درگیر مسائل احساسی شده ام، راه رهایی از آن چیست؟
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 21 ساله )
باسلام خدمت خانم موحدنساج
درمورد اینکه گفته بودید این آقا اگه واقعا دوستون داشت نمیخواست رابطه ی خارج از چارچوب ازدواج باهاتون برقرار کنه ولی این آقا اگه بهش رو میدادم و میزاشتم بیشتر وارد زندگیم بشه میخواست بامن ازدواج موقت کنه
درضمن امروز شنیدم ازیکی از دانشجوها که میگفت این آقا زنشو طلاق داده و با یکی از دانشجوهاش ازدواج کرده منظورش ازدواج دائم بود این قضیه هم مال قبلنا بوده با این حساب من نفر سومم که احتمالا نفر آخر هم نیست زن خودش دانشجوش ومن هم که باز میشم دانشجوش
تا اینو گفت انگار یه سطل آب یخ خالی کرده باشن روی سرم احساس کردم تموم این مدت بازیچه ی یه آدم بالهوس شدم با اینکه ازش حالم بهم خورد ولی چیزی از حسم بهش کم نشد
دوس داشتنِ توأمان با نفرت
نمیتونم هم برم مشاوره ی حضوری چون تو خونه ی پدریم دارم زندگی میکنم باید به پدرمادرم بگم برای چی میخوام برم ک اونم نمیشه
دانشگاهمون هم چندتا مشاور داره که من بهشون اعتماد ندارم دوستمم گفت اگه پیش اینا بری برات درد سر میشه
یک بارم ک برای تحصیلی پیش یکیشون رفتم چندان درست رفتار نمیکرد بقیشونم تاحالا ندیدم
با این حساب باید چه کارکنم چون تو بد مخمصه ای افتادم که تقصیر خودمم بوده ولی دلم میخواد تاقبل اینکه از این دانشگاه برم خودمو ازین نابه هنجاری آزار دهنده خلاص کنم
راجب اون دفعه ای هم که گعتید یه ترم مرخصی بگیر تا خودتو پیداکنی به هیچ عنوان نباید این کاروکنم چون خرچی زودتر ازین دانشگاه برم شرفِ ندیدن این آقا باعث میشه که خود به خود فراموش بشه چون :
از دل برود هر آنکه از دیده برفت
اما میخوام این دوسالی که اینجا هستم نزارم عمر ارزشمندم به فکر کردن به این آقای هوسباز تلف بشه
یک روزهم یک روزه
کمکم کنید ازحالا فراموشش کنم
مشاور (خانم موحدنساج)
خوشحال باشید و شاکر خداوند که خودتان به این مهم پی برده اید، چه بسا روزی به خود می آمدید که راه برگشت به مراتب سخت تر از اکنون بود. بنده درک می کنم که هم اکنون فکرهای آزار دهنده به چه میزان زندگی شخصی شما را تحت الشعاع قرار داده است. اما باید این نکته را در نظر بگیرید که همانگونه که این وابستگی آرام آرام در دل شما جای گرفته، لازم است که به مرور از دلتان خارج شود. پس عجول نباشید، به خودتان فرصت دهید و در تلاشی مداوم و بدون تعلل در پی بازیابی شخصیت آسیب دیده خود باشید. درست است که در منزل پدری به سر می برید و شاید رفتن به مشاور حضوری باتوجه به عدم اطلاع والدینتان از اصل موضوع دشوار باشد، اما غیر ممکن نیست. می توانید به بهانه افسردگی ، یا داشتن اضطراب زیاد که دروغ هم نیست، با اجازه والدین به روانشناس مراجعه کنید. در اطاق مشاوره شما و درمانگر تنها هستید، پس می توانید راحت سخن بگویید و از مشاورتان درخواست کنید، بدون اجازه شما رازتان را در حضور والدینتان فاش نکند. تمرینات و راهکارهای بسیاری در پاسخ های قبلی برای شما بیان شد. که امیدوارم با پیگیری مداوم آنها زمینه آرامش سریعتان را فراهم کنید.
شما هم اکنون نیازمند ۳ گونه تمرین هستید:
۱- تمریناتی برای خالی کردن ذهنتان از فکر این استاد نه چندان محترم.
۲- تمریناتی برای کم کردن استرس و رسیدن به آرامش روح و جسمتان.
۳- تمریناتی با هدف ارتقای اعتماد به نفس و رشد شخصیت فردیتان
که در پاسخ های قبلی به تفصیل در رابطه با هر یک، راهکارهایی بیان شده است.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
7 تکنیک کارآمد برای ارتقای اعتماد به نفس
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}