اِرنست ميلر هِمينگوِي نويسنده شهير امريكايى در 21 ژوئيه 1898م در ايالت شيكاگو امريكا متولد شد. وي از كودكي و دوران دبستان احساس كرد كه براي ادبيات مستعد است از اين رو از همان زمان، شروع به نوشتن مقالات ادبي و داستان در روزنامه‏اي كه خودِ شاگردان، آن را اداره مي‏كردند، نمود. او پس از پايان تحصيلات خود، در جنگ جهاني اوّل شركت جست و سپس خبرنگار جنگي گرديد. همينگوي پس از پايان جنگ و كسب مدال جنگي، نگارش آثار ادبي خود را ادامه داد و با نوشتن رمان‏هايى چون: خورشيد همچنان مي‏دمد و وداع با اسلحه، به عالي‏ترين درجات شهرت رسيد. وي با نوشتن كتاب معروف زنگ‏ها براي كه به صدا در مي‏آيند به اوج افتخار رسيد. او در اين كتاب ثابت نمود كه ارزش آزادي موقعي معلوم مي‏شود كه مردم فقدان آن را احساس كنند. در همان زمان، همينگوي به دليل فروش تيراژ بالاي كتاب‏هاي خود و ساخت فيلم از كتاب‏هايش صاحب ثروت فراواني گرديد و موفق به دريافت جايزه اُسكار نيز شد. اكثر داستان‏هاي همينگوي با مرگ سر و كار دارد و قهرمانان آن، با مجاهدات زياد، بدون استثنا با مرگ گريبانگير خواهند شد. وي در بيشتر داستان‏هاي خود نتيجه مي‏گيرد كه انسان نبايد در كردار و رفتار خود حتي يك حركت برخلاف قانون انجام دهد چرا كه قانون، نقضْ ناكردني است. از سوي ديگر وي در برخي آثارش، ذوق ماجراجويى و لذت مغلوب كردن را عرضه مي‏كند كه هر دو سبك وي مورد تقليد نويسندگان قرار گرفت. وي اعتقاد داشت كه براي نويسنده نيز سبكي وجود دارد كه صورت قانون پيدا مي‏كند و او نبايد حركتي بي‏فايده انجام دهد تا آسيب ببيند. همينگوي سبك شخصي و خاصي را دنبال مي‏كرد اما نمي‏توان گفت كه اين سبك در همه كتاب‏هاي او به كار رفته است. وي در سبك خود، ميان تضاد لذت بردن از زندگي و رنج بردنكه از آن‏جدا نيست، به تعادل شخصي دست مي‏يابد. اين موضوع رانيز نبايد ناديده گرفت كه همينگوي دوره افسردگي و ملالي را احساس كرده كه زندگي امريكايى پس از بحران اقتصادي امريكا در سال 1929م به آن دچار شد و او را به شركت فعالانه در جنك كشانده و سخنگوي گروهي ساخته، كه، به نسل فدا شده معروف گشته است. درباره سبك خاص همينگوي گفتگوي بسيار شده است. سبكي كه او را از پيشينيان و معاصران ممتاز مي‏سازد، به سبب سادگي اعجاب‏آور و مستقيم و كوبنده، كلمه‏هاي محاوره‏اي، جمله‏هاي كوتاه و بدون وابسته، نشانه‏گذاري‏هاي فراوان، مكالمه‏هاي بدون تصنع و بدون رعايت صنايع لفظي، شرح حوادث هم‏چنان‏كه واقع شده و كوچك‏ترين نكته‏اي از واقعيت از چشم دور نمانده است. وي در زمان حيات خود به شهرت و افتخار افسانه‏اي دست يافت و با دريافت جايزه نوبل ادبي در سال 1954م به خاطر نگارش كتاب پيرمرد و دريا، از نفوذي گسترده در ميان نويسندگان برخوردار گشت. همينگوي علاقه مفرطي به شكار داشت و اغلب اوقات به اين كار مشغول بود تا اين‏كه در نهم ژوئيه 1961 در حالي كه مشغول تميز كردن تفنگ شكاري‏اش بود، گلوله‏اي شليك شد و به زندگي‏اش خاتمه داد. بدين ترتيب ماجراي مرگ پدرش پس از 23 سال تجديد گرديد. اكثر آثار همينگوي به فارسي ترجمه شده است.