بي هدفي

با سلام خدمت شما خواهر عزیز دوست عزیز؛ از اتفاق همین کمال طلبی شما در زندگی گذشته بی انگیزه بودن اکنون شما را سبب گردیده چرا که افراد کمال گرا در پی دست نیافتن به تمامی هدفهای خود احساس سرخوردگی نموده و پس از مدتی دچار یأس و ناامیدی می گردند. البته فاصله گرفتن شما از کمال گرایی نیز شما را از یک مسیر انحرافی رهایی داده که این موضوع می تواند در زندگی شما تأثیرات مطلوبی به همراه داشته باشد. البته به نظر می رسد که شما تا حدودی از وسواس نیز برخوردار باشید چرا که ویژگی کمال گرایی به دنبال وسواس در افراد ایجاد گردیده و افراد با این ویژگی رفتاری (وسواس) دچار آن (کمال گرایی) می گردند. تخیلات شما نیز به دنبال کمال گرایی است و در جهت ارضاء میل به کمال خود با مکانیسم دفاعی تخیل، سعی در آرام سازی خود داشته که البته این مسئله چنانچه دچار افراط گردد شما را دچار فاصله با واقعیت ساخته و مشکلاتی برای شما به همراه خواهد آورد. در اینجا شما دوست عزیز بایستی نسبت به درمان وسواس در خود اقدام نموده و با درمان آن ، نشانه های جسمی ایجاد شده در شما نیز برطرف گردد. لازم به ذکر است که وسواس چنانچه در زمان بروز خود درمان نگردد فرد را دچار افسردگی نموده و باعث ایجاد مشکلات جدی در زندگی شخصی و اجتماعی فرد می گردد. بنابراین در اینجا ضمن توصیه شما به مراجعه به یک روانشناس بالینی حیطه وسواس، اعلام می دارم که با پیگیری و مراجعه به موقع خود، از بروز افسردگی حاد در خود جلوگیری نموده و به برطرف شدن نشانه های جسمی و روانی ایجاد شده در خود کمک نمایید. امید است با کاهش نشانه ها زندگی شما روال عادی و طبیعی خود را در پیش گرفته و انگیزه لازم جهت انجام کارهای شخصی و اجتماعی را یافته و مسیر زندگی شما در جهت رشد و پیشرفت هدایت گردد. با آرزوی موفقیت برای شما