است. و در معنی دوم خود از جمله به معنی «شنا کردن» به کار رفته، چون در حالت مزبور تمامیت بدن در تب و تاب و حرکت شتاب دار قرار می گیرد)ــ و به اسب در حال دویدن سابحه گفته شده(چون در تمامیت جسم خود در تب و تاب شتاب دار قرار می گیرد).
بر اساس شناختی که ما امروز از هستی داریم همه چیز در هستی در حرکت و تب و تاب شتاب دار است . از ریزترین تا بزرگ ترین پدیده ها.
همه چیز خداوند را ستایش می کنند
«...هیچ چیزی نیست که در حرکت تمامیت شتاب دار خود خدا را ستایش نکند، ولی شما ستایش آن ها را درک نمی کنید،...».
انسان فعلاً این قدر می داند که مثلاً گیاه تا اندازه ای که به جهان خودش مربوط می شود شعور دارد، صدا دارد، واژه های خطاب دارد. همین طور همه حیوانات و حشرات همین طور داخل ذره نیز صدا هست. هر ذره ای صدای خاص خود را دارد و حتی در تغییر حالت نیز تغییر صدا می دهد. هر چیزی به نوعی صدایی و نوایی دارد. ولی انسان فعلاً در حدی نیست که بتواند آن ها را ترجمه کند و بفهمد.
پیش بینی روشن شدن یگانگی در هستی
«خدا روشن کرده که خدایی غیر از او وجود ندارد. قوانین هستی و دانشمندان نیز همین را روشن خواهند کرد. او هستی را به قسط اداره می کند. خدایی غیر از او وجود ندارد. او قدرتمند است ولی پدیده ها را با حکمت اداره می کند.»
(واژه «ملائکه» جمع ملک است (از مصادر ملک ــ الک و لئک) به معنی: پیام رساننده، واسط، کسی یا چیزی که به نمایندگی از کسی کاری را انجام می دهد، گمارده، و مفاهیمی از این قبیل. در قرآن از جمله به قوانین طبیعت (مانند نیروی جاذبه) و نیروها و موجوداتی که از طرف خداوند مأموریت می گیرند اطلاق می شود. در آیه به معنی: قوانین حاکم بر پدیده ها به کار گرفته شده است).
در گذشته و در دوران حضرت محمد (ص) برخی بر این باور بوده اند که خدایان متعددی وجود دارد و هر خدایی چیزی را آفریده و اداره می کند. آیه می گوید که: قانونمندی های هستی و دانشمندان روشن خواهند کرد که یک خدا بیش تر وجود ندارد.
امروزه قوانین فیزیکی حاکم بر پدیده های هستی و دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند روشن کرده اند و گواهی می دهند که هستی از یک نقطه آغاز شده و در نهایت نیز به یک نقطه برخواهد گشت، و یک واحد یک پارچه است و قوانین مشترکی بر آن حاکم است، و پدیده های هستی از عناصر مشترکی ساخته شده اند و به این شکل یگانگی در هستی را روشن کرده اند و گواهی داده اند.
پیش بینی سطری نوشتن
«ن و سوگند به قلم و به آن هایی که سطری می نویسند.»
آیه به آن هایی که سطری می نویسند سوگند می خورد. یعنی پیش بینی می کند که چیزهایی پیدا خواهند شد که سطری خواهند نوشت و به آن ها سوگند می خورد.
این پیش بینی فعلاً تحقق پیدا کرده است. یکی از آن ها دستگاه کپی است. دستگاه کپی از بالا به پائین کاغذ و به صورت سطری می نویسد. یعنی هم زمان یک سطر را می نویسد. اگر دستگاه را در حین کپی کردن خاموش کنیم و به نوشته آن نگاه کنیم، اگر آخرین سطری که مشغول چاپ آن بوده کامل نشده باشد آن را به یکی از حالت های تصویر می بینیم:
فعل یسطرون به معنی می نویسند نیز هست، اگر به این معنی به کار گرفته شده باشد در آن صورت آیه پیش بینی می کند که دستگاه هایی پیدا خواهند شد که خواهند نوشت. و این چیزی است که فعلاً تحقق یافته است.
امواج کوه مانند ناشی از باده
از آیات حق این که کشتی در آب
کند همچو کوهی به رفتن شتاب
اگر خود اراده کند کردگار
به آن باد سکون و قرار
که کشتی بنشسته بر پشت آب
بماند خود از حرکت و از شتاب
«از دیگر آیات وی موج های کوه مانند در دریا است که مانند ــ اگر بخواهد باد را می خواباند و آن ها در سطح دریا راکد می شوند». («جوار» جمع «جاریه» است به معنی: چیزی که در جریان است یا جاری می شود. در معنی دوم خود به: کشتی، موج و چشمه اطلاق شده. و در آیه به معنی موج به کار گرفته شده است). بلندترین امواج ناشی از باد که تاکنون اندازه گرفته شده 34 متر بوده است.(یعنی به بلندی یک ساختمان 11 طبقه). اگر کسی یا کسانی در گذشته در دریا با چنین امواجی مواجه شده بوده باشند طبعاً جان سالم به در نمی برده اند که به خشکی برگردند و آن را برای دیگران نقل کنند بنابراین در آن زمان کسی از چنین امواجی اطلاع نداشته است. اطلاعاتی که امروزه انسان از این امواج دارد نیز به وسیله دستگاه و ماهواره به دست آمده نه این که کسی در این امواج حضور داشته باشد و به دیگران خبر داده باشد.
آفتاب در میان قرآن و علم
إذا الشَّمس کوّرت (تکویر/1)
«(ای رسول ما یاد آر) هنگامی که آفتاب تابان تاریک شود.»
پس آفتاب به سوی تکویر می رود تا این که جسم سفید محض بگردد و بدون شک این در صورتی است که انهیار جاذبه در آن رخ دهد، از این که سیاره ها و ستارگان یکی دور دیگری می چرخند ما برای این اصطلاح کلمه ی تکویر را از اصطلاح عربی آن انتخاب نمودیم که بالضبط معنای انهیار(جاذبه) را دارد.
آفرینش
پرسش:
پاسخ:
در مورد باران نیز باید گفت: بشر اطلاعاتی از کیفیت نزول آن نداشت تا این که در سال های اخیر با پیشرفت در رشته هایی چون هواشناسی، به مسئله ی تلقیح ابرها پی بردند. و حتی بحث از باران مصنوعی پیش آمد. در این جا بود که دانشمندان متوجه نقش عجیب بادها در زایا شدن ابرها شدند. 2 بحث قرآنی (اسرار علمی) آیه ی 22 سوره ی حجر، در این موضوع، نقش محوری را دارد که خداوند می فرماید:
و أرسلنا الرّیح لوقح فأنزلنا من السَّماء مآءً (حجر/22)
«و بادها را باردار کننده فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم».
در مورد این آیه سه نظر وجود دارد:
الف: منظور لقاح گیاهان است:
ب: منظور لقاح ابرهاست:
به این ترتیب که: باد، ذرات نامریی نمک را از دریا با خود می آورد تا به همراه قطرات ریز آب، نطفه های جذب کننده و آماس کننده را تشکیل دهد و سرانجام با تلاطم و تصادم بادها به هم بپیوندند، رفته رفته درشت شده و سقوط کنند.
هم چنین توده های ابر، در اثر اصطکاک با عوارض زمین و اجسام معلق در باد، دارای بارهای الکتریکی مخالف می شوند که تخلیه ی آن ــ رعد و برق ــ باعث یونیزه شدن هوا و تشکیل ازون می گردد که به پیوستن و درست شدن باران کمک فراوان می نماید.
ج: منظور لقاح ابرها و گیاهان است:
فرستادیم «پس» نازل کردیم...ــ ولی منظور آن فقط لقاح ابرها نیست بلکه قسمت اول آیه، یک فرمول کلی را ارائه می دهد چه در گیاهان و چه در ابرها؛ و قسمت دوم (از آسمان آبی نازل کردیم) یکی از موارد و نمونه های آن است.
نتیجه گیری:
2.آیه فوق می تواند چیزی فراتر از ابر و گیاه را شامل شود. که ممکن است در آینده، علم از آن پرده برداری کند.
3.اشاره ی علمی قرآن به پدیده ی «لقاح در ابرها»، می تواند «اعجاز علمی» به شمار آید چرا که این مسئله تا سال های اخیر برای بشر مشخص نشده بود. ولی در مورد گیاهان، از آن جا که بشر از گرده افشانی گیاهان ــ هرچند محدود ــ اطلاع داشته است با یک درجه تنزّل جزء «شگفتی های علمی قرآن» به حساب می آید نه «اعجاز علمی».
منبع: پناهی ، حسین /فیض آبادی،حمیده ، فیزیک در قرآن(2) ، انتشارات فیض دانش ،1389
/ج