پنجشنبه، 29 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

شهادت شهید سیدحبیب ‌‏الله شفیعی (1361ش)

شهادت شهید سیدحبیب ‌‏الله شفیعی (1361ش)
شهید سیدحبیب‌‏الله شفیعی در اول محرم سال ۱۳۳۸ش در یکی از روستا‌های تابع شهرستان رودسر به‌‏نام دیودره در یک خانواده متدین چشم به جهان هستی گشود. سیدحبیب‌‏الله، اولین فرزند خانواده‌اش بود. محبوبیت سید در میان خانواده خیلی زیاد بود به‌‏طوری‌‏که حتی در دل مردم جا داشت. در سن ۵، ۶ سالگی مؤذن مسجد بود و مردم، او را «آقا» صدا می‌زدند. پس از چند سال که بزرگ‌تر شد، به‌‏همراه خانواده به روستای گیشاکجان آمد و بعد از گذراندن دوره ابتدایی در دوران دبیرستان در حین تحصیل، به‌‏دلیل مشکلات اقتصادی به کار نیز مشغول بود و سرپرستی خانواده را در نبود پدر بر عهده گرفت. در همین حال، هم‌‏زمان با تحصیل و کار، در زمینه‌های هنری و ورزشی و سیاسی و مذهبی نیز در دبیرستان و حتی در سطح استان فعالیت می‌کرد. فعالیت‌‏هایی از قبیل سرودن شعر، داستان‌‏نویسی، بازیگری و ساختن قطعات نمایشی برای رادیو با نام مستعار «سید شفو» بود. از سجایای اخلاقی این شهید بزرگوار و از خصوصیات بارزش می‌توان به ساده‌‏زیستی، اخلاق نیکو و کمک به هم‌‏نوعان و مستمندان اشاره کرد. سید، هیچ‌‏گاه بر سر سفره‌ای که دو نوع غذا بود، نمی‌نشست. از خط قرآن خارج نمی‌شد و ارادتی خاص به امام حسین علیه‌‏السلام داشت. شهید شفیعی برای مادرش فرزندی شایسته و مهربان و برای برادر و خواهرانش یک معلم دلسوز و برای همسرش نمونه کامل یک مرد و برای فرزندش پدری مهربان و الگو و برای اطرافیان، راهنمایی صدیق بود. هرگز از یاد خدا غافل نمی‌شد و بزرگ‌ترین آرزویش شهادت در راه خدا بود... سیدحبیب‌‏الله در سال چهارم دبیرستان بود که با تشکیل جلسات توجیهی برای دوستان و همکلاسی‌هایش، به روشنگری و افشاگری می‌پرداخت. با پخش اعلامیه و عکس امام (ره) و نوشتن شعار بر روی دیوار و با قرار گرفتن در صف اول راهپیمایی‌ها، به سهم خود نقش عمده‌ای در پیشبرد مبارزات علیه رژیم ستم‌‏شاهی داشت. در‌‌ همان زمان و در حین فعالیت علیه طاغوت، یک شب توسط مأمورین ساواک تحت تعقیب قرار گرفته و دستگیر و زندانی می‌شود. شهید بزرگوار حتی در زیر شکنجه هم شعار انقلابی می‌داد. برای شکنجه، او را تا صبح داخل آب سرد نگه داشتند و قرار بود وی را به مرکز استان فرستاده و به شهادت برسانند ولی با دخالت بعضی از دوستان و خانواده، او را آزاد می‌کنند که وی پس از آزادی نیز به فعالیت‌‏های سیاسی خود ادامه داد... پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تهران رفته و به عضویت نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تهران درمی‌آید و با مسئولیت‌‏های مختلف و برنامه‌های هنری و تبلیغی در سپاه تهران مشغول به فعالیت می‌‏گردد. هم‌‏چنین، کارهای فرهنگی را در شهر خود و روستا‌ها با آوردن فیلم و اسلاید و پخش آن در تجمعات و مساجد و نیز سخنرانی و جذب و هدایت نیروهای جوان ادامه می‌داد. با شروع جنگ تحمیلی، با اصرار زیادی که برای رفتن به مناطق جنگی داشت، به‌‏عنوان خبرنگار تلویزیونی سپاه به منطقه جنوب اعزام شد. با شروع عملیات والفجر ۱ و در گرماگرم عملیات، با مشاهده صحنه‌های به خون غلتیدن یاران و عزیزان، طاقت نیاورده و اسلحه یکی از شهدا را برداشته و به قلب دشمن می‌تازد و سرانجام همان‌‏گونه که آرزوی دیرینه‌اش بود در تاریخ نوزدهم بهمن‌‏ماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی در سن بیست و سه سالگی به ملاقات پروردگارش می‌شتابد.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.