تولد "ساموئل جانسون" منتقد و نويسنده مشهور انگليسي (1709م)
تولد "ساموئل جانسون" منتقد و نويسنده مشهور انگليسي (1709م)
ساموئل جانسون معروف به دكتر جانسون، منتقد، نويسنده و مقاله نويس معروف انگليسي در هجدهم سپتامبر سال 1709م در ليچفيلد انگلستان به دنيا آمد. پايه آموزش او در كتابفروشي پدرش گذارده شد و پس از اتمام تحصيلات در زادگاهش به آكسفورد رفت اما به سبب فقر و نياز مالي، دنباله تحصيل را رها كرد و به وسيله نشر مقالههاي آموزشي و رياست مدرسهاي خصوصي امرار معاش نمود. جانسون در 28 سالگي به لندن رفت و با تهيه مقالههاي سياسي و نقد ادبي و گزارش پارلماني و نيز انتشار اشعار هجوآميز شناخته شد. وي پس از آن به عنوان نثرنويس ممتاز به جامعه معرفي گشت و از سال 1747م طرح فرهنگنامه عظيم و معروف خود را آغاز كرد. از اين به بعد به كار مداوم پرداخت و در طي كوششي هفت ساله، فرهنگ زبان انگليسي را در دو جلد منتشر نمود. اين اثر نفوذ عميقي به دست آورد و مبناي تحقيق تاريخي زبان انگليسي قرار گرفت. فرهنگ زبان انگليسي، فرهنگنامهاي بود براي پيرايش و جداسازي زبان انگليسي از اصطلاحات بيگانه و منزه ساختن آن از نظر صرف و نحو زبان. جانسون ضمن اين كارْ منظومه طولاني بيهودگي اميال انسان كه آميخته با بدبيني مداوم شاعر بود را به چاپ رساند. او همچنين با نگارش كتاب هشت جلدي نقدي بر شكسپير، اديب شهير هم وطنش، استادي خود در هنر نقد را بر همه آشكار كرد. در همين زمان، جانسون صورت ديگري از نبوغ خود را ظاهر ساخت و رمان فلسفي شاهزاده حبشي را در دو جلد انتشار داد. پس از آن، جانسون كه به وسيله فرهنگنامهاش در محيط ادب كشور معروف شده بود، با انتشار اين رمان به شهرت جهاني رسيد و كتابش بلافاصله به زبانهاي مختلف ترجمه شد. نويسنده در اين اثر داستانيِ هجوآميز، پوچي آرزوهاي بشر و عدم امكان دسترسي به خوشبختي در اين دنياي ناقص را نشان ميدهد. در رمان شاهزاده حبشي مكالمهها از رواني بسيار برخوردار است و جانسون با درايت خويش توانسته است مسائل معنوي و انديشههاي اروپايى را با مسائل كشوري دور و نامأنوس بياميزد. پيروزي اين اثر، تنها به آن زمان، محدود نشد و هنوز اين كتاب از بهترين نمونههاي نثر در زبان انگليسي به شمار ميآيد. اثر ديگر جانسون، زندگي شاعران انگليسي است كه در آن شرح حال 52 شاعر از قرن هفدهم و هجدهم مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. اين كتاب سندي استثنايى درباره تاريخ انديشهها و ذوق و سليقه و ادبيات يك عصر به شمار ميرود. در اين دوره، جانسون زندگي فعالانهاي را در اجتماع پيش گرفت كه مانند آثارش حائز اهميت بود. وي يك انجمن ادبي تأسيس كرد و در آن با همكارانش زمينه بحثهاي سودمند ادبي را فراهم آورد. با آنكه فعاليتهاي ادبي جانسون در زمينههاي مختلف و متنوع بود، با اين حال، معاصرانش او را فيلسوف ميشناختند. وي شخصاً از فيلسوفان نفرت داشت و القابي تند براي آنان مينهاد. فلسفه خود وي، چنانكه در منظومه بيهودگي اميال انسان يا پوچي آرزوهاي بشر مطرح شده است، سردِ هجاآميز زندگي است. به نظر او زندگي رنجي است مداوم كه مردمْ آن را تنها به واسطه لذتها و شاديهاي اتفاقياش تحمل ميكنند. ستيزه وي عليه فقر و بيماري نيز كه شجاعتِ الهامبخش و تماشايى او را در برابر درد نشان ميدهد، تتمه نانوشتهاي بر فلسفه او است. گرچه جانسون از نظر ظاهري، ناقص و داراي حركات نامنظم و نامتعادل بود، با اين همه فردي محبوب و شخصيتي منحصر به فرد به شمار ميرفت. وي چهرهاي ممتاز در ادبيات نيمه دوم قرن هجدهم ميلادي بوده و در واقع بر محيط ادبي عصر خود، فرمانروايي داشته است. جانسون در سراسر زندگي، در جستجوي برقراري تعادلي ميان عقل و مذهب بود. وي بياني پرقدرت و آميخته با طنز و در عين حال خردمندانه و سرشار از معرفت و ادراك جهاني داشت. ساموئل جانسون سرانجام در نوزدهم فوريه 1784م در 75 سالگي درگشت.