مهارت های لازم برای رفتار صحیح با کودک

دیگر از دستش خسته شده اید، هرچه می گویید برعکس آن عمل می کند، خیلی وقت ها از لج بازی هایش لجتان می گیرد، گاهی از دستش به حدی خسته و کلافه می شوید که حاضر نیستید حتی صدایش را بشنوید یا قیافه اش را ببینید. هر راهی را هم که بلد بوده اید رفته اید و امتحان کرده اید اما باز هم نتیجه ای نگرفته اید و... جالب است که برخی از والدین با این که می دانند روش های کاربردی آنان چندان تأثیری ندارد، ولی باز هم دست از به کارگیری روش هایشان باز نمی دارند.
پنجشنبه، 17 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
 مهارت های لازم برای رفتار صحیح با کودک

مهارت های لازم برای رفتار صحیح با کودک
مهارت های لازم برای رفتار صحیح با کودک


 





 
دیگر از دستش خسته شده اید، هرچه می گویید برعکس آن عمل می کند، خیلی وقت ها از لج بازی هایش لجتان می گیرد، گاهی از دستش به حدی خسته و کلافه می شوید که حاضر نیستید حتی صدایش را بشنوید یا قیافه اش را ببینید. هر راهی را هم که بلد بوده اید رفته اید و امتحان کرده اید اما باز هم نتیجه ای نگرفته اید و... جالب است که برخی از والدین با این که می دانند روش های کاربردی آنان چندان تأثیری ندارد، ولی باز هم دست از به کارگیری روش هایشان باز نمی دارند. دانستن بی تأثیر بودن روش های به کار گرفته شده، در اولین قدم در راه بهبود روابط، بسیار حائز اهمیت است. والدین اشتباهاتی در رفتار با فرزندشان دارند، اشتباهات رایج تربیتی که ما والدین آن ها را به کار می بندیم و انتظار داریم بهترین نتایج برایمان حاصل شود، غافل از این که راه را به خطا می رویم و...

● سرزنش، عیب جویی است
 

دکتر عنبرانی، روان شناس کودک در گفت و گو با ما در رابطه با رفتار صحیح والدین با کودکان می گوید:شما فرزند خود را بابت رفتارش سرزنش می کنید؛ به عنوان مثال می گویید: «تو که هنوز اتاقت را مرتب نکرده ای!» یا «تو که دوباره خواهر کوچکت را اذیت کردی!» گاهی این سرزنش ها جای خود را به جمله های حقارت آمیز می دهد. به عنوان مثال «این رفتار تو واقعا دوستانه نیست!» آیا فرزند شما بعد از شنیدن چنین سرزنش هایی، رفتار خود را تغییر داده است؟ شما دقیقا همان کاری را به کودک خود می گویید که در آن لحظه انجام می دهد، در صورتی که فرزند شما کاملا به عمل خود واقف است.آگاهی از نامناسب بودن رفتار کودک، معمولا هیچ سودی ندارد. از نظر کودک، این سرزنش ها صرفا عیب جویی از سوی شماست. کودک می اندیشد: «او مرا دوست ندارد. پس باید برای جلب توجه او بجنگم.» به خصوص اگر سرزنش های شما با ابراز جمله های تحقیرآمیز همراه باشد، این احساس در کودکتان قوی تر خواهد بود.

● تنبیه بدنی، انتقام جویی می آورد
 

آیا شما هم تا به حال اختیار خود را از دست داده اید؟ آیا تا به حال اثر دست خود را روی صورت یا بدن فرزند خود دیده اید؟ آیا تا به حال فرزندتان را حسابی کتک زده اید؟ تقریبا همه ما حداقل یک بار، دانسته یا ندانسته، کودک خود را به گونه ای تنبیه بدنی کرده ایم. درک چگونگی اثر تنبیه بدنی روی کودکان، بسیار آسان است. کودکانی که مرتب از والدین خود کتک می خورند، بعد از مدتی حساسیتشان در برابر درد کاسته می شود.کودکانی که کتک می خورند، همانند دیگر رفتارهای خصمانه والدین، اغلب حس انتقام جویی در آنان قوی می شود. در ضمن نباید فراموش کرد که کودکان هر آن چه از ما می آموزند، به فرزندان خود منتقل می کنند. هر ضربه ای که به فرزندتان وارد کنید، ضربه ای به ارتباط شما و فرزندتان وارد خواهد آمد. تنبیه بدنی تحقیرآمیز و به کارگیری آن در راه تربیت کودکان، کاملا نامناسب است.

● بی مهری، از رفتارهای پسندیده می کاهد
 

بعضی از کودکان مشکلات رفتاری زیادی دارند، زیرا والدینشان بسیار کم به رفتارهای خوب آنان توجه می کنند و آنان را مورد تشویق قرار می دهند. ولی هر بار کار اشتباهی از آنان سر می زند، به شدت مورد مواخذه قرار می گیرند. اگر رفتار شایسته کودک مورد بی توجهی و بی مهری قرار گیرد، در آینده رفتارهای پسندیده کمتر از او سر می زند. اگر بر اثر بی توجهی رفتار خوبی از بین رفت، اصلا تعجب نکنید. یک اصل مهم در تربیت صحیح کودک، تشویق و توجه به رفتارهایی است که دوست دارید در آینده بیشتر شاهد آن باشید.

