مرگ "دسيدريوس آراسموس" فيلسوف و اديب هلندي (1536م)
ديديه اراسْمْ معروف به دسيدريوس آراسْموس، اديب و فيلسوف مشهور هلندي، در 27 اكتبر 1466م در روتردام هلند به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات خود، به سلك راهبان درآمد و در بعضي از مدارس به تدريس روي آورد. آراسموس همچنين زماني به تعليم پسر پادشاه اسكاتلند مشغول شد و به ارائه نظرات و تفكرات خود پرداخت. در آن وقت، چون اصلاح و تعديل دين مسيحي لازم به نظر ميآمد، آراسموس در اين مورد با مارتين لوتر، بنيانگذار مذهب پروتستان به مكاتبه پرداخت و آنگاه كه لوتر دست به كار دعوت زد، وي ازمكاتبه با لوتر خودداري نمود و بر ضدّ وي چيزهايى نوشت. با آنكه آراسموس، خود مردي مذهبي بود، ولي با تعصّبات احمقانه مخالفت ميكرد و از اين رو، خشم اولياي متعصّب كليساي آن روزگار را برانگيخت. آراسموس ميگفت: بهترين راهنماي اخلاقي انسان، عقلِ انسان است و مبنا و ماخذ عمده مسيحيت، مواعظ عيسي(ع) است. وي خواستار فلسفهاي بود كه چون نسيمي از روشنايى، بر عالمي كه در ظلمت غرق شده است، بوزَد. معروفترين اثر آراسموس، ستايش ديوانگي نام داشت. در اين كتاب، ديوانگي به صورت شخصيتي واقعي جلوهگر ميشود؛ درباره پيروزيهاي خود داد سخن ميدهد و ميگويد اگر او نبود نسل بشر اكنون از ميان رفته بود زيرا اگر ديوانه نبود، ازدواج نميكرد؛ مدحِ ديوانگي نيز انسان را به خوشبختي رسانيده است. آسانتر و لذتبخشتر براي ما، آن است كه بزرگمان بپندارند، نه آنكه واقعاً بزرگ باشيم. آراسموس تكبّرهاي شخصي و تفاخرات ملي را به باد مسخره ميگيرد. در بعضي موارد، هجوهاي او سختْ زننده ميشود. وي كشيشان را احمقهاي ديوانهاي ميخواند كه دين را، به عوض آنكه دعوت به سوي راستي و درستي بدانند، تحميل يك سلسله آداب و اعمال ظاهري ميپندارند. از اين رو، بيشتر تاليفات آراسموس از طرف واتيكان ممنوع و سوزانده شد و طايفه رهبانان با او خصومتي سخت پيدا كردند. كتاب ستايش ديوانگي به عبارتي ختم ميشود كه نه هجو است و نه سرزنش؛ دين حقيقي، تأسّي به صفا و سادگي عيسي(ع) است. از آراسموس آثار ديگري نيز بر جاي مانده است كه تربيت يك شاهزاده مسيحي و آباء كليسا از آن جملهاند. دسيدريوس آراسموس سرانجام در 12 جولای 1536م در هفتاد سالگي درگذشت.