پل اِلْوار از شاعران معروف قرن بيستم فرانسه، در 14 دسامبر 1895م در حومه شهر پاريس به دنيا آمد. وي تحصيلات اوليه خود را در زادگاهش فرا گرفت اما در اين ميان، بر اثر بيماري عفونت ريه، مدتي را در يك آسايشگاه سپري كرد. اين مدت به او فرصت داد تا به مطالعه آثار شعري بزرگان ادب بپردازد. اِلوار پس از بهبودي، در سال 1914م به خدمت نظام احضار شد و تا پايان جنگ جهاني اول، در جنگ عليه آلمان شركت نمود. وي پس از پايان جنگ، به جمع طرفداران نهضت سورئاليسم پيوست كه در آن، احساس يا انديشه، به صورت خالص و بدون دخالت زمينه قبلي ذهني، تعصب و اصول زيباشناسي و... بيان مي‏شود. هرچند اين جمع به زودي دچار اختلاف و تشتّت گرديد ولي با اين حال، اِلوار در پل زدن ميان سورئاليست يا فراطبيعي و گرايش معمول مردم به خواندن مطالب عادي، سهمي بزرگ داشت. در نگرش او، واقعيت و فرا واقعيت به هماهنگي مي‏رسيدند و در هم ادغام مي‏شدند. جوشش گرم فطري و آرمان‏خواهي شعرهاي الوار، او را در شمار ظريف‏ترين عاشقانه سرايان قرن بيستم قرار داده است. پل الوار، تماسش را با زندگي فرهنگي و سياسي جامعه و تعهدش را به شعر، به عنوان چيزي كه همگان بايد از آن سهمي ببرند حفظ كرد. اين ويژگي به حركتي مي‏مانست به سوي نظمي نوين بر پايه عشق. قصد او بيدار كردن فطرت شاعري در همه انسان‏ها بود. يكي از ويژگي‏هاي فني شعر اِلوار استفاده از وزن‏ها و بحرهاي گوناگون شعري بود. وي ساختار موزون متفاوتي برمي‏گزيد كه موافق محتوا و متكي بر جاي گرفتن واژه‏ها بود. او جز در موارد نادر، هرگز از نقطه‏گذاري استفاده نمي‏كرد و اعتقاد داشت كه وزن و معني، خود يك نوع نقطه‏گذاري است. موضوع‏هاي عمده شعر الوار، عشق و برادري و مهرباني‏اند. پل اِلوار در شعر، به رهايى ذهن از قيود و محدوديت قوانين زيبايى‏شناسي و اخلاق پاي‏بند است و شعر را بدون دخالت خواست شاعر و تفكر او، به راهِ آزاد و الهامِ محض مي‏كشاند. در اين راستا وي موضوع شعر را بر مبناي عصيان درباره وضع كنوني بشر مي‏نهد و خود را شاعري پرمسئووليت و متعهد مي‏داند. مسائل مورد بحث الوار به زمان معين بستگي ندارد. وي مركزيت را نفي مي‏كند، اشياء را از ميان برمي‏دارد و در شعرش تنها آدمي باقي مي‏ماند و بس. موضوع شعر در نظر الوار، كشف واقعيت است. صداي الوارْ پرطنين، اما بليغ است و لحن تغزّلي در سراسر آثارش ديده مي‏شود. الوار با آنكه از سير و سلوك عرفان دور است و حتي مسائل ماوراءالطبيعه را نفي مي‏كند، چيزي از مذهب نيز در شعرش ديده مي‏شود. بنابر گفته او، شاعر كسي نيست كه چيزي به او الهام شود، بلكه خودْ آن كسي است كه الهام مي‏كند. اصالت شعر عاشقانه الوار به آدمي عنايت دارد و از نظر او، شعر خوب از سادگي و بي‏پيرايگي برخوردار است. شعر الوار، لحني بسيار مهرآميز دارد كه او را در ميان معاصرينش يكتا ساخته است. از الوار آثار متعددي برجاي مانده كه منظومه‏هاي شعر و حقيقت، اشعار سياسي، مرگ از نمردن، عشق، شعر و برگزيده اشعار از آن جمله است. پل الوار سرانجام در 18 نوامبر 1952م در 57 سالگي در پاريس درگذشت.