● القاب، ترور شخصیت می آورد
 

هنگامی که والدین روی فرزندان خود اسم می گذارند و آنان را با همان اسامی صدا می زنند، ممکن است مشکلات عاطفی و رفتاری در کودکان ایجاد کنند. کودکان نسبت به این مسئله خیلی حساس هستند، مثلا والدینشان آنان را احمق، کودن، گیج، خرفت، خنگ، پروفسور، مزاحم و... صدا می زنند.گاهی اوقات والدین از این القاب برای ترور شخصیت کودک استفاده می کنند، ولی ممکن است گاه بدون این که منظور خاصی داشته باشند، از این القاب استفاده کنند. این لغات ممکن است منعکس کننده خشم پدر یا مادر نسبت به کودک باشد، اما معمولا نه تنها باعث بهبود اوضاع نمی شود، بلکه آن را وخیم تر نیز می کند.

● والدینی که تسلیم می شوند
 

والدین تسلیم را می توان والدین لوس کننده هم نامید. این دسته از والدین هیچ محدودیتی قائل نمی شوند و محدودیت هایی را که در نظر می گیرند اغلب لغو می کنند. فرزندان این گونه والدین بدون داشتن خطوط راهنمایی معین بزرگ می شوند. والدین در خصوص آنچه کودکان می خواهند، تسلیم می شوند. ما اغلب این قبیل کودکان را با صفت لوس توصیف می کنیم. کودکانی که هیچ گونه محدودیتی برای آن ها منظور نمی شود، ممکن است در برخورد با دیگران دچار مشکل شوند.

● نتیجه چشیدن ناکامی، مسئولیت پذیری است
 

یک امر عادی و ساده را به صورت مسئله ای پیچیده در می آورید و فکر می کنید اگر فرزندتان این طور عمل نکند، آن غذا را نخورد، یا کمی تب داشته باشد، دیگر دنیا به آخر رسیده است. دائم دست و پایتان می لرزد. خودتان تمام کارهای بچه را انجام می دهید، به جزئیات کارش دخالت می کنید و دیگر فکر نمی کنید بچه باید مستقل بار بیاید.انسان موجود عجیب و غریبی است. برخی از والدین بیش از اندازه بچه ها را مورد حمایت قرار می دهند، بیش از حد از آن ها مواظبت می کنند و حاضر نیستند بچه شان به هیچ قیمتی طعم ناکامی و ناراحتی را بچشد و مرتب مثل یک نوزاد با او رفتار می کنند؛ این بچه ها برای رویارویی موفقیت آمیز با زندگی تجربه کسب نمی کنند و بزرگ هم که شدند، حاضر نیستند کمترین مسئولیتی به عهده بگیرند.

● انتظارات بیش از حد، دردسر می آورد
 

داشتن انتظارات منطقی از کودکان بستگی به سن و میزان رشد آنان دارد. والدینی که از فرزندان خود خواسته های زیادی دارند که بیش از توان آنان است، با مقاومت و حتی گاهی با تنفر کودکانشان مواجه می شوند. به عنوان مثال اگر دنبال دردسر می گردید، از کودک ٣ ساله ای بخواهید بدون کمک گرفتن از دیگران اتاق به هم ریخته ای را مرتب کند.

● رشوه دادن، قدردانی از کودک نیست
 

اگر چنین کنی، چنان خواهیم کرد! رشوه دادن نیز همانند روش های دیگر بی گمان با شکست مواجه خواهد شد. روشی که در آن به وضوح به کودک گفته می شود که اگر کاری را بکند (یا نکند) پاداشی دریافت خواهد داشت.اگر با برادر کوچکت خوب رفتار کنی، تو را می برم سینما. اگر شعر حفظ کنی، تو را می برم مسابقه فوتبال.این نوع برخوردهای شرطی ممکن است طفل را وادار کند برای به دست آوردن یک هدف آنی، کاری را انجام دهد، به ندرت باعث کوشش مداوم کودک خواهد شد. حرف های ما به او القا می کند به قابلیت او شک داریم.بهتر است جایزه را بدون این که آن را از قبل اعلام کنیم و کاملا بدون انتظار کودک به او بدهیم. جایزه باید نشانگر قدردانی ما باشد.

● تهدید به کودک جرأت می دهد
 

اگر یک بار دیگر دوستت را اذیت کنی، یک کتک مفصل می خوری. صد بار به تو گفتم سنگ پرت نکن، اگر یک بار دیگر این کار را تکرار کنی من می دانم با تو. دیگر کمربند را می آورم. صبر کن تا بابا بیاید خانه! هنگامی که کودک بارها تهدیداتی از والدین خود می شنود، ولی به ندرت عواقب کار بد خود را می بیند، باید گفت: تهدید مبدل به روشی نامناسب و بی حاصل برای مهار رفتار کودک می شود.گاهی اوقات این تهدیدها حتی به کودکان این جرأت و شهامت را می دهد تا پدر و مادر خود را در آن محدوده امتحان کنند و صبر و تحمل آنان را بسنجند.

● مشاجره از اقتدار والدین می کاهد
 

هر کودکی نیاز به امنیت روانی دارد و والدین موظف هستند این نیاز را برای کودک تأمین کنند. روش هایی از قبیل عیب جویی، لجبازی، سرزنش، داد و فریاد، بد دهنی و مشاجره با کودک موجب می شود کودک احساس ناامنی کند و دچار اضطراب شود. به کار بردن این روش ها موجب می شود احترام متقابل بین شما و فرزندتان از بین برود و والدین اقتدار خود را از دست بدهند.
منبع:روزنامه خراسان
ارسال توسط کاربر محترم سایت :abdo_61




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط