حشاشين تروريسم سازي رسانه اي

فيلم سينمايي «شاهزاده ايراني:شن هاي زمان»، محصول 2010 آمريکا، تقابل دو جبهه خير و شر در ايران را به تصوير مي کشد که هر يک،ازعناصر کاملاً مشخص و هدفمندي قوام يافته اند و همه اين عناصر براي مخاطب ايراني معناي خاص و روشني را تداعي مي کنند.دريک سو،«دستان»قهرمان خياباني و مردمي سرزمني پارس قرار دارد و در سوي ديگر،«نظام»، حيله گر و قدرت طبي که مي کوشد حکومت فراگير خود را بر اين سرزمين تثبيت نمايد.در اين فيلم «حشاشين»در مقام اهرم اجرايي نظام در پيشربرد اهدافش معرفي شوند.هساسين همان حشاشين هستند که با عنوان يکي از گروه هاي مبارز شيعي (فرقه اسماعيليه)در تاريخ ايران شهرت جهاني دارند.هرچند درباره حسن صباح، رهبر اين گروه و صحت و سقم وجود خارجي چنين فردي اختلاف نظرهايي ميان مورخان وجود دارد، ولي گروه حشاشين در مقام يکي از شاخه هاي نظامي اسماعليه حتي در بعضي منابع شيعه اثني عشري تأييد شده است.جالب اينکه حشاشين در تبليغات جهاني سه شهرت عمده دارد:شيعه بودن، تروريست بودن و شيطاني بودن؛در فيلم شاهزاده ايراني،شيطاني بودن نظام و حشاشين با مارهايي که همواره در آستين و محل زندگي آنها وجود دارند و به آنها در انجام مأموريت هايشان کمک مي کنند، نشان داده شده است.اين مارها نظام و حشاشين را به اهريمن هاي افسانه اي ايران همچون ضحاک نيز پيوند مي زنند.در دايره المعارف ها و مدخل هاي انگليسي گفته شده است که حشاشين گروه تروريستي از شيعه اسماعيليه بودند که با داروهاي روان گردان و مواد مخدر و همچنين وردها و طلسم هاي شيطاني افراد را مسخر خود مي کردند.اين منابع همواره در توضيح خون ريز بودن اين گروه مي گويند واژه assassin به معناي آدم کش و قاتل در زبان انگليسي از حشاشين مشتق شده است.شبکه هيستوري چندي پيش مستندي سياه درباره جمهوري اسلامي پخش کرد که درآن خط ترور از زمان حسن صباح و حشاشين تا زمان جمهوري اسلامي ايران و بسيجيان امتداد داده بود.اين گونه برنامه ها که تعداد آنها کم نيست و مي توان فهرستي از آنها ارائه کرد از مدت ها پيش ميان حشاشين، تروريسم و جمهوري اسلامي ايران درذهن مخاطب غربي پيوند ايجاد کرده اند.
معرفي Hassissin يا Hashshashin با عنوان يک گروه تروريستي مذهبي و ايراني در رسانه هاي غربي به برنامه هاي مستند و تلويزيوني منحصر نمي شود و کتاب ها، فيلم هاي سينمايي و همچنين بازي هاي رايانه اي متعددي در اين رابطه موجود است و آنچه درخصوص فيلم سينمايي شاهزاده ايراني گفته شد فقط يک نمونه از اين جريان به شمار مي آيد.هم زماني دوره اقتدار حشاشين با دوره سوم جنگ هاي صليبي و ارتباط برخي از آنها با اين جنگ ها و همچنين گزارش هايي که در سفرنامه مارکوپولو درباره آنها ضبط شده است، دستمايه هاي دراماتيک بيشتري را براي توليدکنندگان غربي فراهم آورده است، تا جايي که حتي در بعضي از منابع، ترور برخي از پادشاهان اروپايي حاضر در جنگ هاي صليبي به اين گروه نسبت داده مي شود.گروه حشاشين به عنوان مبتکر ترورهاي سازمان يافته سياسي در بيشتر منابع مرتبط و برنامه هاي توليدشده تأکيد و تبليغ مي شود.حشاشين نامي است که اروپايي ها براي پيروان حسن صباح و جنبش شيعي «الدعوه الجديده»انتخاب کرده اند.وجه تسميه نيز آشنايي اين گروه با داروهاي گوناگون از جمله حشيش بوده است که به ادعاي اروپايي ها از آن براي تخدير ذهني پيروان گروه و اقناع نمودن آنها براي انجام عمليات هاي ساخت احتمالاً انتحاري استفاده مي شده است.بي شک هزينه هاي فراوان پيشبرد اين خط رسانه اي، براي کانون هاي مولد آن، سرمايه اي به شمار مي آيد که سود آن را بايد در جريان هاي منطقه اي و جهاني سال هاي آينده جستجو نمود.
توليدات متعددي همچون فيلم مستند،برنامه و گزارش خبري،کتاب، عکس و ...هر يک به نوع حشاشين را يک گروه آدمکش (تروريست)و نمادي از ايران و گروه هاي شيعه اسلامي امروز معرفي کرده اند که ارائه و شرح آنها نيازمند بررسي و تحقيقي جامع است.
منبع:زمانه شماره 94