گاهي به زندگي لبخند بزن

مي‌گويد سه بار پشت فرمان ماشينم خوابم برد و هر بار با خوردن سرم به فرمان بيدار مي‌شدم. مسير گاندي تا سعادت‌آباد را با اين خواب‌آلودگي رانندگي کردم. بايد هر طور بود به کلاس پسرم مي‌رسيدم او را از کلاس مي‌آوردم و به سرعت به سمت منزل مي‌رفتم تا پرستار دخترم زودتر به کارش برسد و در نهايت وقتي به در پارکينگ رسيدم نصف ماشين را به در کشيدم و رفتم تو. چون خواب بودم.
يکشنبه، 9 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گاهي به زندگي لبخند بزن

گاهي به زندگي لبخند بزن
گاهي به زندگي لبخند بزن


 

نويسنده:مريم نوروزي




 
مي‌گويد سه بار پشت فرمان ماشينم خوابم برد و هر بار با خوردن سرم به فرمان بيدار مي‌شدم. مسير گاندي تا سعادت‌آباد را با اين خواب‌آلودگي رانندگي کردم. بايد هر طور بود به کلاس پسرم مي‌رسيدم او را از کلاس مي‌آوردم و به سرعت به سمت منزل مي‌رفتم تا پرستار دخترم زودتر به کارش برسد و در نهايت وقتي به در پارکينگ رسيدم نصف ماشين را به در کشيدم و رفتم تو. چون خواب بودم.
همانطور که تلفني با من صحبت مي‌کند صداي شستن ظرف‌هايش هم مي‌آيد و ضمناً به پسرش مي‌گويد تکاليفش را فراموش نکند. مي‌گويد: هر روز مجبورم صبح زود از خواب بيدار شوم و پسرم را ساعت 5/7 به دست سرويس مدرسه‌اش بسپارم در اين زمان پرستار دخترم هم از راه مي‌رسد و من که بايد 8 صبح سر کار باشم حدود 9 مي‌رسم و هر ماه کسري کار دارم. بعد ازظهر پس از يک کار سنگين بايد بروم و پسرم را از کلاس زبان برگردانم و به دخترم برسم و براي شام شب و ناهار فردا غذا بپزم و کارهاي منزل هم که بماند. آنقدر کم خوابي دارم که مي‌ترسم يک روز تصادف کنم و خداي نکرده اتفاق بدي بيفتد.
اينها درددل‌هاي زن جواني است که مسئول امور مالي يک شرکت است. مادر است و خانه‌دار هم هست.
وضعيت زندگي امروزه به خصوص در کلان‌شهر‌ها به گونه‌اي است که کار کردن مرد به تنهايي نمي‌تواند کفاف زندگي را بدهد و زنها مجبورند همپاي مردها کار کنند تا بتواند از پس مخارج زندگي و پرداخت اقساط منزل و شهريه مدرسه بچه‌ها بر آيند.
در گذشته‌هايي بسيار دور مردم زندگي‌هاي بسيار ساده داشتند و دسته جمعي زندگي مي‌کردند و خبري از چشم و هم‌چشمي‌هاي امروزه نبود و کارها همه مردانه بود و زنان به دليل داشتن جسمي ضعيف امور خانه را به دست گرفته بودند اما کم‌کم با پيشرفت جامعه و به وجود آمدن کارهايي که زنان هم مي‌توانستند انجام دهند زنان نيز به جامعه راه پيدا کردند ولي همچنان نقش خود را در منزل به عنوان همسر و مادر حفظ کردند و اينگونه شد که امروزه ما در جامعه با زناني مواجه هستيم که هم خانه‌دار هستند و هم کارمند و فشار مضاعفي را تحمل مي‌کنند.
هر چند اخيراً در روزنامه‌ها محض دل خوش کردن زنان شاغل خبري زدند مبني بر اين که زنان شاغل شاداب‌تر از زنان خانه‌دار هستند. هر چند من به صحت اين خبر شک دارم چرا که کار مضاعفي که زنان انجام مي‌دهند به خصوص وقتي فرزند دارند و شاغل هم هستند و مجبورند در اين هواي آلوده از منزل خارج شود با سرعت بيشتري در سراشيبي پيري قرار مي‌گيرند.
واقعيت اين است که در فرهنگ ايراني مردان کمتر به کمک زن شاغلشان مي‌آيند و کمک کردن به زن در امور خانه را به نوعي کسر شأن مردانه‌شان مي‌دانند. آنها وقتي از سر کار باز مي‌گردند روي راحت‌ترين مبل ولو مي‌شوند و انگار نه انگار همسرشان خسته از سر کار برگشته است و او هم نياز به استراحت دارد.
هرچند روانشناسان توصيه‌هايي کار ساز به اينگونه زنان دارند اما واقعيت اين است که اين زنان فشار مضاعفي را تحمل مي‌کنند.

