معنای لغوی روزی و رزق
روزی واژه ای فارسی است که به معنای خوراک روزانه، روز به روز به کسی داده می شود و قسمت او می گردد و نیز ضروریات زندگی به کار رفته است. (1)واژه روزی در زبان پهلوی و ارمنی «رچیک» (2) و در زبان دزفولی «روزیک» (3) تلفظ شده است. (4)
معادل کلمه روزی در زبان عربی واژه «رزق» است، که به معنای خوراک روزانه، موهبت، نصیب و بهره بکار رفته است. راغب اصفهانی در مفردات خود می نویسد:
روزی گاهی به عطای جاری گفته می شود، خواه دنیوی باشد یا اخروی؛ و گاه به نصیب و بهره ایشان از چیزی، رزق اطلاق می گردد.
طبرسی در مجمع البیان رزق را مقابل محرومیت معرفی می کند:
رزق، بخشش جاری و نقیض محرومیت است. (5)
صحاح جوهری و القاموس المحیط، رزق را به معنای «آنچه مورد بهره برداری قرار می گیرد» (ما ینتفع به) معنا کرده اند. (6) گرچه این تعریف شامل نعمت های مادی و معنوی هر دو می شود، اما آنچه موضوع این رساله است، رزق مادی است.
معنای اصطلاحی رزق
رزق در اصطلاح متکلمان امامیه به معنای «شیء قابل بهره برداری و غیرقابل منع» به کار رفته ست. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجوید الاعتقاد در بیان معنای رزق از نظر امامیه آورده است:رزق چیزی است که می توان از آن بهره برداری کرد و کسی نمی تواند از آن منع کند. (7)
شیخ طوسی در کتاب «الاقتصاد» (8) و محقق حلی در کتاب «المسلک فی اصول الدین» (9)، همین تعریف را ارائه کرده اند.
از نظر علامه طباطبایی، رزق عطیه ای الهی است که بدون عوض و استحقاق عطا می شود. این واژه ابتدا فقط در خوراکی ها استعمال شده است و سپس در معنای آن توسعه داده شده و به تمام چیزهایی که مورد بهره برداری انسان قرار می گیرد؛ مانند مال، جاه، فامیل، علم و ... اطلاق شده است. (10) از نظر اشاعره، رزق هر گونه خوراک حلال یا حرام است که به انسان می رسد. (11)
اما از نظر معتزله، رزق موهبتی است که مورد بهره برداری قرار می گیرد، و حرام و قابل منع نیست و شامل خوراکی و غیرخوراکی می شود. از این رو، بهره برداری های حرام و نیز علوفه چهارپایان که قابل منع از آنان است، رزق محسوب نمی شود. (12)
با توجه به تعریف اصطلاحی رزق و قید «قابلیت بهره برداری» در آن، این نکته مهم به دست می آید که رزق هر کس غیر از دارایی و ثروت اوست. چه بسا انسان ثروتمندی که به دلایل متعدد نتواند از دارایی خود استفاده کند، و چه بسا انسانی که از موهبت های فراوان بهره مند است، اما مالک آنها نیست. آن دارایی غیرقابل استفاده رزق ثروتمند نیست، اما این موهبت مورد استفاده، رزق انسان غیرمالک است. رزق هر کس، به میزان برخورداری های اوست و نه به میزان دارایی هایش. ملکیت، ثروت و دارایی اموری اعتباری و قراردادی اند، اما برخورداری و استفاده عملی از امکانات، امری واقعی و غیرقراردادی. فرزانگان به جای آنکه به امور اعتباری و میزان اسناد مالکیت خود دل خوش کنند، به امور واقعی و میزان برخورداری هایشان می اندیشند.
عالمان ژرف اندیشی همچون علامه حلی، ما را به این نکته ظریف توجه داده اند:
رزق، ملک نیست زیرا چارپایان مالک چیزی نیستند اما روزی می خورند و خداوند متعال مالک همه چیز است ولی هیچ چیز رزق او محسوب نمی شود. و نیز علم و فرزند رزق ما است اما مِلک ما شمرده نمی شود. (13)
اقسام رزق
کتاب «کشاف اصطلاحات الفنون» اقسام رزق را در چهار نوع برشمرده است: رزق مشمون، رزق مقسوم، رزق مملوک و رزق موعود.رزق مضمون، خوردنی و نوشیدنی است که به اندازه مورد نیاز انسان از طرف خداوند ضمانت شده است.
رزق مقسوم، رزقی است که در ازل تقسیم شده و در لوح محفوظ نوشته شده است.
رزق مملوک، رزقی است که در ملکیت شخص درآمده است.
رزق موعود، رزق خاصی است که خداوند صالحان و عابدان را به آن وعده داده است.
در تقسیم بندی دیگری، می توان رزق را به دو نوع ظاهری یا مادی، و باطنی یا معنوی تقسیم کرد. رزق مادی، مانند خوردنی ها، پوشیدنی ها و ... و رزق معنوی مانند علوم و معارف، نبوت و ... (14)
پی نوشت ها :
1. لغتنامه دهخدا، واژه روزی.
2. Rocik.
3. Ruzik.
4. لغت نامه دهخدا.
5. طبرسی، مجمع البیان، ج1، ص 121
6. جوهری، الصحاح، ج4، ص 1481؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج3، ص 235.
7. علامه حلی، شرح تجرید الاعتقاد، ص 143، با تحقیق جعفر سبحانی: الرزق ما صح الانتفاع به و لم یمکن لاحد منعه.
8. شیخ طوسی، الاقتصاد، ص 104.
9. محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ص 113.
10. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج3، ص 141.
11. جرجانی، شرح مواقف، ص 172
12. همان.
13. علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص 145: و لیس الرزق هو الملک لانّ البهیمه مرزوقه و لیست مالکه و الله تعالی مالک و لا یقال انّ الاشیاء رزق له تعالی، و الولد و العلم رزق لنا و لیسا ملکاً لنا.
14. الشیخ الطریحی، مجمع البحرین، ج5، ص 169؛ و الارزاق النوعان: ظاهره للابدان کالاقوات و باطنه للقلوب کالمعارف و العلوم.