ر

بی مسئولیتی همسرم

سلام خسته نباشید چهارسال که ما ازدواج کردیم همسرم یه شغل ازاد داشت و کارشم خوب بود بعد تصمیم به عوض کردن شغلش شد الان 3 ساله کار مرغداری انجام میده که (منم بشدت مخالف بودم) با کلی بدهی به منم گفته بود باید پیش اون بمونم بغل مرغداری پشت کوه باهاش زندگی کنم که با یک بچه اونم تو اونجایی با اخلاق همسرم واسم امکان نداشت بعد چن بار جنگو دعوا متقاعد شد اونجا نمیتونم زندگی کنم الان 2 ماه و اونجا کار میکنه منم تو خونه بابام و وقتی از اونجا هم تموم میشه میاد خونه به من و بچم زیاد نمیرسه همش میره بلز به کاراش میرسه تا من میام یه چیزی ازش بخوام دعوا میکنه از اولش دادن خرجی به منو درد میکرد از همه چی خسته شدم هر بارم خواستم بخودم بکشونمش فکر کرده وظیفمه خیلی بد بینه حتی به بچشم وقت نمیزاره همش منو بچمو با کسای دیگه مقایسه میکنه خیلی ازارم میده9سال از من بزرگتره خسته شدمدرس زندگی بهش بدم همه چیو که نباید گف منم بهش بیمحلی میکنم که این باز عصبیش میکنه چیکار کنم
دوشنبه، 12 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ر

بی مسئولیتی همسرم

ر ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام خسته نباشید چهارسال که ما ازدواج کردیم همسرم یه شغل ازاد داشت و کارشم خوب بود بعد تصمیم به عوض کردن شغلش شد الان 3 ساله کار مرغداری انجام میده که (منم بشدت مخالف بودم) با کلی بدهی به منم گفته بود باید پیش اون بمونم بغل مرغداری پشت کوه باهاش زندگی کنم که با یک بچه اونم تو اونجایی با اخلاق همسرم واسم امکان نداشت بعد چن بار جنگو دعوا متقاعد شد اونجا نمیتونم زندگی کنم الان 2 ماه و اونجا کار میکنه منم تو خونه بابام و وقتی از اونجا هم تموم میشه میاد خونه به من و بچم زیاد نمیرسه همش میره بلز به کاراش میرسه تا من میام یه چیزی ازش بخوام دعوا میکنه از اولش دادن خرجی به منو درد میکرد از همه چی خسته شدم هر بارم خواستم بخودم بکشونمش فکر کرده وظیفمه خیلی بد بینه حتی به بچشم وقت نمیزاره همش منو بچمو با کسای دیگه مقایسه میکنه خیلی ازارم میده9سال از من بزرگتره خسته شدمدرس زندگی بهش بدم همه چیو که نباید گف منم بهش بیمحلی میکنم که این باز عصبیش میکنه چیکار کنم


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،باید علت این رفتارهایش را بررسی کنید ،به احتمال زیاد علت تمام این مشکلات در نظر نگرفتن اقتدار شوهرتان میباشد هیچ مردی دوست ندارد که بعد ا ز ازدواج همسرش به خانه پدری خود برگردد و در انجا زندگی کند وقتی این اتفاق بیوفتد نسبت به زندگی سرد خواهد شد و پیش خودش خواهد گفت که اگر مشکلی پیش بیاید او پدرش را به من ترجیح میدهد بنابراین خرج او نیز با پدرش باشد و ...هزارن افکار اشتباه و ذهنیت نادرست که همگی به دلیل بی توجهی و ارزش قائل نشدن برای شوهر میباشد ،شما به شغل او ایراد گرفتید که شغل مرد یعنی حیثیت و مردانگی مرد و در صورت توهین و بی ارزش دانستن شغل مرد یعنی شوهر خود را بی ارزش دانسته اید و این کار قطعا از ارزش و جذابیت شما نزد ایشان کم خواهد کرد و دلیلی برای زحمت کشیدن و خرجی آوردن برای افرادی که ارزش کار او را نمیدانند نمیبیند ، هر کس شغلی و هر شغل لوازمی دارد. یکی راننده است که بیش‌تر عمرش را در جادّه‌ها به سر می‌برد و نمی‌تواند مانند افراد دیگر، هر شب به منزل بیاید. یکی پاسبان است که برخی شب‌ها یا همه شب‌ها باید پاسداری کند. یکی پزشک است و کم‌تر وقت‌فراغت دارد تا با خانواده‌اش باشد یا به تفریح برود. یکی استاد یا دانشمند و اهل‌مطالعه است و ناچار است شب‌ها مطالعه کند.یکی شغلش ایجاب می‌کند که همواره در سفر باشد. یکی نفت فروش است، بوی نفت می‌دهد. یکی مکانیک است و لباس‌هایش کثیف و بوی روغن می‌دهد. یکی‌کارگر شبانه است و شب‌ها باید به کارخانه برود و ....کم‌تر شغلی پیدا می‌شود که کاملًا بی‌دردسر باشد و مرد چاره‌ای ندارد جز این که با مشکلات بسازد؛ اما در این جا مشکل دیگری پدید می‌آید و آن، مشکل ناسازگاری خانواده است!زن‌ها معمولاً شوهری را دوست دارند که همیشه در وطن باشد، اول‌شب به منزل بیاید، اوقات فراغتی داشته باشد که به شب‌نشینی و گردش و تفریح بروند، شغل نظیف و آبرومند و پر درآمدی داشته باشد؛ اما متأسفانه شغل بسیاری از مردها با خواسته‌همسرانشان سازگار نیست. برخی مشکلات خانوادگی از همین جا شروع می‌شود.کارگری که چند شبانه روز در بیابان‌ها زحمت کشیده، با ناراحتی‌های گوناگون روبه‌رو شده، نه خواب کافی داشته و نه خوراک درستی. پس ازچند شبانه روز با جسم و روانی خسته وارد منزل می‌شود تا چند ساعت استراحت کند و از احوال خانواده‌اش آگاه شود؛ اما هنوز از راه نرسیده، غر و لند خانم شروع می‌شود: این چه زندگی‌یی است که ما داریم؟ منِ بدبخت را با بچه می‌گذاری و معلوم نیست کجا می‌روی؟همه کارها را خودم باید انجام دهم. از دست این بچه‌های شیطان خسته شده‌ام. اصلًا مرغداری کار خوبی نیست، یا شغلت را تغییر بده و یا تکلیف مرا روشن کن. من نمی‌توانم تا آخر عمر، این طور زندگی کنم.بیچاره مردی که پس از این ایراد و بهانه‌ها و غرونق‌ها باید با فکرِ پریشان و اعصاب خسته، به دنبال کار برود. پزشکی که از صبح تا نیمه‌های شب با ده‌ها بیمار سروکار داشته و اعصاب و مغزش پیوسته مشغول کار بوده، اگر در خانه هم با ایراد و نق‌ونق‌های همسرش روبه رو شود، چه حالی پیدا می‌کند؟ و با چنین اعصاب و روحیه‌ای چگونه می‌تواند طبابت کند؟کارگری که سراسر شب را زحمت کشیده و خواب به چشمش نرفته است، صبح که برای استراحت به خانه می‌آید، اگر با ایراد و بهانه‌جویی‌های همسرش روبه‌رو شود، چگونه می‌تواند بار دیگر به دنبال کار برود؟در این جاست که زن فهمیده و دانا از زن خودخواه تمیز داده می‌شود.خواهر عزیزم ،ما نمی‌توانیم اوضاع جهان را با میل خودمان سازگار کنیم؛ اما می‌توانیم خودمان را با وضع موجود وفق دهیم.شوهرتان برای تهیه روزی ناچار است شغلی داشته باشد و شغل او هم لوازمی دارد. شما می‌توانید زندگی خود را با شغل او هماهنگ سازید، به گونه‌ای که هم او آزادانه به شغل خویش ادامه دهد و هم شما آسوده‌زندگی کنید. تنها به فکر خود و آسایش خود نباشید. قدری هم به فکر راحتی شوهرتان باشید. دانا و فداکار باشید. شوهرداری کنید. اگر شوهرتان کارگر مرغداری است و پس از چند شبانه‌روز با اعصاب خسته به خانه می‌آید، با لب خندان از وی استقبال کنید، اظهار مهر و علاقه کنید تا خستگی‌هایش برطرف گردد. او برای رفاه و آسایش شما شب و روزش را در بیابان‌ها می‌گذراند. به‌جای قدردانی، به شغلش ایراد می‌گیرید؟! و از خانه و زندگی گریزانش می‌کنید؟ !شغل او هیچ عیبی ندارد. برای اجتماع خدمت می‌کند و برای تهیه‌روزی حلال زحمت می‌کشد. اگر تنبلی می‌کرد یا دنبال کارهای غیر مشروع می‌رفت، بهتر بود؟آیا بهتر نیست که خود را با این نوع زندگی عادت دهید و با کمال آسودگی زندگی کنید و هنگامی که شوهرتان به خانه آمد، از او استقبال کنید و با سخنان شیرین به کسب و کار تشویقش کنید و با لب خندان تا درِ خانه، بدرقه‌اش نمایید و با خداحافظی گرم تا ملاقات بعدی دل شادش سازید؟اگر چنین رفتار کردید، به کسب و کار و خانه و زندگی علاقه‌مند می‌گردد، دنبال خوش‌گذرانی نمی‌رود، روحیه‌اش سالم می‌ماند، زودتر به خانه می‌آید و برای رفاه و آسایش شما بیش‌تر زحمت می‌کشد.افتخار کنید که چنین شوهر زحمت‌کشی دارید که برای تهیه روزی، راحتی و عیاشی را برخود حرام کرده است. از جدیت و استقامت او قدردانی کنید و با لب خندان تا در خانه به بدرقه‌اش بروید.اگر خوب شوهرداری کنید، نه تنها اسباب عظمت و ترقی او را فراهم ساخته‌اید (چون قرار نیست او همیشه در این شغل باقی بماند )، بلکه در خدمت او به اجتماع نیز شریک خواهید بود. هر زنی لیاقت همسری چنین مردان پرکاری را ندارد.با ایراد و بدگویی، اسباب دل‌سردی او را فراهم نسازید. پافشاری نکنید که حتماً شغلش را تغییر دهد. لابد آن را مناسب دیده که به‌دنبالش می‌رود. آرامش و صفای خانواده علاوه بر این که در پرورش صحیح فرزندان فوق العاده مؤثر است، محیطی گرم و صمیمی برای ابراز عشق همسران نسبت به یکدیگر پدید می آورد، و ایشان را کمک می کند که به صورتی شایسته و درست به وظایف خویش عمل نمایند. از جمله عوامل مؤثر در ایجاد صفا و صمیمیت، سازگاری زن با شوهر و صبر و شکیبایی او در همسرداری و خانه داری است که از نظر اخروی و معنوی نیز پاداش فراوانی را به دنبال دارد ، هم چنانکه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرمایند: خوشا به سعادت آن زنی که همسرش از وی راضی باشد که این رضایت مقام او را بالا می برد. اغلب مردان دوست دارند که از مردانگی آنها تعریف و تمجید شود. آن ها تشنه تعریف و تمجید شما هستند. وقتی مردی تمجید شود مایل است به سرعت به آن پاسخ دهد. به او بگویید که چه همسر توانا و خوبی است . به شوهرتان بگویید که دوستش دارید و او را مناسب ترین مردی می دانید که توانسته اید با او ازدواج کنید. از نکات بسیار مهم در جلب محبت شوهر، رعایت اخلاق حسنه است. همیشه با گرمی و مهربانی و به آهستگی با شوهر خود صحبت کنید. هیچ گاه صدای تان را در مقابل او بلند نکنید مبادا کلمات توهین آمیز درباره او به کار برید، هرگز او را به دلیل معایب یا نواقصش مورد استهزا قرار ندهید. اگر شوهر، احترام شما را نگه نمی دارد ، برخورد خوب خود را کنار نگذارید و مطمئن باشید رفتار صحیح شما به تدریج او را اصلاح خواهد کرد. سعی کنید نیازهای او را قبل از آن که بر زبان آورد ، بر آورده کنید. قبل از آن که به شما بگوید.وقتی خسته از سر کار می آید برای او نوشیدنی ببرید. انجام این امور به ظاهر ساده، در جلب محبت شوهر بسیار مؤثر است. خود را در مقابل همسرتان، زیبا جلوه دهید ، با سر و وضع مرتب و آراسته در مقابل او ظاهر شوید و زیباترین لباس ها و زیورآلات خود را در حضور او بپوشید. مطلب دیگر آن که برای مردان، نشان دادن عشق از طریق ارتباط زناشویی، بسیار راحت تر از بیان کلامی است. برای آن که شوهرتان به لحاظ احساسی و عاطفی خود را وقف شما کند ، لازم است نیازهای او را بر آورده سازید. او نیاز دارد بداند که به او تمایل دارید. اگر شوهرتان در روابط عاطفی و زناشویی ، احساس رضایت کند قطعا به نیازهای عاطفی شما پاسخ می گوید. وبا وجود فرزند توجه شما بیشتر به شوهرتان باشد. این کار علاوه بر آموزش رعایت احترام پدر به فرزندان، حاکی از احترام شما به شوهرتان نیز هست. مرد مسئولیت سرپرستی خانواده و مدیریت کلان آن را بر عهده دارد و این مسئولیت به دلیل ویژگی های خاص جسمانی و عقلانی، بر عهده او گذاشته شده است. از سوی دیگر، مرد در صورتی قادر به انجام این وظیفه خواهد بود که همسر و فرزندان، تصمیمات اتخاذ شده از سوی او درباره خانواده را بپذیرند. تصمیماتی از قبیل شهر یا محل سکونت، ادامه تحصیل، اشتغال و .... بدون پذیرش از سوی زن، قابل اجرا نخواهد بود. گردن نهادن به این تصمیم ها از سوی زن، نشانه پذیرش حق سرپرستی مرد بر خانواده و رعایت حرمت اوست. وقتی ازدواج می‌كنید ضمن احترامی كه برای پدر و مادرها قائلید باید اولویت اول را به همسرتان بدهید و نظر او برای‌تان مهم‌تر از هركس دیگر باشد تا زندگی‌تان را بهتر مدیریت كنید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما در کنار همسر و فرزندتان .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.