سقوط غير ايمن
نويسنده: افسر اسديان
سقط جنين ارادي يکي از پيامدهاي روابط جنسي بدون برنامه ريزي است که معمولاً زنان اولين قربانيان آن هستند. ارقام مرگ زنان در اثر سقط هاي غير بهداشتي بسيار بالاست. شيوع سقط جنين هاي ارادي ميان زنان ايران حاکي از آن است که مي توان به اين پديده به عنوان مسأله اي اجتماعي نگريست که علي رغم منع قانوني و عرفي، زنان در برابر حاملگي هاي ناخواسته و بدون برنامه ريزي بدان مبادرت مي ورزند و پيامدهاي آن نيز شامل حال زنان مي شود.
سقط خودبخودي فرآيندي طبيعي است که در بارداري ناموفق پيش مي آيد. اما سقط القا شده ممکن است به علت استفاده از دارو و يا ديگر مواد يا عمل جراحي که باقي مانده محتويات رحمي را پاک سازي مي کند اتفاق افتد. براي دو سوم از زنان جهان سقط جنين قانوني ميسر است. با اين حال برخي کشورها همچنان از قوانين محدود کننده سقط استفاده مي کنند. سقط هاي انتخابي شامل سقط هايي هستند که بنا بر درخواست و تقاضاي زن بدون وجود داشتن مشکل عمده اي در مادر و جنين صورت مي گيرد. در واقع سقط هايي که به ظاهر ساده، اما داراي عوارض جسمي و رواني گسترده اي هستند و کم نيستند خانواده هايي که به نوعي در آن درگير هستند عموماً دو گروه از زنان اقدام به سقط هاي انتخابي (غير قانوني ) مي کنند يک دسته زناني که حاملگي شان خارج از عرف جامعه است و دسته ي دوم زناني که ازدواج رسمي کرده اند اما از نظر اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي هنوز شرايط بچه دار شدن را ندارند و يا اينکه به دليل شکست برنامه هاي تنظيم خانواده مجدداً دچار فرزند شده اند در حالي که به تعداد کافي بچه دارند. سقط هاي الکتيو سقط هايي است که قانوني نبوده در نتيجه، افراد از راههايي به جز از راه هاي معمول و مجاز جامعه به اين امر مبادرت مي ورزند، سقط هايي که جزء اقدامات حادثه انگيز محسوب شده و عوارض جسمي مختلفي را براي زن به دنبال داشته و حتي ممکن است منجر به مرگ مادر شوند. هنگامي که زنان از طريق غير قانوني درصدد ختم حاملگي بر مي آيند ناگزير به افراد سودجويي مراجعه مي کنند که با گرفتن هزينه اي سقط عمدي را در مکان هاي غير بهداشتي انجام مي دهند، مکان هايي که عمدتاً مطب هاي غير بهداشتي، زير زمين و يا بيمارستان هاي بدون امکانات کافي است که نهايتاً اين عمل مي تواند عوارض جسمي متعددي را براي مادر به دنبال داشته باشد، سقط هاي انتخابي ممکن است در برخي از زنان عارضه اي به دنبال نداشته باشد اما در عده اي به جا بگذارد، عوارضي چون، عفونت، سوراخ شدن رحم، سوراخ شدن روده، آمبولي، کورتاژهاي ناقص و به دنبال آن خونريزي هاي شديد و يا حتي احتباس جفتي و ... که البته از بارزترين عارضه ي اين عمل، عفونت است چرا که عموماً در مکان و شرايط غير بهداشتي انجام مي شود. انجام سقط، استرس شديد و مداومي در خانواده ها بويژه در زنان ايجاد مي کند؛ استرسي که يکي از دلايل شدت آن انجام اين عمل در مکان هايي چون زير زمين، بيمارستان هاي بدون امکانات و مکان هاي مخروبه است. اين عمل مي تواند با خونريزي و مرگ و مير همراه باشد و طبق نظر روانشناسان استرس حادي را توليد مي کند که به مدت حداقل يک ماه دوام دارد و چنانچه شخص زمينه ي استرس داشته باشد اين قضيه به کابوس مادام العمر وحشتناکي تبديل مي شود، حالتي که شخص احساس مي کند تا مرز مرگ رفته و سپس برگشته است، که در نهايت مي تواند زندگي طبيعي وي را تحت تأثير قرار دهد، علاوه بر اين با عوارضي چون احساس گناه و افسردگي مواجه مي گردد، افسردگي حداقل شش ماه فرد را درگير مي کند و همراه با ديگر عوارض، اين ضايعه نهايتاً سبب تغيير روابط فرد با ساير افراد خانواده و جامعه مي گردد، گفته مي شود چنانچه شوهري خواهان سقط جنين باشد و زن آمادگي اين مسأله را نداشته باشد صدمات روحي حاصل از اين قضيه بيشتر از زماني است که زن خود رضايت به اين امر داشته باشد.
