زمان ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 27 ساله )

سلام معذرت میخوام میشه نتیجه اخلاقی این داستان را برام توضیح بدین ؟
يه داستان زيبا و آموزنده از حضرت رسول(ص) و حضرت علي (ع)

يه روز يكي از اصحاب حضرت رسول (ص) ميرسن خدمت ايشون و ميگن كه يا رسول الله در منزلي بساط گناه فراهم شده و عده اي در آنجا به خوردن مشروب و زنا گرد آمده اند.

حضرت پس از شنيدن اين موضوع مولا علي(ع) را امر فرمودند كه به اين خانه برو و از صحت آن مطمئين شو.

زماني كه ايشان به درب منزل رسيدند در منزل را چند بار زدند و بعد با گفتن چند يا الله بلند وارد منزل شدند.

هنگامي كه از در وارد و به دالان رسيدند شمشير ذوالفقار را از قلاف خارج نموده و بر در و ديوار مي كشيدند و زاني كه به داخل حياط رسيدند نوا بلند كردند كه آيا كسي در منزل نيست.

ايشان زماني كه به ورودي خانه رسيدند چشمهايشان را بستند و وارد اتاق شدند و در داخل اتاق چند مرتبه دور زدندو سپس خارج و به خدمت حضرت رسول رسيدند.

حضرت پرسيدند كه يا علي چه شد؟

ايشان جواب داد يا رسول الله من در آنجا چيزي نديدم.


نتيجه اخلاقي : فكر كنيد تا ببينيد در اين داستان چه چيزي خفته است؟


مشاور (hassan najafi)

دوست گرامی کاش منبع این داستان را ذکر می نمودید تا تبیین واضحی از آن داشته باشیم اما به هر حال چنانچه این داستان معتبر و همانگونه است که شما آورده اید باید عرض کنم . امام علیه السلام با علم امامت و عصمت خویش می داند که در چه زمینه ای باید ستاریت و پرده پوشی کند و در چه محلی باید اظهار کند و فرد را به جزای عمل خود برساند . به هر حال این نکته حایز اهمیت است که علم معصوم مافوق درک و قضاوت های ماست . در زمان امیر المومنین علیه السلام ماموران حکومت ظاهرا بدنبال فردی بی گناه از مسلمانان بودند که فرار کرده بود امیرالمومنین بر سکوی مسجد نشسته بودند که فرد بی گناه و گرفتار آمد و از آنجا عبور کرد . حضرت که بر اساس علم و عصمت خود می دانستند که او بی گناه است و بزودی ماموران می رسند مکان خود را تغییر دادند و در جای دیگری ایستادند ویا نشستند . هنگامی که ماموران رسیدند از حضرت سوال کردند . حضرت فرمود از وقتی که من در اینجا هستم کسی را ندیدم . این مسائل بستگی به علم امامت دارد . این مسائل نمی تواند وسیله توجیه رفتارهای ناشایست انسانها قرار بگیرد . در این باره اندیشه کن . موفق باشید .