منبع:راسخون
چکیده
خداوند روح انسان را جاودانه قرار داده است و انسان به واسطه مرگ، از سیر تکاملی به سوی جهان آخرت انتقال مییابد. از این رو انسان نباید این تکامل را نادیده بگیرد و لازم است که خود را در این دنیا برای آخرت جاودانه آماده کند. به طوری که همانند اولیای الهی مرگ در نظرش همچون نوشیدن شربت، برایش آسان شود.شخصی که کافر است و قیامت را انکار میکند، مرگ را به معنای نابودی تلقی میکند و به همین جهت از مردن واهمه دارد. بنابراین عوامل مختلفی همچون نداشتن شناخت صحیح از مرگ، نداشتن ایمان، ارتکاب گناهان، فراهم نکردن توشه سفر برای آخرت باعث وحشت از مرگ میشود و هر اندازه ایمان و عمل، بیشتر باشد ترس از آن کاهش مییابد.
در روایات با عبارتهای مختلفی، یاد مرگ و قیامت مورد تأکید قرار گرفته و نسبت به غفلت از آن هشدار داده است. توجه به این امر از اهمیّت خاصی برخوردار بوده تا جایی که جهت زندگی را مشخص میکند و زمینه را برای خودسازی و آمادگی برای مرگ، به وجود میآورد. یاد مرگ و قیامت، آثار گوناگونی دارد از جمله:
1. بیداری از غفلت و نابودی شهوات
2. از بین رفتن زیاده خواهی
3. صبر بر مصیبتها
4. محشور شدن با شهدا
5. زنده شدن دل و آسان شدن مرگ
6. بی اعتنایی به دنیا و آمرزش گناهان
7. رغبت داشتن بر انجام عمل صالح
و برای آسان شدن سکرات مرگ و اینکه اعمال را به آسانی محاسبه کنند نیاز به عملکردهایی دارد که در آیات و روایات وارد شده و هر فردی به نوبه خود باید آنها را انجام بدهد از جمله این آیات که در قرآن آمده در سوره مبارکه ق میباشد و آنها عبارتند از:
1. پیوند خویشاوندی و نیکی به والدین
2. اطعام و لباس دادنِ مومن
3. محبت داشتن به حضرت علی علیه السلام
4. تذکر دادن مردم به وسیله آیات قرآن کریم
5. تسبیح قبل از طلوع خورشید و غروب آن و توجه به نمازهای پنج گانه و نمازهای نافله
6. صبر و شکیبایی در برابر مشکلات و افراد لجوج
7. عبرت گرفتن از پیشینیان و داشتن گوش شنوا
8. ترس از خداوند در نهان و آشکار و ترک گناه در خلوت و قلب تائب
9. به یاد بهشت بودن و طلب آن از خداوند و تلاش برای آن
10. اجابت نکردن دعوتهای شیطانی
11. رعایت حقوق مخلوق و دوری از شک در اصول عقاید
12. توجه به رفتار و گفتار خود
13. توجه به علم و احاطه همه جانبه خداوند نسبت به افکار و اعمال انسان
14. اندیشه و تفکر در قیامت
15. تفکر در آیات آفاقی و بازگشت به سوی خدا
کلید واژه: مرگ، قیامت، آسان شدن سکرات، آسان شدن حساب اعمال، هراس از مرگ
مقدمه
زندگی انسان سراسر غفلت است و چیزی که انسان را از این غفلت نجات میدهد یاد مرگ بودن است چرا که اگر انسان زیاد به یاد مرگ باشد او را از ورطی گناه دور میکند و باعث تذکّر و تنبّه است که هدف را فراموش نکند و اعمال و تصمیمهای خویش را با توجه به هدف تنظیم کند.حضرت علی علیه السلام میفرماید: «فامّا اتّباعُ الهَوی فَیصُدُّ عن الحقّ و امّا طولُ الامَلِ فَیُنسِی الآخرة» من برای دو چیز بر شما هراسانم: یکی پیروی از هوا و هوسها و دیگری آرزوهای طولانی. زیرا هواپرستی شما را از حقپرستی و آرزوهای طولانی شما را از یاد قیامت جدا میکند.
در حدیث دیگر آن حضرت میفرماید: «اکثَرُ النّاس أملًا اقلّهم لِلموتِ ذِکراً» کسانی که آرزوهای طولانی بیشتری دارند، آنانی هستند که کمتر یاد مرگ و قیامت میباشند.
استفاده میشود که انسان اقرار و اعتراف کند بر اینکه بنده خدا است و مالک حقیقی خداوند است و هر گونه تصرفی که بخواهد در ملک خود انجام میدهد و باید انسان بداند این جهان گذرا است نه دار بقا و همه بسوی مالک حقیقی که خداوند است بازگشت خواهیم کرد؛ و در حقیقت توجه به خدا و یاد مرگ بهترین وسیلهای است که هر گونه ناگواریها را سهل و آسان نموده و نیروی انسانی را در مقابل مصیبتهای طاقت فرسا تقویت میکند در نتیجه انسان در برابر مشقتها و مصیبتها بردبار و صبور گردد؛ و برای تقویت کردن این مسئله باید در درجه اول به ضرورت قیامت معتقد و در دلش عجین شده باشد و از عواملی که باعث ترس از مرگ میشود دوری جست.
ضرورت یاد مرگ و قیامت
مرگ، امری است حتمی و یقینی. انسانها با تمام اختلافهایی که دارند، عاقبت در یک نقطه، به هم خواهند رسید و آن پایان زندگی است، خواه زندگی با فقر باشد یا غنی، همراه با خوشبختی باشد یا بدبختی.کسی از مردم جهان نیست که در حتمی بودن وقوع مرگ اختلاف نظر داشته باشند و انسان با مرگ است، که به تمام وعدههای خداوند، یقین پیدا میکند. آنجا که در سوره حجر آیه 99 میفرماید: وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقینُ پروردگار خویش را عبادت کن تا یقین (مرگ) به تو برسد؛ و در سوره مدثر آیات 46 و 47 میفرماید: وَ کُنَّا نُکَذِّبُ به یومِ الدّینِ حَتَّی اتینَا الْیَقینُ و روز جزا را تکذیب میکردیم تا یقین (مرگ) به ما رسید. (1)
امام علی (علیه السلام) با هشدار به اینکه مرگ فراگیر است، میفرماید خودتان را برای آن آماده کنید:
عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ الْمَوْتَ لَیْسَ مِنْهُ فَوْتٌ فَاحْذَرُوا قَبْلَ وُقُوعِهِ وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ فَإِنَّکُمْ طَرْدُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ وَ هُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِیکُمْ وَ الدُّنْیَا تُطْوَی خَلْفَکُمْ فَأَکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ عِنْدَ مَا تُنَازِعُکُمْ إِلَیْهِ أَنْفُسُکُمْ مِنَ الشَّهَوَاتِ وَ کَفَی بِالْمَوْتِ وَاعِظاً وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَثِیراً مَا یُوصِی أَصْحَابَهُ به ذکرِ الْمَوْتِ فَیَقُولُ أَکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ هَادِمُ اللَّذَّاتِ حَائِلٌ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الشَّهَوَات
بندگان خدا از مرگ رهائی نیست پس پیش از فرا رسیدن آن ترس و احتیاط را مراعات کنید و توشه لازم آن را آماده نمائید که شما هدف مرگ قرار گرفتهاید اگر بایستید شما را میگیرد و اگر فرار کنید شما را بدست میآورد و مرگ از سایه شما برای شما لازمتر و نزدیکتر است مرگ به پیشانی شما نوشته شده و دنیا پس از شما درنوردیده خواهد شد.
بنا بر این هنگامی که هواهای نفسانی و شهوات هجوم میآورند، مرگ را بسیار یادآور شوید که مرگ برای وعظ و پند کفایت میکند؛ و رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله اکثر اوقات اصحابش را به یاد مرگ توصیه میفرمود و دستور میدادند زیاد در یاد مرگ باشید که او لذتها را از بین میبرد و میان شما و شهوات شما حائل و مانع میشود. (2)
البته یاد مرگ هنگامی سودمند است که به دنبال آن عمل باشد. علی علیه السلام فرمود: طُوبی لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ وَ قَنِعَ بِالْکِفافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّه
خوشا به حال کسی که معاد را به یاد آورد، برای روز حساب کار کند و به حدّ کفاف قانع و از خداوند خشنود باشد. (3)
مرگ از دیدگاه علی علیه السلام
حضرت علی علیه السلام میفرماید:«مرگ در نظر من، مانند نوشیدن شربت خنکی است که انسان در روز بسیار گرم بیاشامد.» (4)
و نیز فرمود: «به خدا قسم که اشتیاق فرزند ابوطالب به مرگ، زیادتر از اشتیاق طفل به پستان مادر است.»
و در هنگام شهادت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ» سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم. (5)
همچنین حضرت علی علیه السلام فرمود: چون فرشته مرگ برای قبض روح ابراهیم خلیل اللَّه علیه السلام آمد، سلام کرد، حضرت جواب سلام او را داد و فرمود: آمدی مرا به سوی پروردگارم بخوانی که به اختیار قبول کنم یا به اضطرار شربت مرگ بنوشم؟ گفت: آمدهام با اختیار، تو را نزد پروردگارت ببرم، پس اجابت کن!.
ابراهیم فرمود: آیا دیدهای دوست و یار مهربانی دوست خود را بمیراند؟ پاسخ آمد: ای ابراهیم! هیچ، دیدهای که یار مهربانی از دیدار محبوبش گریزان باشد و ملاقات با او را ناپسند دارد، همانا حبیب دوست دارد محبوب خود را ملاقات کند. (6)
حقیقت مرگ از دیدگاه معصومین علیهم السلام
انسان بدون آنکه خودش بخواهد، به دنیا میآید در حالی که نه درکی دارد و نه توانی؛ و با سپری شدن زمان، رشد مییابد و با جهان اطرافش آشنا میشود و بعد از اینکه جزئیات را ادراک کرد میتواند کلیات را هم درک کند. با شکوفایی استعدادها به ندرت مراحل عالی را کسب میکند و چه بسا به پیشرفتهای علمی هم دست مییابد.حضرت علی (علیه السلام) فرمود: وَ اعْلَمْ انَّکَ انَّما خُلِقْتَ لِلْاخِرَةِ لالِلدُّنْیا آگاه باش که تو برای عالم آخرت آفریده شدهای نه برای دنیا. (7)
از حضرت جواد (علیه السلام) درباره مرگ سؤال شد، آن حضرت در جواب فرمود: همانا (مرگ) خوابی است که هر شب به سراغتان میآید، با این تفاوت که این طولانیتر است و شخص از آن بیدار نمیشود مگر روز قیامت، حال برای کسی که در خواب خویش شادیهای وصف ناپذیر و ترسهای بیاندازه میبیند؛ این حالت شادی و ترس چگونه است، مرگ نیز همان طور است.
همچنین امام زین العابدین (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چنین نقل میکند:
انَّ الدُّنْیا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْکافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هؤُلاءِ الی جَنَّاتِهِمْ وَ جِسْرُ هؤُلاءِ الی جَحیمِهِمْ
دنیا، زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ برای مؤمنان پلی برای رسیدن به بهشت و برای کافران پلی به سوی جهنّم است. (8)
آثار یاد مرگ و قیامت
با توجه به ترس ارزشمند مؤمنان از مرگ، یاد آن بسیار سفارش شده است چرا که اگر انسان، پیوسته به یاد مرگ باشد، خود را برای آن لحظه آماده میکند، و سعی و تلاش در این دارد که از گناهان و زشتیهایی که سبب عذاب اخروی میشود، اجتناب میورزد. علاوه بر آن، یاد مرگ باعث میشود که در برابر سختیهای دنیا آرامش یابد چون با یاد مرگ پایان پذیری مصیبتها را نشان میدهد و تحمّل آنها را آسان میسازد. (9)اگر به دنبال یاد مرگ و قیامت، عمل باشد و یا دست کم انسان با توجه خاص و با دیده عبرت به مرگ نظر کند آثار و ثمرههای گوناگونی برای او ایجاد خواهد شد که روایات زیر نشان دهنده گوشهای از آثار یاد مرگ است:
1. رغبت داشتن بر انجام عمل صالح
امام صادق علیه السلام به ابو بصیر فرمود: أَ مَا تَحْزَنُ أَ مَا تَهُمُّ أَ مَا تَأْلَمُ قُلْتُ بَلَی وَ اللَّهِ قَالَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ مِنْکَ فَاذْکُرِ الْمَوْتَ وَ وَحْدَتَکَ فِی قَبْرِکَ وَ سَیَلَانَ عَیْنَیْکَ عَلَی خَدَّیْکَ وَ تَقَطُّعَ أَوْصَالِکَ وَ أَکْلَ الدُّودِ مِنْ لَحْمِکَ وَ بِلَاکَ وَ انْقِطَاعَکَ عَنِ الدُّنْیَا فَإِنَّ ذَلِکَ یَحُثُّکَ عَلَی الْعَمَلِ وَ یُرَوِّعُکَ عَنْ کَثِیرٍ مِنَ الْحِرْصِ عَلَی الدُّنْیَاآیا اندوهگین نمیشوی؟ مهموم نمیگردی؟ به رنج گرفتار نمیآیی؟ ابو بصیر عرض کرد: آری.
امام فرمود: هرگاه چنین شد، مرگ و تنهایی قبر را یاد آور. روزی را یاد کن که چشمهایت از حدقه درآمده بر گونهات میافتد و بندبند بدنت از هم جدا میشود و کرمها گوشت بدنت را میخورند و از دنیا بریده میگردی. یاد این مطالب تو را بر عمل تشویق میکند و از حرص بر دنیا بازمیدارد (10)
2. از بین رفتن زیاده خواهی
امام علی علیه السلام فرمود: مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوْتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیَا بِالْیَسِیر - آنکه فراوان به یاد مرگ باشد باندکی از دنیا خوشنود شود. (11)رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: أکثروا ذکر الموت فإنّه یمحّص الذّنوب و یزهّد فی الدّنیا فإن ذکرتموه عند الغنی هدمه و إن ذکرتموه عند الفقر أرضاکم بعیشکم.
مرگ را بسیار به یاد آرید زیرا یاد مرگ گناهان را پاک میکند و حرص دنیا را کم میکند، اگر مرگ را به هنگام توانگری به یاد آرید اهمیت آن را کم میکند و اگر به هنگام تنگدستی یاد کنید، شما را از زندگیتان خشنود میسازد. (12)
3. صبر بر مصیبتها
مرگ را زیاد یاد کنید، روزی را که از قبرها خارج میشوید و در پیشگاه خدای عزوجل میایستید (یادآور شوید) که مصیبتها را بر شما آسان میگرداند. (13)4. محشور شدن با شهدا
وَ سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ یُحْشَرُ مَعَ الشُّهَدَاءِ أَحَدٌ قَالَ نَعَمْ مَنْ یَذْکُرُ الْمَوْتَ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ عِشْرِینَ مَرَّةاهمیت یاد مرگ چنان است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد: آیا کسی با شهدا محشور میشود؟ ایشان فرمود: آری، آن کس که در شبانه روز بیست بار مرگ را یاد کند. . (14)
5. زنده شدن دل و آسان شدن مرگ
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: اکْثِرُوا ذِکْرَالْمَوْتِ، فَما مِنْ عَبْدٍ اکْثَرَ ذِکْرَهُ الَّا احْیَی اللَّهُ قَلْبَهُ وَ هَوَّنَ عَلَیْهِ الْمَوْتَ- زیاد به یاد مرگ باشید، پس بندهای که زیاد به یاد مرگ باشد خداوند دل او را زنده و مرگ را بر او آسان میکند. (15)6. بی اعتنایی به دنیا و آمرزش گناهان
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در جای دیگر، پس از تأکید نسبت به «یاد مرگ بودن» فرمود:فَانَّهُ یُمَحِّصُ الذُّنُوبَ وَ یُزَهِّدُ فِی الدُّنْیا، فَانْ ذَکَرْتُمُوهُ عِنْدَ الْغِنی هَدَمَهُ وَ انْ ذَکَرْتُمُوهُ عِنْدَ الْفَقْرِ ارْضاکُمْ بِعَیْشِکُم همانا، بسیار به یاد مرگ بودن، گناهان را پاک میکند و (انسان را) در دنیا زاهد بار میآورد.
اگر هنگام بینیازی به یاد مرگ بیفتید (احساس) بینیازی را نابود میکند و اگر هنگام فقر به یاد آن بیفتید شما را به زندگیتان، راضی مینماید. (16)
حضرت علی (علیه السلام) نیز فرمود: مَنْ ذَکَرَ الْمَوْتَ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیا بِالْیَسیرِ کسی که مرگ را یاد کند، به کم از دنیا رضایت میدهد. (17)
7. بیداری از غفلت و نابودی شهوات
امام صادق (علیه السلام) فرمود: ذِکْرُ الْمَوْتِ یُمیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَ یَقْلَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَ یُقَوِّی الْقَلْبَ به مواعد اللَّهِ وَ یُرِقُّ الطَّبْعَ وَ یَکْسُرُ اعْلامَ الْهَوییاد مرگ شهوتها را در نفس میمیراند، ریشههای غفلت را میکَند، دل را به وعدههای خداوند تقویت و طبع را رقیق میکند و نشانههای هوای نفس را میشکند. (18)
بنابراین، هر کس بیشتر از دیگران به یاد مرگ باشد، از همه زیرکتر است. امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چنین نقل میکند: اکْیَسُ النَّاسِ مَنْ کانَ اشَدُّ ذِکْراً لِلْمَوْتِ
زیرکترین مردم کسی است که شدیدتر (و بیشتر) به یاد مرگ باشد. (19)
امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه دعای چهلم خود عرضه میدارد: مرگ را نصب العین ما قرار داده [تا همیشه و هر آن به یاد آن باشیم] و یادآوری ما را نسبت به آن کم مگردان که روزی یادآور باشیم و روزی غافل.
زمینه سازهای یاد مرگ و قیامت
طبیعتا انسان وقتی از آثار یاد مرگ اطلاع و آگاهی پیدا کرد مصمم میشود که به دنبال راهی باشد که انسان را بیشتر به یاد مرگ بیندازد از این قرار، عواملی که سبب میشود انسان از خواب غفلت بیدار شده و به یاد مرگ باشد و در پی آن، به تکاپوی اصلاحکار خویش برآید. برخی از آنها عبارتند از:1- تلاوت آیات قرآن:
یکی از بیماریهای روحی غفلت است و آن بدترین و مضرترین بیماری برای روح است و اساس همه گناهان از این بیماری نشأت میگیرد و تلاوت آیات قرآن در زمینههای مختلف مانند مرگ، قیامت، بهشت، جهنّم و تفکّر در آیات ثواب و عذاب، انسان را متنبه میسازد؛ و با مداومت بر تلاوت غفلت از انسان فراری میشود.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: لاتَغْفُلْ عَنْ قَرائَةِ الْقُرْانِ فَانَّ الْقُرْانَ یُحْیِی الْقَلْب از قرائت قرآن غافل نشو؛ زیرا قرآن، دل را زنده میکند. (20)
همچنین امام علی (علیه السلام) فرمود: انَّ احْسَنَ الْقِصَصِ وَ ابْلَغَ الْمَوْعِظَةِ وَ انْفَعَ التَّذَکُّرِ کِتابُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ - نیکوترین داستان، رساترین موعظه و نافعترین یادآوری، کتاب خدای عزّوجلّ است. (21)
2- تشییع جنازه:
عامل دیگری که برای یاد مرگ مؤثر است، تشییع جنازه است؛ البته اگر با دیده عبرت همراه باشد. حضرت علی (علیه السلام) جنازهای را تشییع میکرد. هنگامی که جنازه را در قبر گذاشتند، اهل و فامیلهای جنازه، گریه و زاری را شروع کردند. پس حضرت فرمود: اما وَاللَّهِ لَوْ عایَنُوا ما عایَنَ لَأَذْهَلَهُمْ ذلِکَ عَنِ الْبُکاءِ اما وَاللَّهِ انَّ لَهُ عَلَیْهِمْ لَعَوْدَةً ثُمَّ عَوْدَةً حَتَّی لایُبْقی مِنْهُمْ احَداً ثُمَّ قامَ فیهِمْ فَقالَ: اوصیکُمْ عِبادَاللَّهِ بِتَقْوَی اللَّهِ الَّذی ضَرَبَ لَکُمُ الْأَمْثالَ وَ وَقَّتَ الْاجالَآگاه باشید! به خدا قسم اگر اینان میدیدند آنچه را او دید، از گریه دست میکشیدند. آگاه باشید! به خدا قسم، همانا مرگ برای ایشان باز میگردد و باز میگردد تا احدی از ایشان را باقی نگذارد. سپس حضرت، میان ایشان ایستاد و فرمود: بندگان خدا شما را به تقوای خدا توصیه میکنم، همان خدایی که برای شما مثلها زده و اجلها را تعیین نموده است.
همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: عَوِّدُوا الْمَرْضی وَاتَّبِعُوا الْجَنائِزَ یُذَکِّرُکُمُ الْاخِرَةَ
بیماران را عیادت و جنازهها را تشییع کنید که آخرت را به یادتان میآورد.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) هر بار تشییع جنازه میرفت، غم او را فرا میگرفت، کم سخن میگفت و بسیار (با خود) حدیث نفس میکرد. (22)
3- زیارت اهل قبور:
اسلام درباره زیارت اهل قبور تأکید و سفارش کرده، به خصوص درباره زیارت قبور امامان معصوم (علیه السلام)، پدر و مادر، صلحا و بزرگان.انسان باید توجه داشته باشد و در قلبش ملکه شود که روزی خودش به آنها ملحق میشود و توجه کند که زبان حال مردگان که دستشان از دنیا و عمل، کوتاه است، چیست؟
حضرت علی (علیه السلام) هنگامی که به زیارت اهل قبور رفته بود، فرمود:
السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ الْقُبُورِ- أَنْتُمْ لَنَا سَلَفٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ خَلَفٌ- وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ- أَمَّا الْمَسَاکِنُ فَسُکِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَنُکِحَتْ- وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا- فَلَیْتَ شِعْرِی مَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ- ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُمْ إِنْ نَطَقُوا لَقَالُوا- وَجَدْنَا التَّقْوَی خَیْرُ زَاد
سلام بر شما ای اهل قبور! شما پیشینیان ما و ما جانشین شما هستیم و به طور یقین ان شاءاللَّه، ما به شما ملحق میشویم ... سپس فرمود: آگاه باشید! اگر ایشان سخن میگفتند به یقین میگفتند: ما پرهیزکاری را بهترین توشه یافتیم. (23)
و نیز آن حضرت فرمود: فَاحْذَرُوا ضَیْقَهُ وَ ضَنْکَهُ وَ ظُلْمَتَهُ و غُرْبَتَهُ، انَّ الْقَبْرَ یَقُولُ کُلَّ یَوْمٍ: انَا بَیْتُ الْغُرْبَةِ انَا بَیْتُ التُّرابِ، انَا بَیْتُ الْوَحْشَةِ، انَا بَیْتُ الدُّودِ وَ الْهَوامِّ وَ الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ اوْ حُفْرَةٌ مِن حُفَرِ النّیرانِ
پس بترسید از تنگی، تاریکی و غربت در قبر، همانا قبر در هر روز میگوید: من خانه غربتم، من خانه خاکم، من خانه وحشتم، من خانه کرم و جانورم؛ و قبر یا باغی از باغهای بهشت است و یا گودالی از گودالهای جهنّم. (24)
علّت ترس از مرگ
دلیل ترس از مرگ به خاطر اعتقاد نادرست و برداشت غلط ما نسبت به مرگ است مثلا بعضی از مردمان مرگ را به معنای نابودی تلقی میکنند و همین یک ایمان ضعیف نسبت به خدا و قیامت است. که در روایات و آیات به عوامل دیگر نیز اشاره شده است. براساس روایات یکی از علل ترس از مرگ، تهیه ندیدن ره توشه آخرت است.امامصادق علیهالسلام از پدر گرامیاش امام باقر (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: مردی خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: چه شده که من مرگ را دوست ندارم؟ حضرت فرمود: آیا مال (و ثروت) داری؟ عرض کرد: بله فرمود: آیا آنرا از پیش فرستادهای؟
(و در کار خیر و برای آخرت مصرف کردهای؟) عرض کرد: نه فرمود: به همین علت مرگ را دوست نمیداری. (25)
این همان است که حضرت علی علیه السلام در یکی از سخنان حکمت آمیزش از آن، آه و ناله سر میدهد و نسبت به آن هشدار داده، میفرماید:
آه مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّریقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظیمِ الْمَوْرِدِ آه از کمیتوشه (راه آخرت) و طولانی بودن راه و دور بودن سفر و بزرگ بودن مقصد و محلّ ورود. (26)
مردی خدمت امام حسن (علیه السلام) آمد و عرض کرد: «ای پسر رسول خدا! چه بر سر ما آمده که مرگ را ناپسند داشته، آن را دوست نمیداریم!» حضرت فرمود: زیرا شما آخرتتان را خراب نموده و دنیایتان را آباد کردهاید، به همین جهت انتقال از آبادی به سوی خرابی را ناپسند میدارید. (27)
علل ترس از مرگ
ترس از مرگ از زمانهای گذشته، در میان انسانها وجود داشته و عوامل آن متعدد است؛ از جمله:1- تصویر نادرست از مرگ:
آنان که مرگ را نابود شدن میپندارند، به طور طبیعی از مردن و نیست شدن تنفر، انزجار و هراس دارند.2- وجود دلبستگیها:
کسانی که در دنیا فقط به دنبال مادیات بودند و در فکر آباد کردن دنیایشان بودند و نسبت به حیات آخرت توجهی نداشتند به طور طبیعی به این زندگی دل بسته میشوند و دل کندن از آن برایشان دشوار و حتی تصورش هم وحشتآور است.3- گناهان:
انسانهایی که نسبت به آخرت، اعتقادشان سست است، برای رسیدن به هدفهای نفسانی خود از هیچ گناهی ابایی ندارند و به دنبال رسیدن به آرزوهای خودشان هستند و هیچ چیزی نزد آنان ارزشمند و مقدس نیست.دیگر آنان در طول عمر خود، مرتکب اعمال زشت زیادی شدهاند که تصور مرگ و عقاب، آنان را به وحشت میاندازد و از آن فراری هستند. خداوند در سوره جمعه آیه 6 و 7 خطاب به یهودیان میفرماید: قُلْ یَأَیهَُّا الَّذِینَ هَادُواْ إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ المَْوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ * وَ لَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدَا به ما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِم وَ اللَّهُ عَلِیم بِالظَّالِمِین بگو: «ای یهودیان! اگر گمان میکنید که (فقط) شما دوستان خدائید نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست میگویید (تا به لقای محبوبتان برسید)!» * ولی آنان هرگز تمنای مرگ نمیکنند به خاطر اعمالی که از پیش فرستادهاند و خداوند ظالمان را به خوبی میشناسد!
4- خوف از تهی دستی از اعمال نیک:
آسان شدن سکرات مرگ و حساب اعمال
مرگ سفری است که ما را به مکان ابدی میرساند. از این رو عاقل کسی است که برای آماده شدن در روزی که قدمها در آن میلغزند تلاش کنند. خداوند در زندگی دنیایی به انسان مجال مناجات با خود و همچنین انجام عبادات و اعمال صالح را داده است، پس کسی که غفلت کند، نمیتواند سفر خوشی را برای خود فراهم کند؛ و باید برای این سفر مهم، تلاش کرد تا انسان به مقامی برسد که در حدیث امام باقر علیه السّلام و حضرت سجّاد علیه السّلام آمده است: مرگ برای افراد با ایمان مانند کندن لباس چرکین و گشودن قید و زنجیرهای سنگین باشد.سورههایی در قرآن وجود دارد که با خواندن و عمل به آنها سبب آسان شدن سکرات مرگ و آسانی حساب اعمال میشود. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله همچنین فرمود: عَلِّمُوا أَرِقَّاءَکُمْ سُورَةَ یُوسُفَ فَإِنَّهُ أَیُّمَا مُسْلِمٍ تَلَاهَا وَ علمها أَهْلَهُ وَ مَا مَلَکَتْ یَمِینُهُ هَوَّنَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ أَعْطَاهُ الْقُوَّةَ أَنْ لَا یَحْسُدَ مُسْلِماً
«سوره یوسف را به زیردستان خود بیاموزید؛ زیرا هر مسلمانی آن را بخواند و به خانواده و بنده و کنیز خود بیاموزد، خداوند سکرات مرگ را بر او آسان میکند و نیرویی به وی میبخشد که به مسلمانی حسد نورزد.» (28)
از این رو بهترین سورهایی که ما ار برای موفقیت در این سفر طولانی راهنمایی میکند سوره «ق» و عمل به دستورات آن میباشد.
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ ق هَوَّنَ اللَّهُ عَلَیْهِ تَارَاتِ الْمَوْتِ وَ سَکَرَاتِهِ کسی که سوره ق را بخواند، خداوند تعالی شداید و وحشت و سکرات مرگ را بر او آسان میکند. (29)
نیز ابوحمزه ثمالی روایت کرده است که امام محمد باقر علیه السّلام فرمود: مَنْ أَدْمَنَ فِی فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ قِرَاءَةَ سُورَةِ ق وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ وَ أَعْطَاهُ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ * وَ حَاسَبَهُ حِساباً یَسِیرا
هر کس پیوسته سوره ق را در نمازهای واجب و مستحب خود بخواند، خداوند روزی او را وسعت میبخشد و نامه اعمال او را در دست راستش قرار میدهد و حساب او را آسان میکند. (30)
خوب است در کنار خواندن سوره «ق» اعمالی که سکرات مرگ را آسان میکند، انجام دهیم. این اعمال به دو بحث تقسیم میشوند:
بحث اول؛ اعمالی که در روایات ذکر شده است:
1- پیوند خویشاوندی و نیکی به والدین
امام صادق علیه السّلام فرمود: مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُخَفِّفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ فَلْیَکُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَیْهِ بَارّاً فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ هَوَّنَ اللَّهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ لَمْ یُصِبْهُ فِی حَیَاتِهِ فَقْرٌ أَبَداهر کس دوست میدارد که خداوند دشواریهای مرگ را بر او تخفیف دهد، نسبت به خویشاوندان نزدیک خود بسیار رعایت پیوند خویشاوندی کند و نسبت به پدر و مادرش مهربان و نیک رفتار باشد و اگر چنین بود، خداوند متعال سکرات مرگ را بر او آسان میفرماید و هرگز در زندگی فقیر نمیشود. (31)
2- اطعام و لباس دادن مومن
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: لَإِطْعَامُ مُؤْمِنٍ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ عِتْقِ عَشْرِ رِقَابٍ وَ عَشْرِ حِجَجٍ وَ مَنْ کَسَاهُ ثَوْباً کِسْوَةَ شِتَاءٍ أَوْ صَیْفٍ کَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یَکْسُوَهُ مِنْ ثِیَابِ الْجَنَّةِ وَ أَنْ یُهَوِّنَ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ أَنْ یُوَسِّعَ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ وَ أَنْ تَتَلَقَّاهُ الْمَلَائِکَةُ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ بِالْبُشْرَی کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونهر آینه اطعام مؤمن محبوبتر است نزد خداوند از آزاد کردن ده بنده و به جای آوردن ده حج و هر که او را لباس دهد و بپوشاند؛ چه لباس تابستانی باشد یا لباس زمستانی، حق است بر خداوند که او را با لباسهای بهشتی بپوشاند و سکرات مرگ را بر او آسان نماید و قبر او را وسیع کند؛ و این که پس از خارج شدن از قبر ملائکه او را بشارت به بهشت دهند؛ (32) چنان که خود در سوره فصلت آیه 30 میفرماید: إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ
بیتردید کسانی که (از ته دل) گفتند: پروردگار ما اللَّه است، سپس (در مرحله عمل) پایداری نمودند، فرشتگان بر آنها (در دنیا به نحو تأیید غیبی، یا در وقت مرگ، یا هنگام برانگیخته شدن از قبر) فرود آیند (و گویند) که هرگز مترسید و غمگین نشوید و شما را مژده باد به بهشتی که (در دنیا) وعده داده میشدید.
3- محبت داشتن به حضرت علی علیه السلام
از محمّد بن عبدالوهّاب رازی از... ابن عمر نقل است که گوید: از حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم از مقام و موقعیت حضرت علی علیه السّلام پرسیدم. خشمگین شد و فرمود: چه میرسد مردم را که درباره مقام کسی گفتگو کنند که موقعیت او نزد خدا همچون موقعیت من است....... أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی یَشْرَبَ مِنَ الْکَوْثَرِ وَ یَأْکُلَ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَی وَ یَرَی مَکَانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً هَوَّنَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ جَعَلَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّة
بدان هر کس علی علیه السّلام را دوست دارد، از دنیا بیرون نرود تا از کوثر بنوشد و از درخت طوبی بخورد و جایگاه خود را در بهشت میبیند. بدان هر کس علی علیه السّلام را دوست بدارد، خداوند سکرات مرگ را بر او آسان سازد و قبر او را باغی از بوستانهای بهشت قرار دهد. (33)
بخش دوم؛ اعمالی که در قرآن کریم آمده است
و آن را در سوره «ق» منحصر میکنیم و در این قسمت به چهارده دستورالعمل اشاره شده است:1- تفکر در آیات آفاقی و عبرت و بازگشت به سوی خدا
آیه 8: تَبْصِرَةً وَ ذِکْری لِکُلِّ عَبْدٍ مُنیبٍتا (سبب) بینایی و تذکّر باشد برای هر بندهای که (به وسیله تفکر در آیات آفاقی به سوی خدا) بازمیگردد.
این دلایل قدرت در آسمان و زمین موجب بصیرت و تذکر برای هر بندهای است که با توبه از گناه و غفلت به درگاه خدای تعالی بازگشت کنند.
آیهی 11: رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً کَذلِکَ الْخُرُوجُ
(یا محمد) این نعمتها را برای روزی بندگان خود ایجاد کرده رویانیدیم به سبب باران زمینهای مرده شهر و یا قریه را زنده کرده حیات تازه دادیم مانند زنده نمودن زمین، مرده شما نوع بشر را هم بعد از مرگ حیات داده از زمین خارج خواهیم کرد.
آیهی 38: وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ
و به یقین آسمانها و این زمین و آنچه را که در میان آن دو هست در شش روز (روشن، یا شش شبانه روز یا در شش دوران) آفریدیم و هیچ رنج و خستگی به ما نرسید (و بعث و نشور نیز این چنین خواهد بود).
2- در اندیشه قیامت
أ) آفرینش جدید
آیهی 15: أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدیدٍپس مگر ما در آفرینش نخستین (جهان هستی) درماندیم (تا از اعاده آن عاجز باشیم)؟ (آنها منکر خلق اول نیستند) بلکه آنها درباره آفرینش جدید در اشتباهند.
ب) نفخ صور
آیهی 20: وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ ذلِکَ یَوْمُ الْوَعیدِو در صور (به نفخه دوم) دمیده میشود، آن (روز) روز (منجّز شدن) وعدههای تهدیدآمیز (خداوند) است.
آیهی 41: وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَریبٍ
و گوش فرا ده (و منتظر ندا باش) روزی که نداکننده (اسرافیل به وسیله نفخه دوم در صور) از مکانی نزدیک (و با نسبتی متساوی به همه بدنهای متلاشی شده در پهنه گیتی) ندا درمیدهد.
ج) غافل نشدن از روز قیامت
آیهی 22: لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ(به او گفته میشود) حقّا که از این (روز) در غفلت بودی، پس ما پرده (غفلتت) را از (جلو فکرت) کنار زدیم پس چشمت امروز تیزبین است (اوضاع محشر و اعمال خود و جزای آن را خواهی دید).
