آلفونس لويى دو لامارتين، يكي از برجسته‏ترين ادباي قرن نوزدهم فرانسه، در 21 اكتبر 1790م در شهر ماكون اين كشور به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود به مطالعه كتب نويسندگان و شاعران بزرگ اروپايى پرداخت و با سفر به ايتاليا، نقطه عطفي در كار نويسندگي وي روي داد. لامارتين از آن پس به سرودن اشعار فراواني همت گماشت و مجموعه‏هاي شعري متعددي پديد آورد. وي شاعري حساس و باريك انديش بود و از لحاظ روح شعر و ظرافت شاعرانه، بزرگ‏ترين شاعر زبان فرانسه به شمار مي‏رود. شعر فلسفي و هماهنگ و موزون او به سبب تازگي و زيبايى و دلپذيري خاصي كه داشت، مردم را متوجه وي ساخت. لامارتين از پيش‏گامان مكتب رمانتيسم و شاعرانه فرانسه بود. او به زندگي آميخته با تقوا و مذهب كاتوليك و نيز طبيعت علاقه فراوان داشت. آثار نظم و نثر او ظريف، هماهنگ، ساده، ژرف و با واژه‏هاي عادي است كه آنها را به بهترين وجه به كار برده است. لامارتين علاوه بر فعاليت‏هاي ادبي، زماني نيز به امور سياسي پرداخت و زماني قبل از آغاز امپراتوري لويى ناپلئون، حضوري جدي در عرصه سياسي فرانسه داشت. او در سال 1848م از بنيان‏گذاران جمهوري دوم فرانسه، وزير امور خارجه و عضو بسيار بانفوذ دستگاه حكومت شد و به فعاليت شديد پرداخت. لامارتين در اين دوران، حاكم مطلق و يگانه سخنور حكومت موقت شناخته شد كه با بيانيه‏هاي شاعرانه، اغتشاش‏ها و هيجان‏ها را سركوب مي‏كرد اما محبوبيت خارق‏العاده‏اش كاهش يافت و در انتخابات رياست جمهوري راي كافي به دست نياورد. از اين زمان بود كه افول سياسي وي آغاز شد و به انزوا كشيده شد. وي در سال‏هاي پاياني زندگي خويش در تنگ‏دستي روزگار خود را سپري ساخت و علي‏رغم انتشار آثارفراوان از نظم و نثر، بر فقر غالب نشد. سرانجام پارلمان فرانسه در سال 1867م براي او مستمري خاصي معين كرد تا اين‏كه آلفونس دو لامارتين در 28 فوريه 1869م در هفتاد و نه سالگي در زادگاه خود درگذشت و همانجا مدفون شد. لامارتين بيشتر آثار خود را با الهام از تجارب، ديده‏ها و برداشت‏هاي خود از سفرهاي متعددي كه انجام مي‏داد به نگارش درمي‏آورد كه مرگ سقراط، تفكرات جديد شاعرانه در 2 جلد، سفر مشرق و رازهاي نو از مهم‏ترين آثار منظوم و منثور وي مي‏باشد.