rasool ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و خسته نباشید،
حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) در دیدار با یکی از کارگردانان سینما فرمایشاتی پیرامون هنر داشتند که بنده چند بار خواندم ولی درست متوجه نشدم، خواهشمندم با توجه به اینکه بنده دانشجوی رشته معماری هستم و معماری هم جزئی از هنر است و اطلاعات چندانی راجع به فلسفه ندارم کمی برای بنده بسط دهید تا منظور ایشان را متوجه شوم. جملات معظم له عیناً به شرح ذیل است:
1) یک هنرمند سینمایی باید وحی را خوب بشناسد، آن مشهود را از دالانی صحیح به معقول تبدیل کند، بعد معقول را متخیل کند و متخیل را محسوس کند تا قابل عرضه باشد. وگرنه علمی نیست. و این معنا چون نبوده کسی درکش نکرده است.
2) قالب سینما از خیال به حس می‌آید. توجه داشته باشید که در فرهنگ قرآن به خیالباف می‌گویند مختال. اما اختیال از باب افتعال است، تخیل از باب تفعل. خداوند، خیالباف و خیال‌ساز را دوست ندارد: «لایحب کل مختال فخور». اما اگر انسان عاقل باشد و آن عقل را به خیال منتقل کند، و از خیال به حس بیاورد، این مایه‌ علمی دارد. اما اگر از خیال نشئت گرفته و به حس تبدیل شده، این می‌شود مختال. در سینما، فیلم‌ها غالباً مختالانه است. یعنی خیال است و بعد به حس تبدیل می‌شود.
با تشکر وخدانگهدار


مشاور (sayed mojtaba navab)

با عرض سلام و با آرزوی سعادت و سلامت برای برادر گرامی! برادر گرامی! در ابتدا خوشحالیم که اینقدر به فکرید که آب را از سرچشمه زلال بگیرید قبل از اینکه آلودگی ها آن را زایل نماید . دوم اینکه باید نزد یک اتستاد مقداری منطق و بعد هم مقداری فلسفه بیاموزید تا در این طریق خوداتکا باشید ، نترسید لولو خورخوره نیست علم و حکمت است و گمشده مومن بروید توی حوزه علمیه شهرتان خواهش کنید و فرابگیرید..... سوم حقیر در حد بی سوادی خودم برخی کلمات ایشان را توضیح می دهم: اما بعد: 1) یک هنرمند سینمایی باید وحی را خوب بشناسد، وحی: هممه مفاهیمی که از ناحیه ورای عقل بشری دریافت می گرددو عقل بشری را در آن راهی نیست. آن مشهود را از دالانی صحیح به معقول تبدیل کند، مشهود:محسوس ؛ اشیائ و مدرکات ظاهری ، آنچه در این عالم قابل حس و دریافت است. معقول : همه آن اموری که فقط با قوای عقل و منطق درک می شود وظهور و بروزخارجی از جنس اشیاء قابل حس ندارند.مقابل محسوس(یعنی موضوعات معنوی و الهی و ماورایی را به نحو صحیح و کاملترین شکل ممکن به تصویر و کادر سینمایی و ملودی و طرح و معماری و سازه ساختمانی و... بکشد) بعد معقول را متخیل کند و متخیل : به تصویر ذهنی و آنگاه به تصویر بیرونی-هنری – درآورد. متخیل را محسوس کند تا قابل عرضه باشد. وگرنه علمی نیست. و این معنا چون نبوده کسی درکش نکرده است. وگرنه علمی نیست: به صورت ناقص و گاه اشتباه مباحث معقول دینی مثلا نماز یا حالت وصل عابد و معبود و... را به محسوس تصویری وصتی معماری و ... در بیاورد. ------------- 2) قالب سینما از خیال به حس می‌آید. توجه داشته باشید که در فرهنگ قرآن به خیالباف می‌گویند مختال. اما اختیال از باب افتعال است، تخیل از باب تفعل. خداوند، خیالباف و خیال‌ساز را دوست ندارد: «لایحب کل مختال فخور». اما اگر انسان عاقل باشد و آن عقل را به خیال منتقل کند، و از خیال به حس بیاورد، این مایه‌ علمی دارد : تا اینجا یعنی هنرمند از نظر پروردگار –مخصوصا در قرآن- نباید مختال باشد چون منفور خداست چون خیالباف است نه حقیقت ساز همانچه که در سینمای هالیوود به نحو بسیار با کیفیت ارایه می شود اما آن همه فن و فناوری و پول و سرمایه و فکر در اختیار خیالبافی های هری پاتر گونه و ترمیناتور وصف ، مدرنیته اندیش و پست مدرن مدار و... که همگی خیال بافی است نه تجسم ، تصور و تحقق خارجی حقایق عالم . در آن لحظه که حافظ با زبان تغزل خویش ، اینچنین آیه و یا فلان فیلم ساز بجای استفاده از تخیلات و اوهام از طریق شناخت قواعد تبدیل معقول به محسوس عوامل و عناصر ماورایی دینی و عاطفی و الهی را به تصویر یا شهر یا ملودی یا سازه یا مجسمه و.... تبدیل نماید و در این را ه گرچه ناگزیر از استفاده از تخیل است اما خیالبافی نیست بلکه از عقل سرچشمه می گیرد و از عالم واقع و وحی و نور و ماورا.....که این هم نیاز به تسفیه و تزکیه روح دارد و با سینمای پر از سکس و خشونت امروز بیگانه است......... اما اگر از خیال نشئت گرفته و به حس تبدیل شده، این می‌شود مختال. در سینما، فیلم‌ها غالباً مختالانه است. یعنی خیال است و بعد به حس تبدیل می‌شود. امیدوارم کافی باشد. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!