پنجشنبه، 29 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

آغاز سلطنت "جلال‏الدين ملكشاه سلجوقي" پس از قتل پدرش "آلپ ارسلان" (465ق)

آغاز سلطنت "جلال‏الدين ملكشاه سلجوقي" پس از قتل پدرش "آلپ ارسلان" (465ق)
سلطنت جلال‏الدين ملكشاه سلجوقي پس از قتل پدرش آلپ‌‌‌‌‌‌‌ارسلان در چنين روزي از سال ۴۶۵ هجري قمري آغاز شد. طغرل بنيادگذار سلسله سلجوقي، تلاش زيادي براي به دست آوردن قدرت کرد. پس از وي، بهره آن قدرت را آلپ‌‌‌‌‌‌‌ارسلان و فرزندش ملکشاه سلجوقي بردند. آنان در دوراني نسبتاً آرام و در عين حال مقتدرانه و باعظمت سلطنت کردند. ملکشاه تنها هجده سال سن داشت که به پادشاهي کشوري به اين بزرگي رسيد. وي پس از بيست سال، در سن سي و هفت سالگي درگذشت. ممالک تحت سلطه ملکشاه، به‌‌‌‌‌‌‌قدري گسترده است که با قلمرو عباسيان در آغاز خلافتشان قابل قياس است. ملکشاه بر سر سفره آماده نشست. راوندي به‌‌‌‌‌‌‌حق مي‏گويد: پدران سلطان ملکشاه جهانگيري کردند و او جهانداري. با اين حال، خود ملکشاه نيز تلاش زيادي از خود نشان داد. ماوراءالنهر با وجود دولت قراخاني، در اختيار ملکشاه بود. در بخش آذربايجان و ارمنستان، فرزندان قتلمش سلجوقي فتوحاتي داشتند که گرچه قلمروشان به مملکت ملکشاه ضميمه نشد، اما به هر روي تحت سلطه خاندان سلجوقي بود. زماني که سليمان فرزند قتلمش انطاکيه را تصرف کرد، خبر فتح آن را به ملکشاه نوشت و به او تبريک گفت. از سوي ديگر، مناطق مرکزي ايران تا جنوب ايران به‌‌‌‌‌‌‌طور کامل تحت سلطه اين شاه قدرتمند بود. هم‌‌‌‌‌‌‌چنين سرزمين‏هاي عربي، از شمال عراق تا شام و از آن سوي تا جزيرةالعرب همه در اختيار سلجوقيان قرار گرفت. با مرگ آلپ‌‌‌‌‌‌‌ارسلان، ملکشاه به‌‌‌‌‌‌‌سرعت به سوي ري حرکت کرد. اين اقدام از آن روي بود که احتمال شورش برخي از اميران سلجوقي بود، طبعاً تسلط آن‌‌‌‌‌‌‌ها بر ري که کليد اصلي تسلط بر اين قلمرو وسيع بود، دشواري زيادي به‌‌‌‌‌‌‌همراه داشت. قاورد برادر آلپ‌‌‌‌‌‌‌ارسلان، حاکم کرمان به سوي ري تاخت. ملکشاه نيز با سپاه خويش به سوي وي رفت. آن‌‌‌‌‌‌‌ها در کرج ابودلف با يکديگر مصاف دادند. سپاه قاورد شکست خورد و خود وي، اندکي بعد دستگير و کشته شد. با اين حال، ملکشاه کرمان را به فرزندان او سپرد. ملکشاه سلجوقي اصفهان را به‌‌‌‌‌‌‌عنوان پايتخت انتخاب کرد. به‌‌‌‌‌‌‌همين دليل در طول سال‌‌‌‌‌‌‌هاي سلطنت خود به آبادي اين شهر همت گماشت. راوندي نوشته است: از جهت دارالملک و نشست خويش از همه ممالک اصفهان اختيار کرد و آنجا عمارت‏هاي بسيار فرمود در شهر از کوشک‏ها و باغ‏ها. اين مرکزيت در کنار درايت و ذکاوت نظام‌‌‌‌‌‌‌الملک سبب شد تا دامنه اين دولت تا اين حد گسترش يافته و آرامش و ثبات بر آن حکم‌‌‌‌‌‌‌فرما باشد. روابط ميان ملکشاه و القائم عباسي (م ۴۶۷) بسيار خوب بود. در اوايل سال ۴۶۶ القائم، حکم سلطنت ملکشاه را توسط گوهرآيين نزد وي فرستاد. با مرگ آلپ‌‌‌‌‌‌‌ارسلان و بازگشت ملکشاه از ماوراءالنهر، حاکم سمرقند، برخي نواحي، از جمله ترمذ را به تصرف خود درآورد که سبب رفتن ملکشاه به آن ديار و بيرون راندن وي از بلخ و سمرقند شد. او آن سرزمين را به برادرش شهاب‌‌‌‌‌‌‌الدين تکش داد. تکش در سال ۴۷۳ بر ملکشاه شوريد، اما کار با صلح تمام شد. وي در سال ۴۷۷ نيز بار ديگر سر به شورش برداشت که سرکوب شد. مقتدي خليفه وقت عباسي دختر ملکشاه را در سال ۴۷۴ خواستگاري کرد که دختر، مشروط به آن‌‌‌‌‌‌‌که خليفه همسر و کنيز ديگري نداشته باشد، حاضر به قبول اين ازدواج شد. خليفه شروط را پذيرفت و ازدواج صورت گرفت(!) گويا عروس به سال ۴۸۰ عازم خانه بخت شد و در سال ۴۸۲ با يک فرزند از خليفه به‌‌‌‌‌‌‌صورت قهر به اصفهان بازگشت. ملکشاه سفرهايي به کرمان و خوزستان داشت که براي آرام کردن و تثبيت اوضاع سياسي آن مناطق انجام مي‏شد. او در سال ۴۷۹ به حلب رفت و پس از گشودن آن، به بغداد وارد شد. نظام‌‌‌‌‌‌‌الملک نيز در اين سفر سلطان سلجوقي را همراهي مي‏کرد. آن‌‌‌‌‌‌‌ها با يکديگر مرقد امام موسي بن جعفر (ع) و نيز معروف کرخي و احمد بن حنبل را زيارت کردند. روزهاي بعد، سلطان و وزير به زيارت قبر اميرالمؤمنين (ع) و امام حسين (ع) رفتند. در همين سفر، نظام‌‌‌‌‌‌‌الملک وارد مدرسه نظاميه بغداد شد، به کتابخانه مدرسه رفت و ساعتي به مطالعه کتاب‏ها پرداخت. آن‌‌‌‌‌‌‌ها در سال ۴۸۰ به اصفهان بازگشتند. سلطان در سال ۴۸۲ بار ديگر با سپاهي بي‏کران عازم ماوراءالنهر شد و تا کاشغر رفت و بار ديگر نفوذ خود را در اين مناطق تثبيت کرد. سلطان و وزير، يک بار ديگر به سال ۴۸۴ به بغداد رفتند و سپس به اصفهان ‏بازگشتند. در سال ۴۸۵ بار ديگر سفر بغداد پيش آمد که خواجه در صحنه - شهرکي ميان همدان و کرمانشاه - توسط يکي از فدائيان اسماعيلي کشته شد. برخي از نقل‏هاي تاريخي حکايت از آن دارد که در اصل سلطان يا تاج‌‌‌‌‌‌‌الملک که رقيب نظام‌‌‌‌‌‌‌الملک بوده، در اين کار دست داشته‏اند. سي و سه روز پس از آن، سلطان نيز در بغداد به‌‌‌‌‌‌‌دليل بيماري ناشناخته‏اي درگذشت. هم‌‌‌‌‌‌‌اکنون مقبره‏اي در خيابان احمدآباد اصفهان، کوچه خواجه نظام‌‌‌‌‌‌‌الملک وجود دارد که گفته مي‏شود هر دوي آن‌‌‌‌‌‌‌ها در کنار يکديگر در آنجا دفن شده‏اند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.