ناشناس
زندگی عجیب
باسلام و خسته نباشید
من سه سال پیش باپسری دوست شدم و ازهمون اول مشکلان زیادی داشتیم اماهربار که میخواستیم ماجرا رو تموم کنیم یا من پافشاری میکردم به ادامه یااون حالا سه سال گذشته باتمام توهین ها تهمت هایی که به من وارد شده و بکارتم رو که به این پسر دادم چون بسیار ادم شکاک و بدبینی بود و من یک بار که خیلی تحت فشار بودم با صحبت کردنم بایه غریبه و دردودل پیشش به این شکاکی ها دامن زدم
اینم بگم که از رابطه مون فیلم گرفته و یه مدت باهاش منو تهدید میکرد حالاهم که میخوام ازش جداشم کلی خواهش و التماس میکنه که جبران میکنه عوض میشه و پشیمونه
از طرفی هم خواستگاری دارم که از همه ی ماجرا اطلاع داره و میگه به تنهایی حلش میکنه بدون اینکه من آسیب ببینم و معتقده ازدواج من با دوست پسرم اصلا به صلاح نیست
الان من دچار دوگانگی شدم هم ترس و هم عذاب وجدان نسبت به دوست پسرم که اگه من اززندگیش برم ضربه ای نخوره وهم نسبت به خواستگارم بدبینم که چرا باوجود این همه دختر سالم منو پذیرفته توروخدا کمکم کنید ممنون میشم
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،هر چند که شما در گذشته مسیر اشتباهی را انتخاب کرده اید و قطعا از اعمال خود توبه کرده اید ،و خداوند توبه کنندگان را دوست دارد ،خواهر عزیزم در نگاه کلی ازدواج با فردی که بکارت را از شما گرفته ،بیشتر به صلاح شما میباشد البته اگر از شما خواستگاری کرده و حاضر باشد به اتفاق خانواده به منزل شما بیایند ، البته باید ایشان را با ملاک ها و تناسب های خانوادگی خود چک کنید و عاقلانه و آزادانه به موضوع فکر کنید ،تناسب های فرهنگی ،اخلاقی ،سنی ، مذهبی و خانوادگی و... هر چه این تناسب ها در هر یک از خواستگارانتان بیشتر بود باید ،جدی تر بر روی آن فرد فکر کنید ، در صورتی که هر دو این خواستگاران اختلاف زیادی در این ملاک های مشخص شده با یکدیگر ندارند الویت با فردی است که بکارت را از شما گرفته ، چنان چه با اینکار راه را بر انتقام گیری و یا باج گیری های احتمالی خواهید گرفت ،هیچ ضمانتی ندارد که خواستگار جدید شما از این مطلب بعدها در زندگیتان و در اختلاف ها استفاده کند و آن را به شما سرکوفت بزند و یا اگر خودش در بهترین وجه با این قضیه کنار بیاید ،ممکن است در آینده به وسیله دوستان یا خود دوست پسر شما به خانواده این آقا اطلاع رسانی شود و خانواده از ادامه این زندگی جلوگیری کنند البته در صورت حساس بودن که تقریبا اکثر خانواده ها به این قضیه حساس هستند دچار مشکل خواهید شد ، خواهر عزیزم ،قرار نیست شما به خاطر ترس با این اقا ازدواج کنید یا از روی اجبار ،بلکه خودتان اشاره کردید که رابطه به دلیل علاقه ایجاد شده و در این سه سال نتوانسته اید از یکدیگر فاصله بگیرید ، این سه سال وابستگی های زیادی را بین شما ایجاد کرده و خاطراتی را برای یکدیگر ایجاد کرده اید که به هیچ عنوان قادر به فراموشی نیستید و این در زندگی آینده هر دو شما تاثیر خواهد گذاشت ،بنابراین اگر دوست پسر قبلی شما از لحاظ اخلاقی و تناسبات خانوادگی و فرهنگی و مذهبی بیشتر به شما نزدیک است و به او علاقه دارید ،الویت انتخاب را او قرار دهید چون قرار نیست به اجبار و یا دلسوزی با کسی ازدواج کنید ،ولی در صورتی که بدون فوت وقت به اتفاق خانواده اش به خواستگاری شما بیاید و با بهانه گیری فرصت ازدواج را از شما نگیرد ،ولی اگر شروع به وقت گیری کرد و در بررسی های اجمالی از او و خانواده اش به این نتیجه رسیدید که با او خوشبخت نخواهید شد .میتوانید ریسک ازدواج با خواستگار جدید که البته اگر ملاک های یک فرد مناسب برای ازدواج را دارا باشند ،بپذیرید که البته زیاد توصیه نمیشود چرا که مدام ترس و اضراب در زندگی شما وجود خواهد داشت و آرامش کمتری را تجربه خواهید کرد .خواهر عزیزم اگر اختلافات شما با دوست پسر قبلی شما جزئی بوده باید تلاش کنید با سازگاری از میزان اختلافات کم کنید و با کمک خدای متعال زندگی با دوامی را تشکیل دهید. به این منظور لازم است پیش از ازدواج (و حتی در ادامه و همزمان با ازدواج) با مشاوره با متخصصین میزان اختلافات را کاهش دهید تا زندگی مشترک شما کمتر اسیب ببیند.و مهارت های زندگی مشترک را افزایش دهید و اختلافات که جز جدایی ناپذیر تمام زندگی ها میباشد را با تدبیر و مهارت و انعطاف پذیری و گذشت حل کنید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما
