بر کلامت بر تو حکم مي شود

چگونه خود گفتاريهاي خود را کنترل کنيد.
 

محققين پي برده اند که متوسط افراد روزانه پنجاه هزار فکر را در سر مي گذرانند. خبر بد اينکه اين افکار منفي هستند، استعداد کافي ندارم. هرگز نمي توانم وزنم را پايين بياورم... دست به طلا مي زنم خاکستر مي شود... هيچ چيز درست از آب درنميايد.. اين همان چيزي است که روانشناسان آن را زبان قرباني مي نامند: زبان قرباني در واقع انسان را در حالت قرباني ذهني نگه مي دارد. بشکلي از ذهن خود هيپنوتيزم که انسان را در عمق اين باور که بي لياقت و ناقص است به خواب مي برد.
براي رسيدن به آنچه در زندگي مي خواهي بايد زبان قرباني را ترک کني و با خودت مثل يک برنده صحبت کني- من مي توانم- مي دانم که راه حلي وجود دارد- به اندازه کافي باهوش و قوي هستم تا اين مسئله را حل کنم... هرآنچه مي خورم به من کمک مي کند تا به وزن ايده آل خود برسم. ما همواره در حال برنامه ريزي ضمير ناخودآگاه خود هستيم. ضمير ناخودآگاه ما مانند خدمه کشتي است و خود ما کاپيتان اين کشتي هستيم. اين وظيفه ماست که به خدمه دستور بدهيم. وقتي اين کار را مي کنيم خدمه کلمه به کلمه حرفهاي ما را مي گيرد. خدمه (ضمير ناخودآگاه) شوخي سرش نمي شود، فقط کورکورانه اطاعت مي کند. وقتي ما مي گوييم: هر آنچه من مي خورم يک راست وارد رانهاي چاقم مي شود خدمه اين دستور را بعنوان يک دستور مي شنود. هر آنچه که کاپيتان مي خورد را بايد تبديل به چربي کنيم و بعد وارد رانهايش کنيم. از طرف ديگر وقتي مي گوييم: هر آنچه که مي خورم به من کمک مي کند تا وزن ايده آلم را داشته باشم خدمه کار خود را شروع مي کند تا اين جمله را به واقعيت تبديل کند و بما کمک مي کند تا غذاهاي بهتري را انتخاب کنيم. ورزش کنيم و ميزان متابوليسم درستي را براي بدن خود نگهداريم. اين قدرت ضمير ناخودآگاه دليلي است که بايد بسيار هوشيار باشيم و با دقت به جملات دروني خود توجه کنيم. متأسفانه بيشتر افراد متوجه نمي شوند که خود گفتاريهايشان منفي است به همين دليل وارد کردن شخص ديگري بسيار کمک مي کند. شريک موفقيت- کنترل کردن حرفهاي يکديگر. مي توان با بکار بردن نشانه اي استفاده از زبان قرباني را متوقف کرد يا براي بامزه کردن موضوع مي توانيد با خانواده همسر و يا همکاران خود قانوني بگذاريد تا کسي که از زبان قرباني استفاده مي کند جريمه مالي شود. مثلاً هر جمله منفي هزار تومان و اين جريمه ها را جمع کنيد و تصميم با خودتان است که آن را خير کنيد يا مهماني بگيريد و يا هر کاري دوست داريد با آن با گروه يا با شخص ديگر انجام دهيد. (البته فقط در صورتي مي توان اين کار را انجام داد که به صورت بلند به زبان بيايند نه در ذهن.) براي بوجود آمدن اعتماد بنفس مي توان از عبارات تأکيدي استفاده کرد. يکي از قويترين ابزار براي بوجود آوردن شايستگي و اعتماد به نفس تکرار جملات مثبت است تا اينکه تبديل به سيستم فکري شوند. اين عبارت تأکيدي دستورهاي منفي که در طي ساليان به خدمه (ضمير ناخودآگاه) فرمان مي داديد را بيرون مي کند.
البته اعتقادات هر کسي به خودش بستگي دارد اما مثالهايي از عبارتهاي تأکيدي است که در گذشته براي ديگران مفيد واقع شده اند.
من ارزش عشق، موفقيت و خوشبختي را دارم.
من باهوش هستم و درست تصميم مي گيرم.
من توانا و دوست داشتني هستم.
هر آنچه را که بخواهم جذب مي کنم.
مي توانم هر مشکلي را از سر راهم بردارم.
انرژي لازم براي کارهايي که مي خواهم انجام دهم را دارم.
انسانهاي خوب را به زندگيم جذب مي کنم.
خود باوري يک طرز تفکر است.
خودباوري يک انتخاب است، نگرشي که در طي زمان توسعه پيدا مي کند.
حالا خود ما بايد مسئول باورها و سيستم اعتقادي خود باشيم. آخرين تحقيقات درباره مغز نشان مي دهد با خود گفتاري ها و تصوير سازي هاي مثبت در کنار تعليم و آموزش و تمرين درست، هر کس مي تواند ياد بگيرد هر کاري را انجام دهد.
بايد انتخاب کنيم و باور داشته باشيم که مي توانيم مغز خود را براي انجام هر کاري برنامه ريزي کنيم. زيرا در حقيقت ما مي توانيم.
منبع : نشريه راه موفقيت، شماره 15