مرگ "آلفونْسْ لامارتين" فيلسوف، شاعر و سياستمدار فرانسوي (1869م)
آلفونس لويى دو لامارتين، يكي از برجستهترين ادباي قرن نوزدهم فرانسه، در 21 اكتبر 1790م در شهر ماكون اين كشور به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود به مطالعه كتب نويسندگان و شاعران بزرگ اروپايى پرداخت و با سفر به ايتاليا، نقطه عطفي در كار نويسندگي وي روي داد. لامارتين از آن پس به سرودن اشعار فراواني همت گماشت و مجموعههاي شعري متعددي پديد آورد. وي شاعري حساس و باريك انديش بود و از لحاظ روح شعر و ظرافت شاعرانه، بزرگترين شاعر زبان فرانسه به شمار ميرود. شعر فلسفي و هماهنگ و موزون او به سبب تازگي و زيبايى و دلپذيري خاصي كه داشت، مردم را متوجه وي ساخت. لامارتين از پيشگامان مكتب رمانتيسم و شاعرانه فرانسه بود. او به زندگي آميخته با تقوا و مذهب كاتوليك و نيز طبيعت علاقه فراوان داشت. آثار نظم و نثر او ظريف، هماهنگ، ساده، ژرف و با واژههاي عادي است كه آنها را به بهترين وجه به كار برده است. لامارتين علاوه بر فعاليتهاي ادبي، زماني نيز به امور سياسي پرداخت و زماني قبل از آغاز امپراتوري لويى ناپلئون، حضوري جدي در عرصه سياسي فرانسه داشت. او در سال 1848م از بنيانگذاران جمهوري دوم فرانسه، وزير امور خارجه و عضو بسيار بانفوذ دستگاه حكومت شد و به فعاليت شديد پرداخت. لامارتين در اين دوران، حاكم مطلق و يگانه سخنور حكومت موقت شناخته شد كه با بيانيههاي شاعرانه، اغتشاشها و هيجانها را سركوب ميكرد اما محبوبيت خارقالعادهاش كاهش يافت و در انتخابات رياست جمهوري راي كافي به دست نياورد. از اين زمان بود كه افول سياسي وي آغاز شد و به انزوا كشيده شد. وي در سالهاي پاياني زندگي خويش در تنگدستي روزگار خود را سپري ساخت و عليرغم انتشار آثارفراوان از نظم و نثر، بر فقر غالب نشد. سرانجام پارلمان فرانسه در سال 1867م براي او مستمري خاصي معين كرد تا اينكه آلفونس دو لامارتين در 28 فوريه 1869م در هفتاد و نه سالگي در زادگاه خود درگذشت و همانجا مدفون شد. لامارتين بيشتر آثار خود را با الهام از تجارب، ديدهها و برداشتهاي خود از سفرهاي متعددي كه انجام ميداد به نگارش درميآورد كه مرگ سقراط، تفكرات جديد شاعرانه در 2 جلد، سفر مشرق و رازهاي نو از مهمترين آثار منظوم و منثور وي ميباشد.