خودكشي "ژرار دو نِروال" يكي از بنيانگذاران مكتب "سور رئاليسم" (1855م)
ژرار دو نِروال، شاعر فرانسوي در 22 مه 1808م در پاريس به دنيا آمد. وي در 16 سالگي اولين مجموعه از اشعار خود را منتشر كرد و سال بعد، فاوْسْت اثر معروف يوهان گوته اديب شهير آلماني را به زبان فرانسه ترجمه كرد. با اين حال، نروال از بيماري عصبي رنج ميبرد و اين بيماري باعث بستري شدنش در آسايشگاه و متلاشي شدن خانوادهاش گرديد. نروال پس از بهبودي، سفر بزرگ خود را به مشرق زمين آغاز كرد. وي در اين سفر به يونان، مصر، سوريه، لبنان و قسطنطنيه رفت و سفرنامه زيبايى درباره آن نگاشت. نروال از زماني كه به بحرانهاي عصبي و اختلالهاي روحي دچار شد، شخصيتي رمانتيك و تقريباً غيرواقعي يافت. متناوباً دچار حمله ميشد و در آسايشگاههاي مختلف به سر ميبرد. آثار او در فواصل دورههاي بيماري و بهبود از روح تبآلود و اضطرابهاي درون او حكايت دارد. اين آثار و اشعار، از زيباترين و در عين حال از مبهمترين اشعار زبان فرانسوي است كه جاذبه شعري و موسيقي كلام آن در ذهن خواننده نفوذي خاص بر جاي ميگذارد. نروال در طي سالهاي بعد، آثار متعددي عرضه كرد و به شهرت و موفقيت زيادي دست يافت. وي در ادبيات به عنوان يكي از بنيانگذاران سبك سورئاليسم شناخته ميشود. سور رئاليسم شيوهاي ادبي است كه از سال 1920م در فرانسه پيدا شد و مانند مكتبهاي ديگر دامنه نفوذ خود را به هنرهاي ديگر گسترش داد. اين مكتب كوشش ميكند تا جبر منطقي و قانون عليّت را ويران كند. شكستن سدها و گشودن بندها و به عبارت ديگر عصيان در برابر همه چيز، محرك باطني سورئاليسم است. سور رئاليسم، خود، كاري ذهني است كه ميخواهد با زبان يا قلم يا وسيله ديگر، جريان واقعي عملِ تفكر را بيان كند. طرفداران اين مكتب براي برانگيختن و بيرون كشيدن واقعيت كه در اعماق ضمير پنهان آدمي مدفون شده است، چند وسيله عمل، پيشنهاد ميكنند كه سادهترينِ آنها، نوشتن خود به خود است. منشاء اين مكتب را بيش از هر جاي ديگر بايد در شعر جستوجو كرد زيرا سورئاليستها ميكوشند تا از راه شعر بر اذهان تسلط پيدا كنند. اصول اين مكتب عبارتست از: هزل، رؤيا و ديوانگي. آثار نروال او را شخصيتي مبهم و آميخته از عناصر گوناگون نشان ميدهد. در غالب آثارش، روشنايى و تاريكي درهم ميآميزد. از نروال آثار متعددي برجاي مانده كه از ميان آنها، سيلوي، اورليا و اوهام، خوانندگان فراوان پيدا كردند. وي در آثار ديگر خود مانند سفر به شرق، ده سال تجربه و مطالعه را با تخيل درهم آميخته و از منابع عظيم رؤيا و عدم ادراك و بيارادگي بهره گرفته است. ژرار دو نروال سرانجام در بيستوششم ژانويه 1855م در چهلوهفت سالگي به عمر خود پايان داد.