فهرستي از عوارض مهم فيزيکي مرتبط با سقط جنين:
ـ مرگ: از جمله دلايلي که به مرگ هاي مرتبط با سقط جنين منجر مي شود عبارتست از: خونريزي، عفونت، آمبولي، بيهوش و حاملگي هاي نابجاي تشخيص داده نشده.
ـ سرطان دهانه رحم: زناني که يک بار سقط انجام داده اند در مقايسه با زناني که سقط انجام نداده اند بيشتر (2/3 برابر ) در معرض خطر نسبي سرطان هاي دهانه رحم (تخريب درمان نشده ي دهانه ي رحم ) قرار دارند و زناني که دو بار يا بيشتر سقط انجام داده اند با خطر نسبي معادل 4/92 برابر روبه رويند.
ـ سوراخ شدن رحم: 2 تا 3 درصد زناني که سقط جنين مي کنند در معرض خطر سوراخ شدن رحم قرار دارند. بسياري از اين جراحات تشخيص داده نشده و درمان نشده باقي مي مانند مگر اين که معاينه ي لاپاراسکوپي توصيه و انجام شود، چنين معايناتي به ويژه هنگامي که سقط در مرکز غير حرفه اي انجام مي شود سودمند خواهد بود. خطر سوراخ شدگي رحم براي زناني که قبلاً زايمان کرده اند يا هنگام سقط بيهوشي عمومي داشته اند افزايش مي يابد. تخريب رحم ممکن است به عوارضي در بارداري هاي بعدي منجر شده و حتي به شکل مشکلاتي که محتاج هيسترکتومي اند ظاهر شود که خود بالطبع منجر به تعدادي از عوارض و صدمات ديگر مي شود.
ـ پارگي هاي دهانه رحم: پارگي هاي مشخص دهانه رحم که نيازمند بخيه زدن هستند. در حداقل 1 درصد سقط هاي سه ماهه اول رخ مي دهد. پارگي هاي کوچک تر يا جراحات ميکرو که درمان نمي شوند نيز در دراز مدت به تخريب سيستم باروري منجر مي شوند. تخريب پايدار دهانه رحم متعاقب سقط ممکن است به شل شدگي دهانه رحم، زايمان زودرس و عوارض زايمان منجر شود،
ـ جفت سر راهي: سقط جنين خطر جفت سر راهي در بارداري هاي بعدي را 7 تا 15 برابر بيشتر مي کند(که خود تهديد کننده ي زندگي مادر و بارداري خواسته است).
ـ تشکيل غير طبيعي جفت به علت تخريب رحمي، خطر بدشکلي هاي جنيني، مرگ قبل از زايمان و خونريزي بيش از حد طي زايمان را افزايش مي دهد.
ـ نوزادان معلول در بارداري هاي بعدي:سقط جنين با تخريب رحمي و دهانه ي رحم همراه است که خطر زايمان زودرس، عوارض زايمان و تشکيل غير طبيعي جفت در بارداري هاي بعدي را افزايش دهد. اين عوارض از جمله علل منجر به معلوليت در بين نوزادان است.
ـ حاملگي نابجا: سقط به طور ويژه احتمال حاملگي هاي نابجا را افزايش مي دهد. حاملگي هاي نابجا، خود تهديد کننده ي زندگي بوده و ممکن است منجر به کاهش باروري گردد.
ـ بيماري التهابي لگن( PID بالقوه بيماري تهديد کننده ي زندگي بوده و ممکن است به افزايش خطر حاملگي نابجا و کاهش باروري منجر گردد. 23 درصد از زناني که در زمان سقط، عفونت کلاميديا دارند طي 4 هفته دچار PID مي شوند. مطالعات نشان داده است که 20 ـ 27 درصد متقاضيان سقط جنين داراي عفونت کلاميديا هستند. تقريباً 5 درصد بيماراني که عفونت کلاميديايي نداشته اند. طي 4 هفته پس از سقط سه ماهه ي اول دچار PID مي شوند.
ـ اندومتريوز: زنان نوجوان 2/5 برابر زنان 20 ـ 29 ساله مستعد دچار شدن به اندومتريوز متعاقب سقط هستند.
ـ عوارض آني: تقريباً 10 درصد از زناني که سقط ارادي انجام مي دهند از عوارض آني رنج مي برند که تقريباً 1/5 درصد آنها تهديد کننده ي زندگي است. از شايعترين عوارض بيهوشي شامل توهم، هموراژي، جراحت دهانه ي رحم و شوک اندوتوکسيک است. شايع ترين عوارض جزئي عبارتند از : عفونت، خونريزي و تب، سوختگي درجه 2، درد مزمن شکمي، استفراغ و اختلالات معدي روده اي و حساسيت RH
ـ افزايش خطر براي نوجوانان: نوجوانان که حدود 30 درصد تمام سقط ها مربوط به آنان است، نيز در معرض خطر بسيار بالايي از عوارض مرتبط با سقط مي باشند که هم در مورد عوارض آني و هم در مورد تخريب دراز مدت باروري صدق مي کند.
ـ خطر فزاينده ي مشارکت در عوامل خطر سلامتي: سقط به طور ويژه با رفتارهاي پرخطر (سيگار کشيدن، استعمال مواد مخدر و ... ) و اختلالات تغذيه اي ارتباط دارد که همگي مسبب افزايش عامل هاي مخاطره برانگيز سلامت اند.
بنابراين آموزش مردم در زمينه بهداشت باروري و خطرات ناشي از سقط غير ايمن، ارايه ي خدمات و مشاوره ي تنظيم به خانواده ها، کسب اطمينان از دسترسي خانواده ها و حساس کردن آنها به خدمات تنظيم خانواده آموزش کارکنان دلسوز، کسب اطمينان از کيفيت مناسب خدمات براي درمان و برخورد با عوارض ناشي از سقط در نظام ارايه ي خدمات بهداشتي ـ درماني، برقراري، نظام ارجاع براي دريافت خدمات جامع بهداشت باروري براي تمام زناني که حداقل يکبار سابقه ي سقط جنين داشته اند و بالاخره بازنگري و اصلاح قوانين و سياستها براي حمايت از بهداشت باروري و بهبود دسترسي زنان به خدمات تنظيم خانواده و ساير خدمات حمايتي مرتبط با بهداشت و سقط جنين از راهکارهاي کاهش سقط جنين در دنيا خواهد بود
منبع: نشريه پيام پزشک، شماره 60.
سقط خودبخودي فرآيندي طبيعي است که در بارداري ناموفق پيش مي آيد. اما سقط القا شده ممکن است به علت استفاده از دارو و يا ديگر مواد يا عمل جراحي که باقي مانده محتويات رحمي را پاک سازي مي کند اتفاق افتد. براي دو سوم از زنان جهان سقط جنين قانوني ميسر است. با اين حال برخي کشورها همچنان از قوانين محدود کننده سقط استفاده مي کنند. سقط هاي انتخابي شامل سقط هايي هستند که بنا بر درخواست و تقاضاي زن بدون وجود داشتن مشکل عمده اي در مادر و جنين صورت مي گيرد. در واقع سقط هايي که به ظاهر ساده، اما داراي عوارض جسمي و رواني گسترده اي هستند و کم نيستند خانواده هايي که به نوعي در آن درگير هستند عموماً دو گروه از زنان اقدام به سقط هاي انتخابي (غير قانوني ) مي کنند يک دسته زناني که حاملگي شان خارج از عرف جامعه است و دسته ي دوم زناني که ازدواج رسمي کرده اند اما از نظر اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي هنوز شرايط بچه دار شدن را ندارند و يا اينکه به دليل شکست برنامه هاي تنظيم خانواده مجدداً دچار فرزند شده اند در حالي که به تعداد کافي بچه دارند. سقط هاي الکتيو سقط هايي است که قانوني نبوده در نتيجه، افراد از راههايي به جز از راه هاي معمول و مجاز جامعه به اين امر مبادرت مي ورزند، سقط هايي که جزء اقدامات حادثه انگيز محسوب شده و عوارض جسمي