( تحصیلات : دیپلم ، 24 ساله )

من عاشق یه پسر بودم اون پسرم عاشق من بود اما یه مشکلاتی واسه ازدواج داشتیم که ازدواجمون محال میکنه. تا اینکه یه خواستگار خوب واسم بودم هر چی خواستم نه بگم نشد بالاخره کار به بله برون کشید ولی همون شب همه چیز به هم خورد . بهد اون جریان فکرم بد جور به هم ریخته نمیدونم چیکار کنم آشفته ام کمکم کنید تا بتونم راه حلی واسه این بحران پیدا کنم.


مشاور (hassan najafi)

بسم الله الرحمن الرحيم خواهر گرامي نيازي به آشفتگي نيست اگر واقعا مي بينيد كه شرايط ازدواج را داريد و فرد مورد علاقه شما نيز مايل است بايد بگوييد تا با خانواده به خواستگاري شما بيايد و ساير مباحث را توافق نماييد . اما اگر واقعا اين مساله غير ممكن است و امكان راه حل براي آن نيست پس بهتر است شما كاملا اين مساله و علاقه را فراموش كنيد و خود را رنج ندهيد و به آينده خود اميدوار باشيد تا ان شاء الله آنچه خير است محقق بشود . موفق و پيروز باشيد .