د) به یاد بیرون شدن بدنها از قبر
آیهی 42: یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِروزی که (همه ارواح در عالم برزخ) آن صیحه را که حق (و ثابت در لوح محفوظ) است میشنوند (و با بدنهای ترکیبیافته از ذرات بدن دنیوی مقرون میشوند)، آن (روز) روز بیرون شدن (همه از قبرها) است
ه) به یاد بازگشت به سوی خداوند
آیهی 43: إِنَّا نَحْنُ نُحْیی وَ نُمیتُ وَ إِلَیْنَا الْمَصیرُبیتردید این ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم، و بازگشت (همه در عالم آخرت) به سوی ماست.
و) به یاد زلزلهی قیامت
آیهی 44: یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنا یَسیرٌروزی که زمین از روی آنها بشکافد در حالی که (از آنجا به سوی خداوند) شتابانند، این (احیاء و احضار) برای ما حشری آسان است.
3- توجه به علم و احاطه همه جانبه خداوند نسبت به افکار و اعمال انسان
آیهی 16:وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِو به یقین ما انسان را آفریدیم و آنچه را که نفسش بدان سبب در او وسوسه میکند میدانیم و ما به او از رگ گردن و رگهای خونش نزدیکتریم.
4- توجه به رفتار و گفتار خود و نویسندگان آن
آیهی 17: إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ(به یاد آر) آن گاه که آن دو (فرشته) دریافتکننده، از راست و از چپ او نشسته (افکار و اعمال او را) دریافت میکنند.
آیهی 18: ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ
هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد جز آنکه در نزد او فرشته مراقب حاضر و آمادهای (برای نوشتن) است.
در این آیه به الفاظ و سخنان تکیه دارد و گفتگوها در زندگی انسانها نقش بسزایی دارد تا آن جا که گاهی یک جمله، مسیر اجتماعی را به سوی خیر یا شر تغییر میدهد.
5- به یاد سکرات مرگ
آیهی 19: وَ جاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنْهُ تَحیدُو حالت سکرات مرگ به راستی فرا میرسد و حقیقتی را (برای انسان از جهان دیگر) پیش میآورد، (و به او گفته میشود) این همان است که از آن فرار میکردی.
6- ترس
الف. ترس از عذاب جهنم
آیهی 24: أَلْقِیا فی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنیدٍ(دستور رسد) شما دو تن (فرشته محافظ و گواه) هر کافر سرسخت معاند را در جهنم افکنید.
ب. توجه به وعیدهای الهی
آیهی 28: قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُمْ بِالْوَعیدِ(خداوند) گوید: در نزد من با یکدیگر ستیزه مکنید، در حالی که من وعده عذاب را به شما (به وسیله پیامبران و کتابهای آسمانی) از پیش دادهام (حجت بر همه تمام و جرم همه روشن است).
ج. نفی ستم پیشگی در عذاب
آیهی 29: ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِآن گفتار (حتمی مندرج در لوح محفوظ که کفّار هیزم آتشاند) هرگز در نزد من تبدیل نمیشود (تخلّف و نسخ برنمیدارد) و من هرگز ستمپیشه بر بندگان نیستم.
د. به یاد سخنی که به جهنمیها گفته میشود
آیهی 30: یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزیدٍو (به یاد آر) روزی که به جهنم گوییم: آیا پر شدی؟ و او (به لحاظ آن که اجزاء عالم آخرت دارای شعور و قادر بر تکلّماند) گوید: آیا بیشتر هم هست (یعنی باز هم جا دارم و یا آنکه دیگر جا ندارم).
7- رعایت حقوق مخلوق و دوری از شک در اصول عقاید
آیهی 25: مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُریبٍهر بازدارنده از خیر و تجاوزگر (از حدود خالق و متجاوز به حقوق مخلوق) و تردیدکننده (در اصول عقاید و ریبافکن در دلها) را.
8- اجابت نکردن دعوتهای شیطانی
آیهی 27: قالَ قَرینُهُ رَبَّنا ما أَطْغَیْتُهُ وَ لکِنْ کانَ فی ضَلالٍ بَعیدٍ(شیطان) همنشین او گوید: پروردگارا، من او را به سرکشی وانداشتم، لکن خودش در گمراهی دور و درازی بود (من فقط دعوت کردم و او به اختیار اجابت نمود).
این تعبیر شبیه تعبیری است که در آیه 22 سوره ابراهیم آمده است که شیطان برای تبرئه خویشتن میگوید: وَ ما کانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ
من هیچ گونه سلطهای بر شما نداشتم، جز این که دعوتتان کردم و شما نیز پذیرفتید، بنا بر این مرا سرزنش نکنید، خود را سرزنش کنید!
البته شیطان نمیخواهد نقش خود را در اغوای انسان به کلی انکار کند، بلکه میخواهد این امر را ثابت کند که اجباری در کار نبوده و انسان با میل و رغبت خویش، وسوسههای او را پذیرفته است.
9- به یاد بهشت بودن و طلب آن از خداوند و تلاش برای آن
آیه 31: وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقینَ غَیْرَ بَعیدٍو بهشت را برای پرهیزکاران بدون فاصله زیاد نزدیک گردانند.
آیه 32: هذا ما تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفیظٍ
(به آنها گفته شود) این همان است که وعده داده میشدید، (این) برای هر کسی است که (در دنیا) بسیار دل به خدا میسپرده و نگهبان (حقوق خالق و خلق) بوده
آیه 34: ادْخُلُوها به سلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ
(گفته میشود) با سلام و درود (از جانب خدا و فرشتگان، و به سلامت ابدی) وارد آن شوید، (و مژده باد شما را که) امروز روز جاودانگی است.
آیه 35: لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فیها وَ لَدَیْنا مَزیدٌ
آنها را هر چه بخواهند در آنجا هست، و در نزد ما فزونیی است (نعمتهایی که از تصور و خواست آنها بیرون است).
10- ترس از خداوند در نهان و آشکار و ترک گناه در خلوت و قلب تائب
آیهی 33: مَنْ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَ جاءَ به قلبٍ مُنیبٍکسی که از خداوند رحمان در نهان (در حالی که خود از دید خلق پنهان، و آخرت از وی نهان بود) میترسید، و با قلبی متوجه و پر انابه (به دیدار خدایش) آمده.
