( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )

الان دانشجو هستم و1سال از اون قضیه میگذره.ولی اون هنوز دنبالمه و خانوادمو تهدید وتحریک میکنه.بابام میترسه شکایت کنه و آبروش بره و همه بفهمن.پس منو تحت فشار گذاشتن که باهاش ازدواج کنم.اون سربازی نرفته و دیپلم ردیه.اخلاقشم که گفتم...
من نمیخوامش.من دوس دارم درس بخونم و اون گفته که نمیذاره.بعضی وقتا تصمیم میگیرم باهاش ازدواج کنم و بعد طلاق بگیرم.ولی اینجوری آیندم خراب میشه.الان هم با کسی دوستم که خیلی دوسش دارم.نمیدونم چیکار کنم.خواهش میکنم کمکم کنین.دارم دیوونه میشم ...


مشاور (hassan najafi)

خواهر گرامی ما قبلا جواب به شما دادیم شما اشتباه بزرگی کردید که این روابط را تا اینجا کشانیدید و این همه سختی به خاطر ارتکاب اشتباهات و خطاهایی بوده که انجام دادید به هر حال دیگر جای اشتباه کردن نیست و اگر او را بعنوان همسری قبول ندارید به هیچ وجه زیر بار ازدواج با او نروید . اگر او نیز شکایت کرد از طریق قانونی اقدام کنید و پیگیری کنید . به هر حال این ارتباط فعلی شما نیز مطلوب نیست و ممکن است دوباره به منجلاب کشیده شود پس مراقب باشید اگر کسی قصد دوستی در جهت ازوداج را دارد باید اقدام به خواستگاری رسمی کند . از مشورت خانواده استفاده کنید. از خدا کمک بگیرید و در جهت رضای خداوند عمل کنید تا آسیب نبینید . موفق باشید.