مختلفي را براي زن به دنبال داشته و حتي ممکن است منجر به مرگ مادر شوند. هنگامي که زنان از طريق غير قانوني درصدد ختم حاملگي بر مي آيند ناگزير به افراد سودجويي مراجعه مي کنند که با گرفتن هزينه اي سقط عمدي را در مکان هاي غير بهداشتي انجام مي دهند، مکان هايي که عمدتاً مطب هاي غير بهداشتي، زير زمين و يا بيمارستان هاي بدون امکانات کافي است که نهايتاً اين عمل مي تواند عوارض جسمي متعددي را براي مادر به دنبال داشته باشد، سقط هاي انتخابي ممکن است در برخي از زنان عارضه اي به دنبال نداشته باشد اما در عده اي به جا بگذارد، عوارضي چون، عفونت، سوراخ شدن رحم، سوراخ شدن روده، آمبولي، کورتاژهاي ناقص و به دنبال آن خونريزي هاي شديد و يا حتي احتباس جفتي و ... که البته از بارزترين عارضه ي اين عمل، عفونت است چرا که عموماً در مکان و شرايط غير بهداشتي انجام مي شود. انجام سقط، استرس شديد و مداومي در خانواده ها بويژه در زنان ايجاد مي کند؛ استرسي که يکي از دلايل شدت آن انجام اين عمل در مکان هايي چون زير زمين، بيمارستان هاي بدون امکانات و مکان هاي مخروبه است. اين عمل مي تواند با خونريزي و مرگ و مير همراه باشد و طبق نظر روانشناسان استرس حادي را توليد مي کند که به مدت حداقل يک ماه دوام دارد و چنانچه شخص زمينه ي استرس داشته باشد اين قضيه به کابوس مادام العمر وحشتناکي تبديل مي شود، حالتي که شخص احساس مي کند تا مرز مرگ رفته و سپس برگشته است، که در نهايت مي تواند زندگي طبيعي وي را تحت تأثير قرار دهد، علاوه بر اين با عوارضي چون احساس گناه و افسردگي مواجه مي گردد، افسردگي حداقل شش ماه فرد را درگير مي کند و همراه با ديگر عوارض، اين ضايعه نهايتاً سبب تغيير روابط فرد با ساير افراد خانواده و جامعه مي گردد، گفته مي شود چنانچه شوهري خواهان سقط جنين باشد و زن آمادگي اين مسأله را نداشته باشد صدمات روحي حاصل از اين قضيه بيشتر از زماني است که زن خود رضايت به اين امر داشته باشد.
فهرستي از عوارض مهم فيزيکي مرتبط با سقط جنين:
ـ مرگ: از جمله دلايلي که به مرگ هاي مرتبط با سقط جنين منجر مي شود عبارتست از: خونريزي، عفونت، آمبولي، بيهوش و حاملگي هاي نابجاي تشخيص داده نشده.
ـ سرطان دهانه رحم: زناني که يک بار سقط انجام داده اند در مقايسه با زناني که سقط انجام نداده اند بيشتر (2/3 برابر ) در معرض خطر نسبي سرطان هاي دهانه رحم (تخريب درمان نشده ي دهانه ي رحم ) قرار دارند و زناني که دو بار يا بيشتر سقط انجام داده اند با خطر نسبي معادل 4/92 برابر روبه رويند.
ـ سوراخ شدن رحم: 2 تا 3 درصد زناني که سقط جنين مي کنند در معرض خطر سوراخ شدن رحم قرار دارند. بسياري از اين جراحات تشخيص داده نشده و درمان نشده باقي مي مانند مگر اين که معاينه ي لاپاراسکوپي توصيه و انجام شود، چنين معايناتي به ويژه هنگامي که سقط در مرکز غير حرفه اي انجام مي شود سودمند خواهد بود. خطر سوراخ شدگي رحم براي زناني که قبلاً زايمان کرده اند يا هنگام سقط بيهوشي عمومي داشته اند افزايش مي يابد. تخريب رحم ممکن است به عوارضي در بارداري هاي بعدي منجر شده و حتي به شکل مشکلاتي که محتاج هيسترکتومي اند ظاهر شود که خود بالطبع منجر به تعدادي از عوارض و صدمات ديگر مي شود.