11- عبرت گرفتن از پیشینیان و داشتن گوش شنوا
آیه 36: وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِی الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحیصٍو چه بسیار پیش از اینان (مشرکان مکه) مردمان زمانهای را هلاک کردیم که از اینان در قدرت و تسلط قویتر بودند پس شهرها را سیر کردند و در هر جا نفوذ نمودند، (امّا) آیا (برای آنها وقت نزول عذاب) جای فرار و پناهگاهی بود!؟
آیه 37: إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهیدٌ
بیشک در این (سرگذشتها) تذکری است برای کسی که او را قلبی (بیدار) باشد یا گوش فرا دهد در حالی که (به دل) حاضر و گواه (حقایق) باشد.
12- صبر و شکیبایی در برابر مشکلات و افراد لجوج
آیهی 39: فَاصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ به حمدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِپس بر آنچه میگویند (از انکار نبوت و شرک در ربوبیت و تکذیب قیامت) صبر کن و پروردگار خود را پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن همراه با سپاس و ستایش تسبیح گو (و از هر عیب و نقصی منزّه دان، یعنی نماز صبح و نماز ظهر و عصر بخوان).
13- تسبیح قبل از طلوع خورشید و غروب آن (و توجه به نمازهای پنج گانه و نمازهای نافله)
آیهی 39: فَاصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ به حمدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِدر برابر آنچه آنها میگویند شکیبا باش، و پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور.
آیهی 40: تسبیح در تعقیبات نماز
وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ
و در مقداری از شب نیز او را تسبیح گو (نماز مغرب و عشا بخوان) و نیز به دنبال سجدهها (در همه نمازها او را به صورت تعقیب تسبیحگو).
14- تذکر دادن مردم به وسیله آیات قرآن کریم
آیهی 45: نَحْنُ أَعْلَمُ به ما یَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ به جبارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعیدِما به آنچه (این کافران از تکذیب و استهزا و شرک و انکار معاد) میگویند داناتریم، و تو بر آنها مسلّط نیستی (که به ایمان و تسلیمشان واداری)، پس به وسیله این قرآن کسی را که از تهدید من بیم دارد تذکر ده.
نتیجه گیری
اگر انسان با شناخت و دید روشن و راهکارهایی که نسبت به مرگ در آیات و روایات وارد شده است را به کارگیرد مرگ برایش آسان میشود و دیگر هراسی از آن نداشته و دائما به یاد قیامت است و ایمان نداشتن به خدا و قیامت و برداشت غلط از آن و مرگ را به معنای نابودی تلقی کردن، از عوامل اساسیِ ترس از مرگ است. گرچه مرگ پایان بخش زندگی مادی است و دل کندن از زندگی دنیا و تعلقات مادی آن بسیار دشوار است ولی خود آغازگر زندگی دیگری است؛ و ما باید خودمان را برای رفتن به یک زندگی جدید آماده کنیم.پینوشتها:
1. صفر علیپور- ابراهیم زاده، معاد استدلال،، 27
2. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 68 / 264
3. سید رضی، نهج البلاغة، 477
4. علی نمازی شاهرودی، سفینة البحار، 2 / 553
5. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 42 / 239
6. همان، 6 / 27
7. نهج البلاغه، فیض الاسلام، 926
8. شیخ صدوق، معانی الاخبار، 289
9. گروه نویسندگان، معاد از دیدگاه عقل و نق،، 53
10. فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، 2 / 494
11. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 74 / 291
12. ابو القاسم پاینده، نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی الله علیه و آله، 237
13. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 6 / 132
14. ورام ابن ابی فراس، مجموعة ورام (تنبیه الخواطر)، / 268
15. محمدی ری شهری، میزان الحکمة، 9/ 246
16. همان.
17. همان، 9/ 245
18. همان.
19. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 6 / 130
20. محمدی ری شهری، میزان الحکمة، 8/ 81
21. علم الهدی خراسانی، نهج الخطابة سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام، 2 / 223
22. علی نمازی شاهرودی، سفینة البحار، 1 / 736
23. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 75 / 71
24. همان، 77/ 309
25. همان، 6 / 127
26. سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 74
27. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 6 / 129
28. حسین بن محمد تقی نوری، مستدرکالوسائل، 4 / 342
29. همان، 4 / 349
30. حسین بن احمد حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثناعشری، 11 / 54
31. شیخ صدوق، أمالی الصدوق، 389
32. شیخ حسن دیلمی، إرشاد القلوب إلی الصواب، 1 / 147
33. مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 65 / 125
1. قرآن کریم
2. پاینده ابو القاسم، نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی الله علیه و آله، چهارم، تهران، دنیای دانش، 1382 ش
3. تمیمی آمدی عبد الواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، اول، قم، دفتر تبلیغات، 1366 ش
4. جمعی از نویسندگان، معاد شناس،، بیچ،، بیج،، بین،، بیتا
5. حسینی شاه عبدالعظیمی حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، اول، تهران، انتشارات میقات، 1363 ش
6. دیلمی شیخ حسن، إرشاد القلوب إلی الصواب، او،، ق،، شریف ر، ، 1412 ق
7. سید رضی، نهج البلاغة، اول، ق،، هجر،، 1414 ق
8. شیخ صدوق، أمالی الصدوق، پنجم، بیروت، اعلمی، 1400 ق
9. شیخ صدوق، معانی الأخبار، اول، قم، جامعه مدرسی،، 1403 ق
10. صفر علیپور- ابراهیم زاده، معاد استدلالی، بیچا، بیجا، بینا، بیتا
11. علم الهدی خراسانی، نهج الخطابة - سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام، دوم، تهران، کتابخانه صدر، 1374 ش
12. فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظی،، ا، ، ، ، انتشارات ر، ، بیتا
13. گروه نویسندگان، معاد از دیدگاه عقل و نق،، بیچ،، بیج،، بین،، بیتا
14. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ایمان و کفر- ترجمه کتاب الإیمان و الکفر بحار الأنوار جلد 64، عطاردی، اول، تهران، انتشارات عطارد، 1378 ش
15. نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینه البحار، اول، ق،، جامعه مدرسی،، 1418 ق
16. نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائ،، او،، ، ، مؤسسة آل البیت علیهم السل، ، 1408 ق
17. ورام ابن ابی فراس، مجموعة ورام (تنبیه الخواطر)، اول، قم، مکتبه فقیه، بیتا
/ج