گاهي به زندگي لبخند بزن

پيشنهادهاي روانشناسانه
برخي روانشناسان توصيه مي‌کنند. زمان مي‌تواند بهترين دوست و دشمن شما باشد در صورتي که شما هم مادر هستيد و هم يک زن شاغل بهتر است از زمان بيشترين بهره را ببريد. به عنوان مثال مي‌تواند در روز جمعه چندين مدل غذا بپزيد و سپس آنها را فريزر کنيد تا در طول هفته مجبور نباشيد آشپزي کنيد و از همان غذا استفاده کنيد.
همچنين سعي کنيد در منزل امور اداري را فراموش کنيد و فقط به کارهاي منزل برسيد حتي تلفن‌هاي همکارانتان را جواب ندهيد و بر عکس زماني که در اداره هستيد مدام به منزل زنگ نزنيد و از آنها هم بخواهيد در صورتي که کار ضروري دارند با شما تماس بگيرند.
زمانهايي را به خودتان اختصاص بدهيد و استراحت کنيد. فراموش نکنيد که شما علاوه بر اين که مادر و همسر هستيد يک انسان هستيد و نياز به استراحت داريد بنابر اين وقتي را پيدا کنيد استراحت کنيد و يا ورزش کنيد.
اينکه شما در منزل از همسرتان کمک بگيريد هيچ اشکالي ندارد سعي کنيد از همسرتان بخواهيد در امور منزل به شما کمک کند. خودتان را تنبيه نکنيد و فراموش نکنيد که شما يک انسان با توانايي‌هاي محدود هستيد.
مادران شاغل و فرزندان
خانم جواني که مجبور است کار کند مي‌گويد: از وقتي دختر دومم متولد شده است مشکلاتم چند برابر شده است بعد از اينکه 6 ماه مرخصي زايمانم به پايان رسيد مجبور شدم او را به مهدکودک بسپارم و او چون خيلي کوچک و ضعيف است مدام مريض مي‌شود. او مي‌گويد تمام روانشناسان مي‌گويند تا قبل از 3 سالگي نبايد کودک را به مهد سپرد اما من چاره‌اي ندارم.
رفيعي كارشناس روان‌شناسي و مشاور خانواده مي‌گويد: «اگر برنامه‌ريزي صحيحي براي نگهداري كودكان تا قبل از شش سالگي انجام شود بسياري از مشكلات حل مي‌شود. هيچ‌كس نمي‌تواند ادعا كند كه شاغل بودن يا خانه‌دار بودن مادر مي‌تواند در ارتباط او و بچه‌ها تأثير مستقيمي داشته باشد. در واقع كيفيت ارتباط مهم است نه كميت آن. فرزندان اگر چه در كودكي و نوجواني به حضور فيزيكي و جسماني والدين خصوصاً مادر نياز بيشتري دارند، در دوران جواني به تحصيلات و به موقعيت اجتماعي پدر و مادرشان بيشتر اهميت مي‌دهند. يك مادر تحصيلكرده و داراي تجربيات اجتماعي كه همزمان با فرزندانش از رشد اجتماعي برخوردار بوده بسيار بيشتر مورد اعتماد فرزندان جوانش است تا مادري كه هميشه در خانه مشغول خانه داري بوده و كمتر با جامعه تماس داشته است.
البته هميشه استثناهايي وجود دارد اما اگر قضيه را به طور كلي مورد بررسي قرار دهيم، متوجه مي‌شويم كه مادراني كه داراي تخصص‌هاي اجتماعي هستند بيشتر مورد مشورت قرار مي‌گيرند و در برخورد با مسايل فرزندانشان درايت بيشتري از خود بروز مي‌دهند.»
دولت چه کرده است؟
طرح ساعت كار كمتر، حضور پاره وقت يا تعليقي زنان، افزايش ساعات مرخصي روزانه آنان براي رسيدگي به فرزندان و تعيين حقوق و بيمه براي زنان خانه‌دار از تسهيلاتي است كه در كشور ما براي زنان شاغل در نظر گرفته شده است اما برخي از آنها در اجرا جواب نداده‌اند.
مثلاً به تازگي طرح دوركاري براي بانوان شاغل در ادارات دولتي تصويب شده است و بانوان از اين طرح رضايت كامل دارند. آنان مي‌توانند تا 3 روز در هفته را در خانه كار كنند و به خاطر استفاده از وسايل شخصي، حقوق بيشتري نيز به آنان تعلق مي‌گيرد اما آمارهاي جديد نشان مي‌دهد مديران دستگاه‌ها از اين طرح استقبال چنداني نكرده‌اند. در بسياري از ادارات اين طرح اصلا اجرا نمي‌شود و کارفرما اصلاً حاضر نيست آن را بپذيرد البته دولت هم نمي‌تواند کارفرما را ملزم به اجراي آن بکند.
هر چند زنان شاغل نيز معتقدند اگر از دورکاري استفاده کنند کارفرما ترجيح مي‌دهد به جاي آنها از يک کارمند مرد استفاده کند تا دردسر‌هاي او را نداشته باشد.
كم شدن يك ثلث از وقت اداري با تقاضاي خانم‌هاي كارمند و برخورداري از مزاياي استخدامي و بازنشستگي، معافيت از خدمت سربازي، بازنشستگي زنان كارمند، كارگر و ارتشي با 20 سال سابقه كار بدون شرط سني و برخورداري از مزاياي شغلي، استفاده از مرخصي زايمان به مدت 6 ماه و بيشتر، مرخصي زايمان براي پدر فرزند تا با مادر همراهي كند و شير دادن به كودك با اخذ حقوق ثابت اداري از مزايايي است كه زنان شاغل بايد از آن بهره‌مند شوند.
رفيعي، روان‌شناس و مشاور خانواده در بررسي مشكلات نشأت گرفته از اشتغال زنان مي‌گويد: «مسئله اشتغال زنان به خودي خود مشكل‌زا نيست، آنچه كه ما اصطكاك و برخورد در خانواده‌هاي بانوان شاغل مي‌ناميم، خود معلول عوامل مختلفي است كه با كمي تدبير و روشن‌بيني قابل حل است. برخي از اين عوامل عبارتند از: عدم‌درك صحيح از جانب همسر و شريك زندگي، عدم وجود برنامه‌ريزي صحيح، فشار كاري كه اقتصاد جامعه بر خانواده‌ها تحميل مي‌كنند.»
او در تشريح اين عوامل مي‌گويد: «حقيقت اين است كه يك زن شاغل، عملاً مسئوليت و فشار كاري دو نفر را تحمل مي‌كند و از اين لحاظ نسبت به مردان شاغل هم مسئوليت سنگين‌تري دارد. تفاوت كار در اين جاست كه از مردان كسي انتظار انجام امور منزل را ندارد اما يك زن در هر پست مديريتي و تخصصي هم كه باشد، وظايف منزل برعهده اوست. اين تقسيم‌بندي وظايف درست يا نادرست، باعث افزايش فشار و استرس رواني در زنان شاغل مي‌شود، آن هم زنان صبوري كه عمدتاً در جهت كمك به اقتصاد خانواده به كار اجتماعي مي‌پردازند و به جاي اين كه مورد قدرداني شوهرانشان واقع شوند در بسياري از موارد مورد سرزنش‌هاي مكرر قرار مي‌گيرند. سرزنش بابت عدم‌حضور مداوم در خانه، نپرداختن كامل به وظايف خانه و... يكي از دوستان من كه متخصص بيماري‌هاي زنان است، هرازگاهي برخي از بيمارانش را به من ارجاع مي‌دهد تا از طريق روانكاوي به حل مشكلاتشان كمك كنم. اكثر آنها بانوان شاغلي هستند كه بر اثر فشار مسئوليت اجتماعي و امور منزل دچار دردها و عارضه‌هاي جسماني شده‌اند كه منشأ آن عصبي است. برخي از اين عوارض به طرز عجيبي بر علايم بيماري‌هاي زنان شباهت دارند.
بسياري از اين بانوان، از عدم‌درك كامل از جانب همسرانشان رنج مي‌برند، مرداني كه با توقعات بيجا و بدون در نظرگرفتن شرايط همسرشان او را تحت فشار رواني قرار مي‌دهند، در نتيجه زن براي اين كه هم مسئوليت اجتماعي‌اش را خوب انجام دهد و هم در امور منزل رضايت همسرش را جلب كند، نيروي مضاعفي را به كار مي‌گيرد كه همراه با استرس دايمي سبب بروز ناراحتي‌هاي عصبي مي‌شود.»
توصيه‌هاي يک زن شاغل
من هم يک زن شاغل هستم و در يک شغل پر استرس و پر زحمت مثل خبرنگاري مشغول هستم اما پيشنهاد مي‌کنم به خودم و همه شما که شاغل و خانه‌دار هستيد زمان‌هايي را در هفته به خودتان اختصاص دهيد. زندگي و فرزندانتان را به همسرتان بسپاريد و با دوستانتان قرار بگذاريد. رستوران برويد. به سالن‌هاي ورزشي سري بزنيد. سينما برويد براي خودتان خريد کنيد و فراموش نکنيد که چه کسي هستيد. هويت شما تحت تاثير شخصيت خودتان است نه همسر و فرزندانتان.
مطمئن باشيد با انجام بيش از حد کارهاي منزل و رسيدگي هم زمان به امور فرزندان و کار بيرون از خانه کسي به ما جايزه نخواهد داد. فقط خستگي‌اش براي ما مي‌ماند و چهره‌اي پير و خسته. منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما