ناشناس
اضطراب ونگرانی
سلام .من ازنگرانی واضطراب همیشگی خسته شدم تازگیا توی جمع درحال صحبت کردن بودم با یه آقا که یدفه جاخوردم وسرم گیج رفت .بعدازاون هروقت میبینمش تپش قلب میگیرم ومیترسم به من بگین بایدچکارکنم توروخدابه مت کمک کنید تا ازاین ترس رهایی پیدا کنم .من متاهل هستم برای بچم وشوهرم خیلی ناراحتم چون همش گریه میکنم و نگرانم
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیز، افراد غالباً در روبهرو شدن با موقعیتهای تهدیدآمیز یا تنشزا احساس اضطراب و تنش میکنند. اینگونه احساسات واکنشهایی بهنجار در برابر فشار روانی بهشمار میآید. حتی گاهینبودن اضطراب غیرطبیعی است. مثلا دانشآموز یا دانشجویی که هیچ اضطرابی برای امتحان خود ندارد، درحالیکه اصلاً برای امتحان آماده نیست، در واقع با مشکل همراه است و باید بررسی شود؛ اما گاهی اضطراب بسیار شدید، در موقعیتهایی اتفاق میافتد که برای اکثر افراد رخ نمیدهد. در این صورت با یکی از مشکلات اضطرابی روبهرو هستیم. در روانشناسی اختلال نسبتاً شایعی به نام اختلال اضطراب فراگیر وجود دارد که یکی از چند نوع مشکل اضطرابی است. اضطراب نشانهٔ اصلی اختلال است؛ اما به این دلیل به آن فراگیر میگویند که تقریباً همیشه با فرد همراه است و ربطی به موقعیت خاص ندارد. انگار این افراد همیشه در حالت دلشوره، تنش مزمن، نگرانی و ناراحتی پراکندهٔ نسبتاً دائمی به سر میبرند و خیلی وقتها به قول خودشان «اصلاً نمیدانند چرا دلشان شور میزند». این اضطراب به طور مبهم در همهٔ زندگیشان هست.ویژگی اصلی اختلال اضطراب فراگیر، وجود اضطراب و نگرانی زیاد دربارهٔ تعدادی از رویدادهای زندگی است. این اضطراب و نگرانی معمولاً بیشتر روزها و حداقل به مدت ششماه باید با شخص همراه باشد تا تشخیص داده شود فرد به این اختلال مبتلاست. همچنین کنترل کردن این نگرانی، برای افراد مبتلا، بسیار دشوار است و باعث اختلال در عملکرد او میشود. سایر نشانههایی که معمولاً افراد مبتلا در بیشتر روزها تجربه میکنند عبارتاند از:.بیقراری یا احساس برانگیختگی.بهراحتی خستهشدن.مشکل در تمرکزکردن یا احساس تهیشدن ذهن.تحریکپذیری.تنش عضلانی.اختلال خواب (اشکال در بهخوابرفتن یا ادامهیافتن آن و نیز تجربهٔ خواب متلاطم و آشفته)علائم جسمانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر چنان است که زندگی عادیشان را مختل میکند. شایعترین نشانههای جسمانی در این اختلال عبارتاند از اینکه شخص نمیتواند احساس آرامش بکند، خوابش مختل است، خسته و ازپاافتاده است، سردرد دارد، گیج و منگ است و تپش قلب دارد.یکی از دلایل ابتلا به این اختلال عوامل ارثی است .یکی دیگر از عواملی که در بروز این اختلال مؤثر شناخته شده، استرسهای محیطی و پیشبینیپذیربودن محیط است. افرادی که در زندگی خود با استرسهای زیادی روبهرو بودهاند، مثل از دستدادن عزیزان یا بیماری سخت در خود یا اطرافیان، بهویژه، اگر این اتفاقات ناخوشایند ناگهانی و پیشبینیناپذیر بوده باشند، نسبت به بروز اتفاقات حساستر میشوند. این موضوع فقط مربوط به اتفاقات نیست. رابطه با والدین، همسر، همکار یا هر فرد مهم زندگی که رفتار پیشبینیناپذیر دارد به مراتب سختتر از حالتی است که آن فرد پیشبینیپذیر باشد؛ برای مثال، زندگی با فردی که به خاطر هر مشکل پیشپاافتادهای از کوره در میرود و همسرش را به طلاق تهدید میکند ممکن است دیگری را در حالت اضطراب مزمن ناشی از نبود امنیت در زندگی زناشویی نگه دارد.. در کنار این عوامل وراثتی و تربیتی، بعضی از بیماریهای جسمی مانند کمخونی یا مشکلات در بعضی غدد مانند غدهٔ تیروئید، ممکن است به بروز اضطراب بیانجامد.قبل از هر چیز، فرد باید مرز بین نگرانیها و اضطرابهای مؤثر و غیرمؤثر خود را شناسایی کند. درواقع، قدم اول پذیرش غیرواقعیبودن این نگرانیهاست. این بررسی با کمک یک متخصص میتواند بهخوبی صورت گیرد؛ در ضمن او باید با دلایل مختلف این مشکل در خودش آشنا شود: دلایل جسمی و روانشناختی و اجتماعی؛ چون همانطور که گفته شد، یکی از دلایل مؤثر، مشکلات جسمی است، بهتر است این افراد ابتدا از نظر وجود مشکلاتی مانند کمخونی یا غدد مورد بررسی قرار گیرند و در صورت وجود مشکل جهت درمان آن اقدام کنند.در طی درمان روانشناختی فرد از راهکارهای مفید و غیرمفید خود آگاه و با استرسها و عواملی که مشکل او را تشدید میکند، آشنا میشود. همانند درمانهای پزشکی که انواع مختلفی مثل دارو و جراحی دارند، روشهای رواندرمانی مختلفی نیز وجود دارد. در بعضی از این روشها مستقیماً روشهای مؤثر برای مقابله با استرسها به افراد آموزش داده میشود یا افکار آزاردهندهٔ فرد بررسی میشود و با کمک درمانگر به چالش با آنها میپردازد. درمان دارویی هم گاهی کاملاً ضرورت پیدا میکند؛ بهویژه زمانی که علائم جسمی مثل تپش قلب زیاد باشد یا فرد از نظر خواب و اشتها دچار مشکل جدی باشد. گاهی شدت نگرانی آنقدر زیاد است که در زمینهٔ کاری، روابط بین فردی یا تحصیلی برای فرد دردسرهای جدی به وجود آورده است.برعکس تصور بسیاری افراد که از دارو بسیار اجتناب میکنند، درصورتیکه داروها با تشخیص دقیق و تحتنظر روانپزشک و با توجه به وضعیت خاص بیمار استفاده شوند، نگرانی درباره آنها وجود ندارد. گاهی برای شروع رواندرمانی نیاز است مدتی دارو استفاده شود تا فرد آمادگی و تمرکز لازم برای درمآنهای دیگر را پیدا کند. با اینحال مصرف خودسرانهٔ داروهایی مثل کلردیازپوکسید که در این بیماران رایج است، ممکن است باعث بروز مشکلاتی شود. در کنار رواندرمانی آموزش خودآرامسازی، ورزشهایی مانند شنا و پیادهروی مکملهای خوبی برای درمان هستند.در پایان لازم به یادآوری است، با توجه به اینکه ممکن است همهٔ عمر نگران بودهاید، شاید فکر کنید هیچچیز به شما کمک نخواهد کرد. واقعیت این است که یکشبه بهتر نخواهید شد، با صبر و حوصله و نیز کمکگرفتن از یک روانشناس میتوانید جهت درمان این اختلال اقدام کنید. يکي از راه هاي درمان اضطراب تمرکز و تلقين است. تمرکز و تلقين مانند يوگا، حالت آرميدگي، مدي تيشن، خود هيپنوتيزم و… همگي يک چيزرا مي گويند. برنامه هاي خودتلقيني در تقويت استعداد و تمرکز دقت وتقويت حافظه افزايش تحرک نيروهاي نفساني، متعادل کردن هيجانها و احساسات ناخوشايند مثل انواع اضطراب ها وتحريک پذيري هاي عصبي است.روحيه خوب درمان بيماري را تسريع مي کند و تلقينات منفي انسان را بيمار مي سازد. تغييرات جدي جريان خون و ترشح هورمون ها را که در اثر ترس و تشويش و نگراني پديدار مي شود تاثير فوق العاده اي روي طرز کار ارگانهاي مختلف بدن ما مي گذارد و باعث مي شود که فرد رشد کند و از عمر آدمي بکاهد. احساس بدبختي دائمي يا عدم خوشبختي از خود، از زندگي يا سايرين بيماري زا بوده و عمر آدمي را کوتاه مي سازد. ذهنيت مثبت، ديد مثبت و تفکر مثبت مي تواند راهگشاي انسان در دست يابي به سعادت، سلامت و موفقيت باشد چون هر انرژي اي مثل و مانند خود را جذب مي کند. با آرزوی رسیدن به آرامش در زندگی برای شما