ـ پارگي هاي دهانه رحم: پارگي هاي مشخص دهانه رحم که نيازمند بخيه زدن هستند. در حداقل 1 درصد سقط هاي سه ماهه اول رخ مي دهد. پارگي هاي کوچک تر يا جراحات ميکرو که درمان نمي شوند نيز در دراز مدت به تخريب سيستم باروري منجر مي شوند. تخريب پايدار دهانه رحم متعاقب سقط ممکن است به شل شدگي دهانه رحم، زايمان زودرس و عوارض زايمان منجر شود،
ـ جفت سر راهي: سقط جنين خطر جفت سر راهي در بارداري هاي بعدي را 7 تا 15 برابر بيشتر مي کند(که خود تهديد کننده ي زندگي مادر و بارداري خواسته است).
ـ تشکيل غير طبيعي جفت به علت تخريب رحمي، خطر بدشکلي هاي جنيني، مرگ قبل از زايمان و خونريزي بيش از حد طي زايمان را افزايش مي دهد.
ـ نوزادان معلول در بارداري هاي بعدي:سقط جنين با تخريب رحمي و دهانه ي رحم همراه است که خطر زايمان زودرس، عوارض زايمان و تشکيل غير طبيعي جفت در بارداري هاي بعدي را افزايش دهد. اين عوارض از جمله علل منجر به معلوليت در بين نوزادان است.
ـ حاملگي نابجا: سقط به طور ويژه احتمال حاملگي هاي نابجا را افزايش مي دهد. حاملگي هاي نابجا، خود تهديد کننده ي زندگي بوده و ممکن است منجر به کاهش باروري گردد.
ـ بيماري التهابي لگن( PID بالقوه بيماري تهديد کننده ي زندگي بوده و ممکن است به افزايش خطر حاملگي نابجا و کاهش باروري منجر گردد. 23 درصد از زناني که در زمان سقط، عفونت کلاميديا دارند طي 4 هفته دچار PID مي شوند. مطالعات نشان داده است که 20 ـ 27 درصد متقاضيان سقط جنين داراي عفونت کلاميديا هستند. تقريباً 5 درصد بيماراني که عفونت کلاميديايي نداشته اند. طي 4 هفته پس از سقط سه ماهه ي اول دچار PID مي شوند.
ـ اندومتريوز: زنان نوجوان 2/5 برابر زنان 20 ـ 29 ساله مستعد دچار شدن به اندومتريوز متعاقب سقط هستند.
ـ عوارض آني: تقريباً 10 درصد از زناني که سقط ارادي انجام مي دهند از عوارض آني رنج مي برند که تقريباً 1/5 درصد آنها تهديد کننده ي زندگي است. از شايعترين عوارض بيهوشي شامل توهم، هموراژي، جراحت دهانه ي رحم و شوک اندوتوکسيک است. شايع ترين عوارض جزئي عبارتند از : عفونت، خونريزي و تب، سوختگي درجه 2، درد مزمن شکمي، استفراغ و اختلالات معدي روده اي و حساسيت RH
ـ افزايش خطر براي نوجوانان: نوجوانان که حدود 30 درصد تمام سقط ها مربوط به آنان است، نيز در معرض خطر بسيار بالايي از عوارض مرتبط با سقط مي باشند که هم در مورد عوارض آني و هم در مورد تخريب دراز مدت باروري صدق مي کند.
ـ خطر فزاينده ي مشارکت در عوامل خطر سلامتي: سقط به طور ويژه با رفتارهاي پرخطر (سيگار کشيدن، استعمال مواد مخدر و ... ) و اختلالات تغذيه اي ارتباط دارد که همگي مسبب افزايش عامل هاي مخاطره برانگيز سلامت اند.
بنابراين آموزش مردم در زمينه بهداشت باروري و خطرات ناشي از سقط غير ايمن، ارايه ي خدمات و مشاوره ي تنظيم به خانواده ها، کسب اطمينان از دسترسي خانواده ها و حساس کردن آنها به خدمات تنظيم خانواده آموزش کارکنان دلسوز، کسب اطمينان از کيفيت مناسب خدمات براي درمان و برخورد با عوارض ناشي از سقط در نظام ارايه ي خدمات بهداشتي ـ درماني، برقراري، نظام ارجاع براي دريافت خدمات جامع بهداشت باروري براي تمام زناني که حداقل يکبار سابقه ي سقط جنين داشته اند و بالاخره بازنگري و اصلاح قوانين و سياستها براي حمايت از بهداشت باروري و بهبود دسترسي زنان به خدمات تنظيم خانواده و ساير خدمات حمايتي مرتبط با بهداشت و سقط جنين از راهکارهاي کاهش سقط جنين در دنيا خواهد بود
منبع: نشريه پيام پزشک، شماره 60.